مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

اردیبهشت 91 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/2/22
8:19 عصر

بیانیه سایتها درباره ماجرای کاریکاتوریست اراکی

بدست عبدالله در دسته بیانیه سایتها درباره ماجرای کاریکاتوریست اراکی

در پی انتشار خبر محکومیت یک کاریکاتوریست اراکی به 25 ضربه شلاق ، آن هم به دلیل کشیدن کاریکاتوری متعارف از نماینده این شهر در مجلس شورای اسلامی ، سایت های خبری ایران با صدور بیانیه مشترکی ، خواستار تجدید نظر در این باره و اصلاح روش های برخورد با رسانه ها شدند.

متن بیانیه به شرح زیر است:

"مطلع شده ایم که چندی پیش ، یک کاریکاتوریست اراکی به دلیل یک اقدام متعارف و معمول رسانه ای ، به تحمل تازیانه محکوم شده است. وقتی خبر را شنیدیم که محکمه ای ، کاریکاتوریست یک رسانه محلی را به دلیل کشیدن کاریکاتور نماینده اراک در مجلس شورای اسلامی "مجرم" شناخته و حکم داده که 25 ضربه شلاق به او بزنند ، گمان اصلی مان این بود که یا با شایعه ای مضحک مواجهیم و یا کاریکاتور ترسیمی ، واجد وصف مجرمانه "توهین" - ان هم در حد اعلا - بوده است که باعث شده اولاً یک نماینده با آن همه مشغله کاری ، ره به شکایت برد و ثانیاً دادگاه اراک نیز با بررسی تخصصی کاریکاتور ، آن را مصداق توهین بداند و چنان حکم سنگین و عجیبی را صادر نماید!

با این حال ، مشاهده و بررسی کاریکاتور  -که نماینده مذکور را در لباس ورزشی نشان می دهد- حاکی از آن است که کوچکترین بی حرمتی و توهینی در آن مستتر نبوده و معلوم نیست محکمه اراک ، بر چه اساسی چنین حکم عجیبی را انشاء کرده است؟!

اگر قرار بود که کشیدن کاریکاتور چهره های سیاسی ، ورزشی ،هنری و ... مستوجب شلاق و تعزیر باشد ، می بایست در هر شهری ، شعب متعددی از محاکم به بررسی کاریکاتورها و صدور احکام شلاق برای کاریکاتوریست ها اختصاص می یافت و افرادی مانند مرحوم صابری فومنی و همکارانش در "گل آقا" بارها و بارها به شلاق و حبس و اعدام محکوم می شدند!

وانگهی در کشوری که کاریکاتور شخصیت هایش از رئیس جمهور و رئیس مجلس گرفته تا وزرا و نمایندگان و دیگران ، کشیده و منتشر می شود و این ، امری متعارف است ، بر چه مبنایی می توان نماینده اراک را مستثنی کرد و کشیدن کاریکاتورش را مستوجب شلاق دانست؟!

این حکم ، نه تنها هیچ نسبتی با عدالت ندارد بلکه پیش از آن که درباره کاریکاتوریست اراکی اجرا شود ، خود تازیانه ای است بر تن همه رسانه هایی که در چارچوب قوانین کشور با همه تضییقات و محدودیت ها فعالیت می کنند.

گذشته از این ، چنین احکامی ، موهبتی بزرگ برای جریان های خارج از نظام است که ادعاهای خود در خصوص نقض آزادی های مشروع در جمهوری اسلامی را به این احکام مستند کنند کما این که چنین نیز کرده اند و می کنند.

واقعاً چگونه است که گاه یک روزنامه نگار را به دلیل نوشتن مطلبی در وبلاگش ، متهم به ریختن آب به آسیاب دشمن می کنند ولی کسی درباره افرادی که در مسندهای مهم با سخنان و کارها و آرایشان ، حیثیت ایران و انقلاب و نظام را لکه دار می کنند ، چیزی نمی گوید و جلودارشان نمی شود؟!

ما ، سایت های خبری ایران ، فارغ از آن که کاریکاتوریست نشریه اراکی چه خط سیاسی دارد و چگونه می اندیشد و صرفاً از منظری عدالتخواهانه ، اولاً خواستار لغو این حکم هستیم و ثانیاً مصرانه بر لزوم اصلاح اسلوب و روش های تعامل نهادهای حاکمیتی با رسانه ها تأکید می کنیم و دردمندانه نسبت به برخوردهای سلیقه ای و سفارشی با رسانه ها هشدار می دهیم و آن را در تضاد با حقوق اساسی ملت ایران می دانیم."


91/2/20
9:24 عصر

پشت کوه های بلند به کام اصفهانی ها - ناسیونالیست ها

بدست عبدالله در دسته پشت کوه های بلند به کام اصفهانی ها - ناسیونالیست ها-پشت کوه های

نزاد پرسی را میتوانید به طور کامل در سریال پشت کوه های بلند دید . کارگردان این مجموعه که خود یک اصفهانی است در این مجموعه اصفهانی ها را عقل کل و با فکر اقتصادی تمام و باهوش نشان داده و شیرازی ها را ادم هایی ساده و زود باور نشان داده است ادم های با مرام  هم اصفهانی هستند  . شاه ساده لوح و زن زلیل  با لحجه شیرازی و حتی بچه های اصفهانی را هم با هوش نشان داده و بقیه ی لحجه ها هم ادم هایی ساده و ...     کارگردان این مجموعه امرالله احمدجو  است

 

همین اتفاق درباره سریال شهریار افتاد  که در ان شهریار را  بالاتر  شاعران نامی دیگر مثل ملک الشعرا نشان داده بود و حس ناسیونالیستی کارگردان باعث شده بود تا شاعران دیگر را عاجز دربرابر شهریار نشان دهد

در این سریال ایرج مبرزا چند بار اعتراف میکند که شهریار از او بالاتر است  در حالی که همین شاعر در زمانی که یکی از شاعران به شهر محل سکونت او میاید و به او سر نمیزند 300 بیت به فحش و ناسزا برای او میسراید در حالی که دوست او بوده است


91/2/20
1:19 عصر

\وطندوستی\و\پذیرششکست\؛ درسی که موسوی باید از سارکوزی میآموخت!

بدست عبدالله در دسته "وطن‌دوستی"و"پذیرش‌شکست"؛ درسی که موسوی باید از سارکوزی می‌آموخت

لینک مستقیم این مطلب در رجانیوز
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=125642
در حاشیه پذیرش شکست از سوی سارکوزی +فیلم سخنان سارکوزی و موسوی
"وطن‌دوستی"و"پذیرش‌شکست"؛ درسی که موسوی باید از سارکوزی می‌آموخت!

 امیرحسین ثابتی: "به اولاند باید احترام گذاشت. به وی زنگ زدم و تبریک گفتم؛ رئیس زمانی رئیس است که شکست را به عهده بگیرد. مسئولیت شکست را بر عهده می‌گیرم و از این به بعد من یکی از شما خواهم بود. می خواهم به فرانسوی‌ها بگویم از هر زمان دیگری به فرانسه علاقمند هستم. زندگی از شکست‌ها و پیروزی‌ها تشکیل شده است و موفق نشدم ارزش‌های مورد اعتقادم را پیروز کنم" اینها جملاتی است که نیکلا سارکوزی رییس جمهور فرانسه پس از شکست در برابر رقیب خود، اولاند بر زبان آورد. 

به گزارش رجانیوز، در حالی که نیکلا سارکوزی با اختلاف کمتر از تنها 3 در صد از آرا، رقابت را به فرانسوا اولاند رییس جمهور جدید فرانسه واگذار کرد در اقدامی تحسین برانگیز و البته قابل انتظار نتیجه نهایی این رقابت نزدیک را پذیرفت و با تبریک به وی مسئولیت شکست در انتخابات را بر عهده خود دانست.
 
 
(سخنان سارکوزی پس از شکست در انتخابات)
 
این در حالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 امریکا نیز که الگور با اختلاف کمتر از یک درصد آرا، رقابت را به جرج بوش واگذار کرد، وی که به نتایج انتخابات بشدت معترض بود به دیوان عالی امریکا شکایت کرد ولی پس از اعلام نظر دیوان عالی امریکا،‌ تسلیم نظر نهایی مراجع قانونی نظام سیاسی امریکا شد و حتی پیروزی در انتخابات را به جرج بوش تبریک گفت،‌الگور برای این اقدام خود دلایل جالبی داشت. او در بیانیه ای که به همین مناسب منتشر نمود اعلام کرد:
 
"من با جورج دبلیو بوش صحبت کردم و به وی به مناسبت برگزیده شدن به عنوان چهل و سومین رئیس جمهور ایالات متحده تبریک گفتم ...  من به وی گفتم که در اسرع وقت همدیگر را ملاقات کنیم، تا جدایی های حاصل از این مبارزه انتخاباتی را که پشت سر گذاشتیم،  التیام بخشیم. حدود یک قرن و نیم پیش، سناتور استیون داگلاس به آبراهام لینکن که او را در انتخابات ریاست جمهوری شکست داده بود گفت عشق به حزب باید در مقابل وطن پرستی سرفرود آورد. من با شما هستم آقای رئیس جمهور، و خداوند شما را مورد برکت قرار دهد. با حفظ همان روحیه، من به رئیس جمهور منتخب بوش می گویم آنچه که از کینه ی ناشی از تعلقات حزبی باقی مانده الان بایستی کنار گذاشته شود، و خداوند تصدی سرپرستی کشور توسط وی را مورد برکت قرار دهد."
 
وی در بخش دیگری از این بیانیه تصریح کرد:
 
"اکنون که دیوانعالی آمریکا صحبت کرده است، بگذارید هیچ گونه شکّی نباشد، در حالی که من قویا با نظر دیوانعالی مخالفم، ولی آن را می پذیرم."
 
الگور با احترام کامل به رقیب خود گفت:
 
"برخی گفته اند که ماهیت غیر عادی این انتخابات ممکن است رئیس جمهور بعدی را در اداره دولت دچار مشکل کند. من این سخن را باور ندارم.  رئیس جمهور بوش، وارث ملتی است که شهروندانش آماده اند تا به او در انجام وظایف بزرگش یاری رسانند. من شخصا در خدمت وی خواهم بود. من از همه ی آمریکاییها، خصوصا از همه ی کسانی که با ما بودند، می خواهم تا پشت سر رئیس جمهور بعدیمان متحد شوند. در حالی که زمان کافی برای بحث در مورد اختلافات جاریمان خواهد بود، اکنون زمان آن است که بدانیم آنچه ما را متحد می کند بزرگتر است از آنچه ما را جدا می کند. در حالی که ما هنوز به باورهای متضادمان از هم پایبندیم، ولی وظیفه ای داریم بالاتر از وظیفه ای که نسبت به حزب داریم. اینجا آمریکاست و ما کشور را قبل از حزب در نظر می گیریم. ما با هم پشت سر رئیس جمهور جدیدمان می ایستیم."
 
رفتار سارکوزی و الگور در مواجهه با شکست و پذیرش آن در شرایطی که اختلاف آرائ در حد چند درصد بود،‌ناشی از ترجیح منافع ملی فرانسه و امریکا به منافع حزبی و گروهی سارکوزی و الگور بود. امری که متاسفانه رعایت نکردن آن در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 کشور را قریب به 8 ماه کشور را دستخوش ناآرامی ها و حواشی متعددی کرد تا پیگیری ادعای تقلب و پیروزی موسوی بجای پذیرش شکست و واگذاری عرصه به رقیب،‌ خسارت های جبران ناپذیری را برای ایران در عرصه داخلی و بین المللی به دنبال داشته باشد.
 
موسوی که پس از 20 سال سکوت و انزوا در عرصه سیاسی کشور، به رقابت با محمود احمدی نژاد روی آورده بود و به گواه تمامی نظرسنجی های معتبر داخلی و خارجی نیز شانسی برای پیروزی در انتخابات نداشت، در شب 22 خرداد 88 و در حالی که هنوز نتایج رسمی انتخابات اعلام نشده بود، به ناگاه در جمع خبرنگاران حاضر شد و اعلام کرد:
 
 

(سخنان موسوی پس از شکست در انتخابات)

 

"برابر اطلاعاتی که از ستادهایمان در سطح کشور داریم، برنده قطعی با نسبت آرای بسیار زیاد اینجانب هستم ... ما از وزارت کشور و دولتی که ادعای مردمی بودن دارد می خواهیم که حافظ حقوق ملت باشد به هر حال بنده خود را پیروز قطعی این میدان می دانم و منتظر شمارش آرا به طور دقیق هستم."
 
اما این تنها آغاز ماجرا بود و در حالی که در روز 23 خرداد وزارت کشور آمار نهایی انتخابات و پیروزی فاصله دار محمود احمدی نژاد نسبت به دیگر رقبا را اعلام کرد، موسوی در بیانیه ای ضمن پافشاری بر مواضع خود و نادیده گرفتن فاصله 11 میلیونی خود با احمدی نژاد اعلام کرد:
 
"اینجانب ضمن اعتراض شدید به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان روز انتخابات هشدار می دهم که تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نخواهم شد ... خائنین به آرای مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود."
 
 
 در این بین مهدی کروبی نیز ساکت ننشست و در حالی که تعداد آرای وی از مجموع آرای باطله نیز کمتر بود و بیش از 24 میلیون فاصله میان آرای وی و رییس جمهور منتخب ملت بود، در بیانیه ای اعلام داشت:
 
"من به پیشگاه ملت شکایت می برم و دستان همه رای دهندگان به خصوص دانشجویان،‌ روشنفکران،‌ زنان، محرومین و افراد مورد تبعیض اعم از دگر اندیشان،‌ اقلیت های حقوقی و مذهبی ،‌دراویش ،‌اهل حق را می بوسم و حتما در مقابل این مهندسی و تنظیم ناشیانه رای ملت سکوت نخواهم کرد و به عنوان فردی مستقل در چارچوب فکری و سیاسی خاص خود و بر اساس مواضع و بیانیه هایی که منتشر کرده ام در صحنه خواهم ماند."
 
کروبی در آخرین جمله این بیانیه نوشت: "این تازه اول داستان است."
 
از سوی دیگر جدای از بیانیه های مکرر احزاب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب، اعتماد ملی و مجمع روحانیون مبارز که بر طبل تقلب در انتخابات می کوفتند، اظهارات زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی در گفتگو با بی بی سی فارسی، رسانه دولتی انگلیس، جالب توجه بود، آنجا که وی در بیان علت تقلب در انتخابات اظهار داشت:
 
"نتیجه آرا دقیقا عکس آن چیزی است که واقعیت دارد، یعنی دقیقا نسبت آرای موسوی به احمدی نژاد 4 به 1 بوده است. یک نقاطی هستند که خودشان نشان دهنده نادرست بودن میزان آراست. مثلا ترک زبانها و مردم آذرباییجان فرزند خودشان را رها نمی کنند تا به فرد دیگری رای بدهند یا خود بنده که بارها گفتم من لر هستم و آقای موسوی هم گفته داماد لرستان است، لرها داماد خودشان را رها نمی کنند و به احمدی نژاد رای بدهند. این دو مورد برای ما ملاک است که باقی موارد هم همینطور است."
 
روزها گذشت و کشور در داغ ادعای دروغین تقلب در انتخابات سوخت. حتی زمانی که رهبر انقلاب در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد اعلام کردند هر کس اعتراض دارد، از مجاری قانونی حرف خود پیگیری کند، باز هم موسوی و کروبی بر پیگیری خواسته های خود از طریق غیرقانونی تاکید کرده و با فراخوان  برای حضور هوادارانشان در خیابان ها، موجب ایجاد خسارت هایی شدند که تا ماه ها کشور را بخود درگیر کرده بود.
 
حمله به اماکن عمومی، پایگاه نظامی بسیج، آتش زدن اوتوبوس ها و ... ارمغان زودگذر نوع رفتار کسانی بود که با شعار قانونگرایی به میدان آمده بودند اما نتیجه دراز مدت این رفتار ها را باید در ضربه به جایگاه استراتژیک جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان ارزیابی نمود تا آنجا که دشمنان درجه یک ایران با تصویب قطعنامه های نقض حقوق بشر در ایران، فضای افکار عمومی علیه کشورمان را شدن بخشیدند این روند تا آنجا پیش رفت که در 30 خرداد موشه یعلون، رئیس سابق اطلاعات ارتش  اسراییل در گفتگو با روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت گفت:
 
«موسوی و همسرش روح جدیدی به آزادی بخشیده‌اند، بنابراین من تکرار می‌کنم انقلابی در ایران روی خواهد داد.»
 
 
سارکوزی و ال گور اگرچه با اختلاف بسیار اندکی نتیجه انتخابات را به اولاند و بوش واگذار کردند اما با رفتاری کاملا قابل انتظار و در چارچوب منافع ملی کشورشان، هم وجهه سیاسی خود را نزد هموطنان شان حفظ کردند و هم مانع ضربه خوردن جایگاه کشورشان در معادلات جهانی شدند اما موسوی و کروبی که با فاصله معناداری نتیجه انتخابات را واگذار کردند، نه تنها نتیجه را نپذیرفتند بلکه با نوعی "انتحار سیاسی"، خود و جریان متبوعشان را به بخشی از تاریخ معاصر ایران ضمیمه کردند و به همین علت است که این روزها اصلاح طلبان بیش از همیشه منزوی هستند تا آنجا که حتی رای دادن محمد خاتمی که روزگاری رییس جمهور کشور بود، در خفا صورت می گیرد.
 
هر چند نباید فراموش کرد که  رویه غلط و ناپسند بی توجهی به انتخاب مردم و تبریک نگفتن به کاندیدای پیروز به سال 88 باز نمی گردد چنانکه  برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در سوم تیر 84 این هاشمی رفسنجانی ترجیح داد پس از شکست در انتخابات،‌ از اعلام تبریک به رییس جمهور منتخب ملت امتناع کند.

91/2/20
1:8 عصر

نقش سیدمهدی هاشمی در انتشار نامههای سرگشاده

بدست عبدالله در دسته نقش سیدمهدی هاشمی در انتشار نامه‌های سرگشاده

نقش سیدمهدی هاشمی در انتشار نامه‌های سرگشاده

چندی پیش نامه سرگشاده توهین آمیزی خطاب به آیت الله مصباح یزدی در یک خبرگزاری رسمی منتشر و ادعا شد که این نامه توسط جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) نوشته است.

انتشار این نامه بی نام و نشان و مرموز در خبرگزاری مذکور حکایت از تداوم غفلت برخی مسئولان داشته و در عین حال پرده از برنامه ریزی دقیق دشمنان و تلاش آنها برای سوء استفاده از فضای چالشی و هیجانی ایام انتخابات نیز برداشت.

شاید اینک و پس از گذشت ایام انتخابات،‌مرور تاریخچه ی برخی نامه های سرگشاده ای که در مقاطع حساس منتشر شده اند به کشف دست های پشت پرده این گونه اقدامات کمک کند.

***
"مدتهاست بنا داشتیم حضوررسیده و عرایضی را پیرامون وضعیت اسفبار عمومی جامعه و انقلاب معروض داریم اما به دلیل برخوردها و قضاوت‌هایی که حتی در مورد ملاقاتها می شود و بنا بر مصالحی بهتر دیدیم که بخشی از عرایض را کتبا تقدیم حضور کنیم...

اما ما نمایندگان با توجه به همه مفاسد و هواهای نفسانی و سیاست بازیها و سبک و سنگین کردن های آقایان و اینکه با ادامه این وضع تنها چیزی که مطرح نیست خدمت صادقانه به مردم است چه حجت شرعی داریم ... جز عصیان و یا رای ممتنع و باز هم سکوت و منتظر قضا و قدر؟!والسلام علیک و رحمه الله و برکاته"

***

آنچه خواندید صدر و ذیل نامه سرگشاده ای بود که با امضای "جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی" در تاریخ 28/6/64 خطاب به " حضرت حجت السلام والمسلمین برادر خامنه ای رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران " منتشر شد. این نامه که در آن اهانتهای وقیحانه ای به مسئولین نظام دیده می شد در 8 صفحه تنظیم شده بود.

پس از پی گیری‌های اطلاعاتی به دنبال فرمان حضرت امام (ره) ، مشخص شد که تهیه کنندگان این نامه سید مهدی هاشمی و باند مرموز او بوده اند و امضای این نامه نیز جعلی بوده است. مهدی هاشمی دستگیر شد و نخستین جلسه دادگاه او 19 تیر 1366 تشکیل گردید .

" سازماندهی و رهبری گروههای متعدد ترور و آدم ربایی ... سرقت اسناد طبقه بندی شده ... تلاش برای تضعیف رهبری انقلاب ... ایجاد سوئ ظن و بدبینی نسبت به مسئولین و نظام جمهوری اسلامی به وسیله نشر اکاذیب و افترا و تهمت در قالب اطلاعیه و شبنامه های بی نام ونشان (یا) با عناوین و امضاهای جعلی " همگی بخشهایی از اتهامات او بودند که در کیفرخواست دادستان آمده بود. مهدی هاشمی به جرایم خود اعتراف کرد و در ششمین روز از مهرماه سال 66 اعدام شد.

امروز بعد از گذشت 27 سال هنوز هم نمی توان ادعا کرد که باندی که مهدی هاشمی معدوم در آن فعال بود ، کاملا منهدم شده است. همچنین نمی توان اطمینان داشت که باندهای مشابهی شکل نگرفته باشند. والله اعلم
  rajanews


91/2/19
6:41 عصر

رار از پاسخگویی با پایین کشیدن بی سروصدای فتیلیه \هفت\

بدست عبدالله در دسته رار از پاسخگویی با پایین کشیدن بی سروصدای فتیلیه "هفت"

فرار از پاسخگویی با پایین کشیدن بی سروصدای فتیلیه "هفت"

 گروه فرهنگی: حاشیه‌‌های پرسر وصدای برنامه دو هفته پیش هفت همچنان ادامه دارد چنانکه پس از اعتراض 22 رسانه به مباحث مطرح شده در این برنامه و در خواست از عزت الله ضرغامی برای فراهم کردن زمینه مناظره نمایندگان جبهه فرهنگی انقلاب با دست اندرکاران هفت، رسانه ملی ترجیح داد صورت مسئله را به طور کلی پاک کرده و فیتلیه برنامه هفت را به آرامی پایین بکشد، تا به این ترتیب نه تنها پاسخی به حمله‌های جیرانی علیه جبهه فرهنگی انقلاب در رسانه ملی شنیده نشود بلکه مطرح کننده این حملات نیز با ژستی قهرمانانه از اجرای زنده در رسانه ملی خداحافظی کند.

به گزارش رجانیوز، سخنان فریدون جیرانی در برنامه دو هفته پیش هفت و حمله بی سابقه به جریان انقلابی سینمای ایران، سبب شد تا 22 رسانه سرشناس کشور با انتشار نامه‌ای به عزت الله ضرغامی خواستار فراهم شدن زمینه مناظره نمایندگان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با دست اندرکاران هفت شوند. این رسانه‌های وحید جلیلی و مجید شاه حسینی را به عنوان نمایندگان خود برای مناظره با دست اندرکاران برنامه هفت معرفی کرده بودند.
 
این رسانه‌ها انتقاد اصلی خود را معطوف به این نکته کرده بودند که برنامه سینمایی هفت به عنوان تنها رسانه سینمایی کشور، نه تنها بی طرفانه که بصورتی یک طرفه به تریبون جریان شبه روشنفکر حاکم بر سینمای ایران تبدیل شده است و اجازه بیان عقیده و اظهار نظر از جریانات انقلابی حاضر در سینمای ایران در این برنامه گرفته شده است چنانکه پس از مناظره یکی از نمایندگان این جریان با علی معلم که یکی از میهمانان همیشگی برنامه هفت به شمار می‌رود، جیرانی یک برنامه مجزا و یکطرفه را برای پاسخ به مباحث مطرح شده در برنامه پیشین خود اختصاص داد.
 
اما امروز و در کمال تعجب در شرایطی که انتظار می‌رفت مسئولین رسانه ملی از زمان برگزاری مناظره نمایندگان جبهه فرهنگی انقلاب و دست اندرکاران برنامه هفت خبر بدهند، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه، از تعطیلی هفت و خداحافظی جیرانی خبر داد تا هم جیرانی از پاسخگویی به انتقادات جدی پیرامونش خلاص شود و هم بهانه‌ای به دست مدیران رسانه ملی بیافتد تا با آن به مصاف منتقدان خود بروند.
 
این در حالی است که رسانه‌هی تنظیم کننده نامه انتقادی به ضرغامی، با پیش بینی این موضوع، در هیچ جای نامه خود سخن از تعطیلی برنامه هفت به میان نیامده بودند و در مقابل از لزوم حضور جریانات فعال در عرصه فرهنگی ایران و نمایندگانی از جبهه فرهنگی انقلاب در این برنامه نیز سخن گفته شده بود.
 
به نظر می‌رسد پایین کشیدن بی سر و صدای فتیله برنامه سینمایی هفت به بهانه مسابقات فوتبال جام ملت های اروپا! و ایجاد تغییرات در آن به نوعی پاک کردن صورت مساله‌ای است که مخاطب اصلی‌اش نه دست اندرکاران هفت که مسئولین رسانه ملی هستند. و شاید بهترین راه نه تعطیلی این برنامه موثر در حوزه سینمای ایران آنهم پس از دو سال تریبون داری جریانات شبه روشنفکر سینما در آن که میدان دادن به جریانات انقلابی سینمای ایران نه بیشتر از جریانات شبه روشنفکر، بلکه حداقل به اندازه این جریانات در رسانه ملی است.
 
در شرایطی که برپایی مناظره‌ای نیم بند میان مدعیان جریان شبه روشنفکری  با یکی از نمایندگان جریان انقلابی عصبانیت و بی جوابی این جریان و دست اندرکاران هفت را در برنامه‌های بعدی به دنبال داشت، تعطیلی این برنامه به نوعی یک کمک بزرگ به این جریان تلقی می شود چه اینکه فرصت ژست یک خداحافظی قهرمانانه برای جیرانی به بهترین نحو فراهم خواهد شد و از سوی دیگر  این جریان از زیر بار پاسخگویی به مطالبات و انتقادات جدی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی شانه خالی خواهد کرد. تعطیلی این روزهای برنامه هفت از سوی مدیران رسانه ملی همانقدر سوال برانگیز است که در اختیار قرار دادن این تریبون مهم به جریان شبه روشنفکر در روزهای نخست تولید هفت!
رجانیوز
 

<      1   2   3   4      >