مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

شهریور 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/6/23
5:13 عصر

بانک صادرات بدون اطلاع مشتری کارمزد می گیرد

بدست عبدالله در دسته بانک صادرات بدون اطلاع مشتری کارمزد می گیرد

علیرضا شیرازی گفت: بانک صادرات جدیداً برای هر بار مشاهده صورت حساب بانک از طریق اینترنت بدون هشدار و اطلاع قبلی از حساب شما پول برداشت می کند !

به گزارش آخرین نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، علیرضا شیرازی مدیر سرویس دهنده وبلاگی بلاگفا در مطلب اخیر وبلاگ شخصی خود نوشت: امروز متوجه شدم بانک صادرات جدیداً برای هر بار مشاهده صورت حساب بانک از طریق اینترنت بدون هشدار و اطلاع قبلی از حساب شما پول برداشت می کند ! در واقع شما برای هر بار ورود به سایت و مشاهده موجودی یا صورت حساب 25 تومان پرداخت میکنید و از آنجا که تایم اوت صفحات بانکداری اینترنتی این بانک کوتاه هست گاهی پیش می آید که مجددا نیاز به ورود و در واقع پرداخت 25 تومان دیگر داشته باشید.

آیا این مسئله در قوانین بانکداری و در زمانی که مشتری برای ثبت نام برای استفاده از این خدمات اقدام میکند قید شده است قاعدتا خیر! و این بانک و شاید بانکهای دیگر به خود این اجازه را داده اند به این بهانه از حساب مشتری بدون اطلاع قبلی پول برداشت کنند. به همین سادگی شما برای کاری که در واقع به سود بانک نیز هست( چرا که بانکداری اینترنتی هزینه خدمات برای بانکها را به شدت کاهش میدهد) به زور هزینه پرداخت میکنید. این بانک نه در صفحه بانکداری اینترنتی و نه در سایت اصلی خود تا این لحظه هیچ خبری در این زمینه منتشر نکرده است.

عدم اطلاع قبلی به مشتریان و برداشت کارمزد بدون اطلاع قبلی نقض حقوق مشتری و خیانت در اعتمادی است که مشتری به بانک دارد.

بعد از تحریر: این بانک حتی بعد از ورود برای هر بار زدن دکمه صورت حساب هم بیست و پنج تومان کم میکند که این دیگر در نوع خود بی نظیر است!


90/6/22
3:18 عصر

عملیات \گیوتین\ ارتش آمریکا در اطراف برج میلاد

بدست عبدالله در دسته عملیات "گیوتین" ارتش آمریکا در اطراف برج میلاد

 

 

به گزارش خبرنگار مشرق، شرکت الکترونیک آرتس (Electronic Arts) در جدیدترین شماره از سری بازی‌های «میدان نبرد» (Battlefield) کشور ایران و تهران را تبدیل به صحنه جنگ کرده است.

در این بازی نیروهای آمریکایی که همیشه نقش حامیان صلح و ثبات و حقوق بشر را در فیلم‌ها و بازی‌ها دارند، این بار به خود جرات داده و به جنگ با مردم ایران روی آورده‌اند. این بازی یک بازی تیراندازی اول شخص و دوازدهمین شماره از سری بازی‌های Battlefield است و داستان آن حول 2 شخصیت اصلی در سال 2014 می‌چرخد.

 

گروهبان هنری بلکبرن که همراه تیم خود برای یافتن گروه آمریکایی مفقودشده در مرز ایران و عراق فرستاده می‌شود، و دیگری جاناتان میلر که از اعضای ارشد نیروی تانک‌سوران ایالات متحده بوده و به نحوی وارد داستان بازی می‌شود. گروه مفقودشده در آخرین مأموریت خود وظیفه کسب اطلاعات مربوط به سلاح‌های شیمیایی را داشته است. همچنین بر اساس داستان بازی، تیم پنج نفره بلکبرن در اواسط مأموریت خود گرفتار زلزله‌ای می‌شوند که منشا آن در ایران است.

 

Battlefield 3 در وهله نخست برای رایانه‌های شخصی و در درجه بعد برای کنسول‌های PlayStation 3 و Xbox 360 طراحی و در نظر گرفته شده است. لذا، نسخه رایانه‌های شخصی آن دارای نقشه‌های بازی بیشتری نسبت به نسخه کنسولی آن می‌باشد. قرار است این بازی در 25 اکتبر (3 آبان) و برای مخاطبین 18 سال به بالا به بازار عرضه شود.


گفتنی است Battlefield 3 به دلیل استفاده از موتور بازی Frostbite 2.0 ساخت شرکت DICE از گرافیک بسیار بالایی برخوردار است. این موتور سبب می‌شود تا سازندگان آن بتوانند عملیات‌های تخریبی پیشرفته‌تر و نیز موسیقی و گرافیک بهتری را ارائه دهند. از این رو، این بازی در حال حاضر یکی از بهترین بازی‌ها در ژانر خود به حساب می‌آید، به نحوی که حتی شماره جدید بازی Call of Duty موسوم به Modern Warfare 3 را نیز تحت شعاع خود قرار داده است.
حوادث Battlefield 3 در خاورمیانه، اروپا و آمریکای شمالی اتفاق می‌افتد. شرکت سازنده قبلاً اعلام کرده بود که وقایع این بازی در شهرهایی چون تهران، پاریس، سلیمانیه (شهر مرزی بین ایران و عراق)، و نیویورک روی می‌دهد که در این مکان‌ها جنگ‌های خیابانی و نیز درگیری‌ در مناطق مرکزی شهر و فضاهای باز رخ می‌دهد.

بر اساس سایت رسمی این بازی، در یکی دیگر از پیش‌نمایش‌های آن، نیروهای زرهی آمریکا با استفاده از تانک‌های خود دست به عملیات گسترده نظامی در حومه تهران می‌زنند.

در پیش‌نمایش دیگر این بازی، رویدادهای آن در پایتخت ایران و در نزدیکی برج میلاد روی می‌دهد. نیروهای آمریکایی طی عملیاتی تحت عنوان «عملیات گیوتین»‌ به تهران حمله می‌کنند. هر چند این حملات در حال حاضر در دنیای مجازی و نه واقعی روی می‌دهد، اما شکی نیست که این نوع سناریوسازی و شبیه‌سازی دقیق شهرها در این دست از بازی‌ها چیزی جز آماده کردن و همراه‌سازی اذهان عمومی به ویژه جوانان برای انجام یک سری حملات در آینده نمی‌باشد.

البته یکی دیگر از دلایل ساخت این دسته بازی‌ها و یا فیلم‌ها، مرعوب ساختن حریف و دشمنان است تا بلکه حریفان با مشاهده ادوات جنگی پیشرفته در آنها، دچار هراس شده و در آینده مقاومت کمتری را از خود نشان دهند. اما اگر به واقع این نوع حملات مجازی و شبیه‌سازی‌ها نوعی آماده‌سازی و دست‌گرمی برای انجام حملات واقعی در آینده‌ای نزدیک و آن هم توسط نیروهای آمریکایی به خاک میهن‌مان باشد، آیا ما همانند نقشی که در این بازی ممکن است داشته باشیم ــ یعنی قرار گرفتن در جبهه دشمن و حمله به میهن خود ــ باز هم جانب نیروهای آمریکایی را گرفته و اجازه حمله به میهن‌مان، تصرف خاک آن، و کشتار هموطنان‌مان به دست آنها را می‌دهیم؟

از طرف دیگر و چنانچه در گزارشات قبلی نیز گفته شد، آیا لازم نیست مسئولانِ امر، بازی‌های رایانه‌ای را جدی‌تر دنبال کرده و برای آنها علاوه بر تمهیدات سلبی، تمهیدات ایجابی نیز بیندیشند؟


90/6/17
2:26 صبح

کاری نکنید که بدحجابی تبدیل به لجبازی شود

بدست عبدالله در دسته کاری نکنید که بدحجابی تبدیل به لجبازی شود


اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.

کلاف ابریشم که در هم بپیچد، پیدا کردن سرنخ دشوار می‌شود؛ موضوع حجاب در جامعه اسلامی ما مصداق همین کلاف شده که با بی‌حوصلگی و بد عمل کردن در قبال آن سر ماجرا را گم کردیم. ریشه‌ها در هم تنیده و به سامان شدن اوضاع سخت شده است.

حرف این است که چه می‌شود «زنان و مردان معتقد به اسلام» دچار سهل‌انگاری در رعایت حدود می‌شوند و کم‌کم به این سهل‌انگاری عادت می‌کنند و ترک عادت هم دشوار. دیدیم که طی سال‌های گذشته به جای یافتن این سوال، مسئولان و گروه‌ها و نهادهای اجتماعی تنها به تکرار جمله «باید فرهنگ‌سازی شود» پرداختند. البته اهتمامی تام هم بر اجرای طرح امنیت اجتماعی و گشت ارشاد داشتند، بدون عمل به جمله‌ای که مکرر شنیدیم و به خوبی دریافتیم که آبی از تنور مسئولان فرهنگ در جامعه گرم نمی‌شود.

 عدم توجه به ریشه‌ مشکل به‌علاوه برخی اقدامات قهری و گاه سخنانی غیرکاربردی نه تنها بدحجابی را درمان نمی‌کند بلکه عواقب وخیم‌تری را نیز به دنبال دارد. چراکه کسانی که حالا به نادرست حجاب را امری شخصی می‌دانند با درک نکردن دلیل این سخت‌گیری ممکن است کار را به لجبازی بکشانند و حجاب خود را دستاویزی قرار دهند برای ابراز ساز مخالف. به نظرتان اگر پدری ببیند دخترش بدون روسری داخل کوچه آمده و بعد بدون دادن آگاهی و در اقدامی غیردوستانه سیلی نثار او کند، واکنش دختر به جز انزجار از دین و حتی رفتار پدر خواهد بود؟

سال‌هاست که عنوان می‌شود فرهنگ، چرخ پنچر و پنجم ارابه مملکت است و نهادهای مختلف در این عرصه برای سامان دادن به اوضاع چنان دست روی دست گذاشتند که انگار قرار است اتم بشکافند! بعد برای مسری نشدن بدحجابی در جامعه تنها متوسل به طرح ارتقای امنیت اجتماعی شدند، بدون توجه به اینکه قبل از طی کردن تمام مراحل یک راست رفته‎‌اند سرخانه آخر و رفتارشان مانند کردار همان پدر است در مقابل دختر.

می‌گویند برخورد از طریق گشت ارشاد مسکنی است برای درد جامعه تا بیمار به اورژانس رسانده شود. غافل از اینکه گرچه مسکنی است برای قشری از جامعه که با دیدن بدحجاب‌ها ناراحت می‌شوند اما دقیقا تاثیر معکوسی دارد بر قشر دیگر. البته خوراندن این مسکن هم درحالی ادامه دارد که حتی کسی به خودش زحمت نداده 115 را بگیرد. بیمار به بیمارستان هم که رسیده باشد انقدر از این پزشک به آن پزشک ارجاعش دادند که کسی هنوز سر درنیاورده دردش چیست. آن‌هایی هم که فهمیدند جرئت درمان او را ندارد. چون این بیمار نیاز به جراحی دارد، جراحی هم درد و زحمت و هزینه! و قبل از همه این‌ها خانواده بیمار باید با این حقیقت مواجه شوند که بیماری چیست و چرا فرد به آن مبتلا شده؟

 اصلا فهمیدن چرایی بیماری و راه درمان آن مهم‌ترین بخش ماجراست. کسی نمی‌خواهد بفهمد چون فهمیدن هزینه دارد. کسی نمی‌خواهد ببیند که در «برخی موارد» کار از بدحجابی هم فراتر رفته و نشان از نوعی عدم تفکر و تعمق در رفتار دارد. اینکه دختری با میکاپ عروس برای خرید از خانه  خارج می‌شود و مانتویی شبیه به لباس مهمانی شب در دانشگاه ظاهر می‌شود، دختران نوجوان و کم سن و سال همپای مادران خود به زینت می‌پردازند، لباس‌هایی که برخی می‌پوشند به هیج عنوان مناسب مکان نیست و بدتر اینکه دختران بدحجاب دست در دست پدران مذهبی و زنان بدحجاب در کنار همسر و تحت حمایت خانواده هستند و ... تاول‌های بیماری پیشرفته‌تر از بدحجابی است.

در چنین شرایطی به نظر نمی‌رسد تنبیه و توبیخ تنها فایده‌ای داشته باشد که رفتن سر خانه آخر بدون طی کردن خانه‌های قبل جامعه را به جایی می‌رساند که پرونده‌دار شدن به جرم بدحجابی بشود افتخار و مدرکی برای جنگیدن. دختران و پسران حرف از تعداد دفعاتی بزنند که به این جرم سوار ماشین پلیس شدند و بخندند!

باشد؛ گشت ارشاد همراه با رعایت شان و حدود امر به معروف و نهی از منکر همان مسکن آرام کردن بخشی از جامعه. اما محض رضای خدا بیمار را هم که دارد درد می‌کشد به بیمارستان برسانید و فکری به حالش بکنید. بگذارید برایتان بگوید که چیزی فراتر از تعلیمات دینی و روخوانی قرآن در مدرسه به او عرضه نکردند. آنچه هم از نمود دین در جامعه لمس کرده تفاوت عمیقی با آموخته‌هایش دارد و همین دین گریزش کرده؛ دروغ و دوریی و کج‌رفتاری و... به ویژه در جماعت به اصطلاح مذهبی دچار سرگردانی‌اش می‌کند.

بگوید که بی‌کار است، وعده‌های تامین شغل اغلب پوچ از آب درمی‌آید، مهارت کافی نیاموخته و سیستم آموزشی خلاقیت او را کور کرده و هیچ وقت جو یادگیری علم و پروراندن و ذوق یادگیری به حدی نبوده که استعدادها شکوفا شوند تا او را از نظر ذهنی آنقدر غنی کنند که نیازی به غنی کردن صورت نباشد، آنقدر سر و دل و مغرش را شلوغ کند که پرداختن افراطی به ظواهر برایش بی‌معنی شود. آنقدر برای تفکر و ایده و وجودش در جامعه ارزش قائل باشند که نیازی به ارزش گذاری و جلب توجه ظاهری نداشته باشد. بگوید که عوض همه این‌ها او مانده و انبوه آگهی‌هایی که منشی با روابط عموی بالا می‌خواهند و ساده‌اش می‌شود منشی با ویترین خوب! و مهم‌تر؛ جوانان بی‌کار در جامعه‌ای سرگردان شدند که فضایش به دلایلی که همه می‌دانیم جنسی است.

سرگرمی و تفریح و اوقات فراغت که هیچ، حتی تعریف و مدل و الگوی درستی هم از این‌ها ندارد. از طرفی  هرجا سر می‌گردانند چیزی را عرضه می‌کند که با آموخته‌ها  مغایر است اما فراوانی آن کم کم عرفش می‌کند  و جوان را به همراهی وادار. مثل انواع و اقسام تکنولوژها و وسایل ارتباط جمعی که سرگرمی شده و راهی برای تهاجم فرهنگی و حتی تمام مانتوفروشی‌هایی که باید زیر پا بگذارد و مدل درست و درمانی پیدا نکند برای پوشیدن. الگوی پوشش زن ایرانی- اسلامی هم همواره رویا باشد چون اتفاق نظری دراین باره از سوی متولیان نیست و تمام طرح‌ها شکست می‌خورد.

دلم خواست یادی از سینما و تلویزیون کنم و الگوهای بدی که ارائه می‌دهند و کارهایی که باید انجام دهند و نمی‌دهند. اما راستش خجالت کشیدم! آنقدر که گفتیم و نشنیدند، آن‌ها که ناشنوا نیستند، ترسیدم فکر کنند ما مجنون هستیم که مرتب تکرار می‌کنیم.

و سخن آخر؛ قبل از اینکه بدحجابی گناه باشد و نهی از آن واجب، ما با گناه‌های بزرگتری مواجه هستیم که چون نمود اجتماعی ندارند نادیده گرفته می‌شوند. گناهانی که اتفاقا گاه ریشه و عامل همین بدحجابی هستند. مثل دزدی. دزدی از کار، مسئولیت، آموزش، صداقت، عمل به حقیقت و دین و خیلی از دزدی‌های دیگر در جامعه که باعث دین گریزی جوانان می‌شود.

جالب اینکه  درمقابل هر دو شخص بدحجاب و دزدی که از دیوار بالا رفته(و نه سایر دزدی‌ها) نگاه مجرمانه وجود دارد! درحالی که ماهیتی کاملا متفاوت دارند اما چه فرقی می‌کند وقتی مسئولان تنها یک راه را برای مقابله بلدند. آنهم وقتی راه‌های دوستانه‌تری هم هست. از نگاه دیگر نیز بد نیست به عقاید هم احترام بگذاریم. جای خدا ننشینیم و جایگاه کسی را به خاطر پوشش قعر جهنم ندانیم و با رفتار و رافت اسلامی دوستان و اثرگذاری خود را روی آنان بیشتر کنیم. مگر نه اینکه فردی در زمان حضرت علی(ع) تنها به خاطر این مسلمان شد که مولا بعد از همراهی در سفر تا مسیری فرد نامسلمان را مشایعت کرد و او آنقدر شیفته دینی چنین محترم شد که همان جا به اسلام گروید. این خلق مسلمان در برابر نامسلمان است. حالا حساب کنید رفتار مسلمان با هم کیش خود باید چگونه باشد.

alef.ir


90/6/8
3:3 صبح

تفکیک جنسیتی در آمریکا

بدست عبدالله در دسته تفکیک جنسیتی در آمریکا

در 80 کیلومتری شهر نیویورک روستایی یهودی‌نشین وجود دارد که قانون اساسی آمریکا در آنجا اجرا نشده و برای تمامی ساکنان آن و بازدیدکنندگان رعایت شئونات اخلاقی و رفتاری الزامی می‌باشد.

به گزارش خبرنگار مشرق، کریاس جوئل یک روستای یهودی‌نشین است که اجرای تفکیک جنسی در کلیه اماکن عمومی آن و نیز رعایت شئونات اخلاقی و رفتاری الزامی است. این روستا در 80 کیلومتری شمال شهر نیویورک واقع است و شامل قانون اساسی آمریکا نمی‌باشد.

به هنگام ورود به این روستا، بر روی تابلوی خیرمقدم آن به بازدیدکنندگان این چنین نوشته شده است:

به کریاس جوئل خوش‌آمدید

اجتماعی سنتی دارای عفت‌ها و ارزش‌ها

بر اساس سنن و رسوم مذهبی خود، از شما خواهشمندیم تا به هنگام بازدید از اجتماع ما به گونه‌ای عفیف لباس پوشیده و رفتار کنید. این امر شامل موارد زیر می‌شود:

پوشیدن دامن یا شلوار بلند، پوشیده بودن سینه‌ها، پوشیدن لباس‌های آستین‌دار حداقل تا آرنج، استفاده از الفاظ مناسب، رعایت تفکیک جنسیتی در تمام اماکن عمومی.

از احترام شما به ارزش‌های ما سپاسگزاریم و از بازدید خود لذت ببرید!


در این روستا زنان در سنین جوانی ازدواج کرده و برای تربیت فرزندان خود در روستا باقی می‌مانند. ساکنان این روستا به دلیل قوانین مذهبی خود دست به کنترل جمعیت نمی‌زنند. به همین دلیل زاد و ولد در این روستا زیاد بوده و وجود کودکان زیاد، میانگین سنی افراد روستا را به 12 سال کاهش داده است. به طور متوسط تعداد اعضای یک خانواده در این روستا 6 نفر است. از این رو، مادران این خانواده‌ها به خاطر داشتن کودکان خردسال به ندرت خارج از منزل کار می‌کنند.



اکثر ساکنان این روستا به زبان عبری صحبت کرده و انگلیسی تکلم نمی‌کنند. مردان این روستا به جای فراگیری درس‌های دانشگاهی به مطالعه و یادگیری تورات و تلمود می‌پردازند. در واقع تنها 39 درصد ساکنان آن دارای دیپلم بوده و حدود 5 درصد آنها نیز مدرک دانشگاهی دارند. صدها نفر از مردان این روستا در مؤسسات مذهبی به طور تمام وقت به آموزش مشغول هستند.



اکثراً آپارتمان‌ها و خانه‌های این روستا سرسبز و دارای باغ می‌باشد. جمعیت این روستا 21 هزار نفر است که بیشتر ساکنان آن را یهودیان تشکیل می‌دهند. این روستا دارای یک مرکز نگهداری از نوزادان است که با هزینه‌ای بالغ بر 10 میلیون دلار توسط دولت آمریکا ساخته شده است. در گزارشی که توسط نیویورک تایمز تهیه شده بود، این روستا به عنوان فقیر‌ترین مکان زندگی در آمریکا شناخته شده است. این در حالی است که با توجه به هزینه بالایی که دولت برای ساخت یک مرکز نگهداری از نوزادان در اختیار این روستا قرار داده و نیز روش زندگی آنها، برخی مسئولین آمریکا فقیر بودن مردم این روستا را به زیر سوال برده‌اند. یک وکیل به نام نانسی کالهون خواستار بررسی مقامات دولتی در این خصوص شده است. وی در اظهاراتی در این مورد بیان داشته است: «ممکن است آنها روی کاغذ فقیر باشند، اما در حقیقت آنها اصلاً فقیر نیستند».


همچنین به گفته یک جامعه‌شناس مسائل یهودیان پروفسور ویلیام هلمریچ، مردم این روستا می‌توانند از برخی سازمان‌ها وام‌های بدون سود و بهره دریافت کنند. نیویورک تایمز اظهار کرده است که به دلیل فقر خانواده‌های این روستا، خاخام این روستا دستور داده است که حلقه‌های الماس به عنوان هدیه ازدواج پذیرفته نشود تا از این طریق به خانواده‌ها و زوج‌های جوان فشار مالی وارد نشود، و یا اینکه در مراسم‌های ازدواج برای برگزاری جشن و شادی تنها از یک نفر نوازنده استفاده شود.

چنانچه اشاره شد ساکنین و بازدیدکنندگان این روستا موظف به رعایت قوانین آن می‌باشند. همانطور که در تصاویر زیر پیداست این بازدیدکنندگان جوان به دلیل عدم رعایت قوانین این روستا، یعنی پوشیدن شلوارک، بازداشت شده و مورد مواخذه قرار گرفته‌اند.


همچنین بر اساس قوانین این روستا، زنان اجازه حضور در محوطه دانشگاه را ندارند: «به دستور هیئت مدیره، زنان مجاز به حضور در محوطه دانشگاه نیستند».


نکته قابل تأمل اینجاست که مردم این روستا در کشوری زندگی می‌کنند که این کشور همیشه مدعی دفاع از حقوق بشر، حقوق زنان، و مخالف تفکیک جنسیتی نه تنها در جامعه خود بلکه در دیگر جوامع جهان به ویژه کشورهای اسلامی بوده است و مدام کشورهای اسلامی را به خاطر رعایت آداب و دستورات دینی خود مورد مواخذه قرار می‌دهد.

حال تصور کنید که اگر در ایران و یا در یک کشور اسلامی مردم بخواهند مطابق با اصول اخلاقی و اسلامی خود زندگی کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا در این هنگام مدعیان حقوق بشر و غربیان دست به اعتراض گسترده و جهانی نزده و مدعی نمی‌شوند که در فلان کشور اسلامی حقوق زنان و مردان رعایت نشده و به آنها ستم روا می‌شود؟ آیا در آن هنگام آنها با بهانه آزادی و دموکراسی و دیگر عبارت‌هایی که گوش جهانیان از آنها پر شده است، این حق را به خود نمی‌دهند تا دست به هر نوع حمله و یورشی از کلامی و فرهنگی گرفته تا نظامی و موشکی بزنند؟ آیا آزادی و دموکراسی گزینشی است و یا اینکه کشورهای غربی چون آمریکا از آن تنها برای استعمار کشورهای دیگر استفاده می‌کند?



برگرفته از سایت پرتو سخن


<      1   2   3      >