مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

بهمن 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/11/2
2:51 صبح

جبههپایداری چه کسانی را معرفی میکند؟/ سه مقطع حرکت آیتالله مصباح

بدست عبدالله در دسته جبهه‌پایداری چه کسانی را معرفی می‌کند؟/ سه مقطع حرکت آیت‌الله مص

روه استان‌ها- خوزستان: دبیر امور استان‌های جبهه پایداری انقلاب اسلامی با بیان اینکه فتنه 88 از بی سابقه‎ترین حوادث کشور بود، گفت: این فتنه نیز مانند حادثه کربلا است که هیچ‎گاه نباید در حافظه شیعیان کم‌رنگ شود و اگر فراموش شد، باید منتظر فتنه‌های جدیدتر و عمیق تر باشیم.

به گزارش رجانیوز، دکتر علی اصغر زارعی در پیش‌همایش جبهه پایداری انقلاب اسلامی خوزستان که با حضور جمع زیادی از فعالان فرهنگی و سیاسی استان در اهواز برگزار شد، در خصوص ریشه‌های تشکیل جبهه پایداری به شکل‌گیری یک اتفاق غیر قابل پیش بینی در انتخابات سوم تیر 84 اشاره کرد و گفت: وقتی گفتمان سوم تیر به گفتمان غالب کشور تبدیل شد، مفاهیم اصلی انقلاب که در جامعه و در سطح مسئولان کمرنگ شده بود، دوباره ارزش پیدا کرد که برای شناخت صحیح تر آن واقعه جا دارد نقش علمای بصیری همچون حضرت آیت‌الله مصباح یزدی مورد مطالعه قرار گیرد.

عضو مؤسس جبهه پایداری با بیان اینکه زمانی که این گفتمان در کشور ساری و جاری شد، در عرصه های بین المللی کارهای بزرگی صورت گرفت و در داخل هم تحولات شگفت انگیزی به‌وجود آمد، افزود: به طوری که دشمنان ما در سال 87 احساس کردند که در برابر موج جدیدی که در ایران به‌وجود آمده، توان مقابله ندارند و در واقع به خواسته‌های جمهوری اسلامی تمکین کردند.

زارعی به‌عنوان نمونه به مذاکرات با گروه 1+5 اشاره کرد که تصمیم گرفتند پرونده ایران را مختومه اعلام کنند و گفت: متأسفانه در آن زمان، عده‌ای از عوامل داخلی به دشمنان ملت ایران پیام دادند که اگر این اتفاق بیفتد، حیات سیاسی آنها به خطر خواهد افتاد و به همین دلیل بود که طرف‌های خارجی نیز مذاکرات هسته‌ای را که به مراحل نهایی رسیده بود، به بعد از انتخابات 88 موکول کردند.

نماینده مردم تهران در مجلس شواری اسلامی با بیان اینکه فتنه 88 از بی سابقه‌ترین حوادث کشور بود، اظهار داشت: این فتنه نیز مانند حادثه کربلا است که هیچ‎گاه نباید در حافظه مسلمین کم‏رنگ شود و اگر فراموش شد، باید منتظر فتنه‌های جدیدتر و عمیق تر باشیم.

زارعی گفت: دشمنان بعد از حوادث فتنه که هدف اصلی‌اش متوقف کردن انقلاب در کف خیابان‌ها بود، وقتی خود را ناکام دیدند، شروع کردند به ایجاد خط انحرافی در افکار عمومی و "تکیه بر مهدویت در برابر ولایت فقیه" و "مکتب ایرانی در مقابل مکتب اسلام".

وی با بیان اینکه برخی علمای بزرگ دیدند که اگر این روند ادامه پیدا کند، مردم سرخورده خواهند شد، زیرا عده‌ای که با شعار ولایت و عدالت به قدرت رسیدند، امروز به مسیر انحراف رفته‌اند، خاطر نشان کرد: برای همین ما وظیفه داریم بفهمیم امام از ما چه می‌خواهد و پس از این که به این فهم رسیدیم، عمل کنیم، به‌گونه ای که رفتار اجتماعی ما برآمده از این فهم و اندیشه باشد.

وی با یادآوری بروز حوادث تلخی مانند مسئله تخلف بزرگ مالی اخیر گفت: همه ما در تاریخ انقلاب اسلامی مرتبا دیده‌ایم که هر گاه از اصول و ارزش‌های خود و از رهنمود های امام راحل و رهبر انقلاب کوتاه آمده‌ایم، ضربه‌های سختی خورده‌ایم و  محدود به فساد اقتصادی نیز نمی‌شود، بلکه در سایر حوزه‌ها نیز این مسئله را دیده‌ایم.

زارعی با تأکید بر لزوم حرکت گفتمانی و استفاده از علم علمای دینی گفت: خوشبختانه در حال حاضر در اکثر استان‌ها مسئولیت جبهه پایداری بر عهده دوستان روحانی گذاشته شده است.

دبیر امور استان‌های جبهه پایداری در تبیین خط مشی این جبهه با یادآوری اینکه "ما معتقدیم در انتخابات باید کاملاً بر اساس گفتمان امام و مقام معظم رهبری عمل کنیم"، افزود: پس از اینکه دوستان در جبهه متحد اصول‌گرایان بر اساس منشور اصول‌گرایی که توسط جامعتین تنظیم شده است، لیست خود در شهرستان‌ها را مشخص کردند، به دقت آن را بررسی می‌کنیم و از هر کاندیدایی که حجت شرعی برای معرفی او داشته باشیم، حمایت می‌کنیم.

وی افزود: تصور ما این است که تا حد زیادی کاندیداهای ما با کاندیداهای جبهه متحد یکسان هستند، لذا این که برخی می‌گویند ممکن است تفرقه به وجود بیاید، عملا رخ نخواهد داد.

زارعی گفت: عده‌ای که فلسفه تشکیل و مأموریت جبهه پایداری را در نقطه مقابل عملکرد خود به ویژه در ایام انتخابات می‌بینند، علیه این جبهه موضع‌گیری و مخالفت می‌کنند که البته چیز عجیبی هم نیست.

وی با بیان این پرسش که بسیاری از نمایندگان می‌پرسند که آیا جبهه پایداری از آنها حمایت می‌کند یا نه، گفت: ما به بسیاری از آنها صراحتاً گفته‌ایم "نه"؛ زیرا بسیاری از این افراد از شهرهای بزرگی مثل اهواز با حمایت افراد متدین وارد مجلس شده‌اند اما در فتنه و پس از آن عملکرد فعالی نداشتند.

عضو جبهه پایداری در عین حال تاکید کرد که از سوی جبهه پایداری به هیچ‌کس وعده‌ای برای حمایت داده نشده تا اینکه پس از مشورت و دقت نظر کافی در کاندیداها به گزینه‌های مطلوب برسیم.

سه برش عمده حرکت آیت الله مصباح در عمر انقلاب اسلامی

در این نشست همچنین دبیر جبهه پایداری انقلاب اسلامی خوزستان گفت: نیروهای دلسوز، مومن و مخلص با هر سلیقه و ذوقی به‌پای این علم که به دست یکی از علمداران ولایت برافراشته شده است، گرد هم آیند و ان‌‍شاء الله در راه پیش‌برد اهداف انقلاب اسلامی و تحقق تمدن اسلامی توفیق‌های روز افزون داشته باشند.

حجت‌الاسلام و المسلیمن زکی‎پور با یادآوری وجود گفتمان‌های انقلاب اسلامی در دوره‌های مختلف انقلاب گفت: از سال 58 تا 68 یعنی سال رحلت امام خمینی(ره) گفتمان انقلاب، گفتمان دفاع، شهادت و تجلی ولایت بود.

وی سال های بین 68 تا 78 را دوره مظلومیت فرهنگ و عدالت دانست و تصریح کرد: با توجه به بیانات مقام معظم رهبری، گفتمان این دوره اوج مظلومیت فرهنگ و عدالت بود، آنجا که رهبر انقلاب اسلامی از شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و قتل عام فرهنگی سخن به میان آوردند، متاسفانه در درون کشور بسیاری از افراد و حتی مسئولین از این مسئله غفلت کرده و فرهنگ ناب اسلامی و انقلاب اسلامی در اوج مظلومیت قرار گرفت و از سوی دیگر با تذکرات رهبر بر ثروت های باد آورده شاهد آن بودیم که عدالت نیز در اوج مظلومیت خود قرار گرفت.

وی با تشریح شرایط حاکم بر این دوران خاطر نشان کرد: در حالی که مبانی اعتقادی و ایمانی مردم و جوانان مورد هجمه قرار می‌گرفت و حرکتی بنیادین و اساسی در کشور وجود نداشت، طرحی از سوی آیت الله مصباح یزدی تحت عنوان "طرح ولایت" سامان یافت که کانال کشی، جهت دادن و هدایت فکری و اعتقادی نسل فرهیخته دانشگاهی اعم از دانشجو و استاد را زمینه‌سازی کرد.

این استاد حوزه با یادآوری تأثیر گذاری و اهمیت نقش آیت الله مصباح یزدی در عرصه‌های مختلف انقلاب اسلامی، اظهار داشت: آیت الله مصباح از دهه 70 تا به امروز سه برش حرکتی در عرصه مسائل فرهنگی و دینی در میدان شکوهمند انقلاب اسلامی داشته اند که برش اول حرکت ایشان، "طرح ولایت" بود که تأثیر به‌سزایی در عرصه مسائل فرهنگی و دینی از خود بر جای گذاشت.

وی با بیان اینکه برش دوم حرکت آیت الله مصباح یزدی در سال 79 و با شکل‌گیری "دفتر پژوهش های فرهنگی" ایجاد شد، گفت: در آن سال ایشان 11 شب به ایراد سخنرانی پرداختند که در مجموعه‌ای ارزشمند به نام "آذرخشی دیگر از آسمان" کربلا به چاپ رسید.

زکی‌پور افزود: آیت‌الله مصباح در جلسه یازدهم بحثی اساسی ایراد می‌کنند که عناصر اهل ایمان، نیروهای مؤمن و خواص ولایی باید انسجام پیدا کنند و منسجم باشند، اما نوع انسجام اهل ایمان، باید با پیروی از الگوی دینی و اسلامی باشد و از الگوهای غربی و کار حزبی غربی پرهیز شود.

وی گفت: به‌دنبال این سخنان، زمینه شکل‌گیری مجموعه‌ای مبارک در سال 79 تحت عنوان "دفتر پژوهش های فرهنگی" با هدایت و نظارت عالیه آیت االله مصباح یزدی ایجاد شد.

این استاد حوزه جبهه پایداری انقلاب اسلامی را برش سوم حرکت آیت الله مصباح یزدی عنوان کرد و اظهار داشت: ایشان به شاگردان و دوستان‌شان فرمودند که در شرایط کنونی وظیفه است علاوه بر دفتر پژوهش های فرهنگی تشکیلات جدیدی را راه اندازی کنید؛ که این تشکیلات جبهه پایداری انقلاب اسلامی نام گرفت.

وی با یادآوری شرایط حساس کنونی، حضور پرشور و تمام قامت آیت الله مصباح یزدی در صحنه را مورد اشاره قرار داد و گفت: راه اندازی جبهه پایداری انقلاب اسلامی در مقطع زمانی کنونی بسیار حکیمانه، با بصیرت و متقن است.

وی در ادامه با تشریح ایدئولوژی و استراتژی جبهه پایداری انقلاب اسلامی تصریح کرد: جبهه پایداری انقلاب اسلامی با مکتب و ایدئولوژی اسلام ناب محمدی(ص) شکل گرفته است و با تأکید بر مکتب اصول‌گرایی راستین امام و سه شاخصه اصول‌گرایی یعنی "عقلانیت، معنویت، عدالت" در پرتو ولایت بنیان نهاده شده است و استراتژی این جبهه استقامت و پایداری بر اصول است.

زکی پور با یادآوری بیانات مقام معظم رهبری درباره تبیین ارتباط استقامت و بیداری گفت: بیداری مولود و معلول پایداری است و طبق بیانات رهبر انقلاب اسلامی بیداری جهان اسلام، مدیون پایداری ملت مسلمان ایران است.

دبیر جبهه پایداری انقلاب اسلامی خوزستان با بیان اینکه "همان‌گونه که آیت‎الله مصباح تاکید کرده اند کار تشکیلاتی نباید به وادی فرسوده و منسوخ الگوی تشکیلاتی غربی و حزبی غربی بیافتد"، افزود: این آغاز کار است و ما دست همه عزیزان دانشگاهی و حوزوی اعم از اساتید دانشگاه، دانشجویان، طلاب و اساتید حوزه و همه بسیجیان و دل‏سوختگان انقلاب را در اهواز و سایر شهرهای خوزستان محکم می‌فشاریم.

وی در پایان خاطر نشان کرد: فضای ادبیات سیاسی و مطبوعاتی نباید آن درخشش اصل حرکت الهی مردان الهی را تحت الشعاع قرار بدهد.

گفتنی است در پایان این نشست اعلام شد که همایش بزرگ جبهه پایداری در آینده‌ی نزدیک در شهرستان اهواز برگزار خواهد شد.


90/11/2
2:50 صبح

پیشنهاد صهیونیستها: برای توقف ایران هستهای، موساد اوباما را ترور

بدست عبدالله در دسته پیشنهاد صهیونیست‌ها: برای توقف ایران هسته‌ای، موساد اوباما را تر

سردبیر یک نشریه یهودی معروف و ذی‌نفوذ در محافل یهودی-صهیونیستی برای متوقف کردن ایران هسته‌ای سه راه پیشنهاد کرد و افزود که مناسب‌ترین راه ترور رئیس جمهوری آمریکا توسط موساد است.

 به گزارش خبرگزاری فارس، سردبیر نشریه «آتلانتا تایمز یهودی» پیشنهاد کرد که برای متوقف کردن ایران هسته‌ای، سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا را ترور کند.
 
به گزارش آتلانتا تایمز یهودی، اندرو ادلر (andrew adler) سردبیر این نشریه به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشنهاد کرد که برای دفاع از اسرائیل در مقابل تهدید ایران به موساد و عوامل آن در آمریکا اجازه بدهد که اوباما را ترور کند.
 
ادلر در این مقاله مدعی شد که اسرائیل برای مقابله با ایران هسته‌ای سه گزینه پیش رو دارد:
 
1- حمله پیشدستانه به حماس و حزب‌الله.
 
2- حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران.
 
3- چراغ سبز دادن به جاسوسان موساد در آمریکا برای ترور باراک اوباما، تا بدینوسیله قدرت به معاون اول او [جو بایدن که در روزهای اولیه انتصاب خود اعلام کرد وی یک صهیونیست است] منتقل شود تا وی سیاستی را در پیش بگیرد که آمریکا با آن به اسرائیل در محو کردن دشمنان خود کمک کند.
 
وی در ادامه تصریح می‌کند که برای حفظ موجودیت اسرائیل راه سوم مناسب‌تر است.
 
این مقاله در محافل یهودی در آمریکا و رژیم صهیونیستی جنجالی برپا کرده است. ادلر نویسنده این مقاله از نویسندگان معروف یهودی و ذی‌نفوذ در محافل یهودی است.
 
این خبر را رسانه‌های مختلف آمریکایی و اسرائیل از جمله هافینگتون پست و روزنامه هاآرتص نیز منتشر کرده‌اند.
 
به گفته برخی کارشناسان، ارائه راهکارهایی از این دست بیش از هر چیز نشان‌دهنده سردرگمی و ناتوانی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌هایی است که در زمان کنونی همزمان فشار سیاسی،‌ اقتصادی، تهدید نظامی و سیاست ترور مغزهای متفکر ایرانی را در پیش گرفته‌اند اما هیچ یک در قبال ایران موثر نبوده است.

90/11/2
2:47 صبح

حالا که ایران در عراق و لبنان ماتمان کرد، در توطئه کم نمیگذاریم!

بدست عبدالله در دسته حالا که ایران در عراق و لبنان مات‌مان کرد، در توطئه کم نمی‌گذاری

افشای توطئه‌های جدید عربستان علیه ایران به نیابت از امریکا/
حالا که ایران در عراق و لبنان مات‌مان کرد، در توطئه کم نمی‌گذاریم!

عربستان سعودی در طی سه، چهار ماه اخیر و در پی شکست طرح‌هایش در لبنان و عراق به نیابت از امریکا وارد فاز "تنش‌زایی" در قبال ایران شده است. در این زمینه اطلاعات منتشر شده در روزنامه عراقی البینة نشان می‌دهد که این تنش‌ها کاملاً هدف‌مند طراحی و اجرا می‌شود و این‌طور نیست که فضاسازی‌هایی مانند ادعای طراحی ایران برای ترور سفیر عربستان یا تلاش برای جایگزینی نفت ایران و اعمال تحریم‌های نفتی به‌طور اتفاقی انجام شود.

به گزارش رجانیوز، روزنامه عراقی البینة به نقل از منابعی از داخل عربستان سعودی اعلام کرد که ملک عبدالله پادشاه این کشور شخصاً پرونده عراق را مدیریت می کند و اخیراً از امیر بندر بن سلطان دبیرشورای‌عالی امنیت ملی و سعود الفیصل وزیر امور خارجه خواسته است از همه امکانات کشور برای مواجهه با ایران استفاده کنند و در این میان، موضوع لبنان و عراق را در اولویت قرار دهند.

بر اساس اعلام این منبع، ملک عبدالله در جلسه داخلی با مسئولان ارشد کشور به نکات مهمی اشاره کرده است از جمله اینکه عربستان سعودی در جریان جنگ ایران و عراق، 20 میلیارد دلار به صدام کمک کرد و اگر کمک های مالی ریاض نبود، شیعه در سال 1982 و عملیات آزادسازی خرمشهر یا 1991 و انتفاضه شعبانیه قدرت را در عراق به‌دست می گرفت. همچنین، ریاض 40 میلیارد دلار در جنگ خلیج فارس و پایان دادن به اشغال کویت توسط صدام هزینه کرده است.

عبدالله در این جلسه سری می گوید: «من اکنون به شما می گویم که آماده‌ام 250 میلیارد دلار هزینه کنم تا مانع ارتقای جایگاه شیعه در عراق شوم که خطری برای حکومتم است.»

برخی طرح های خطرناک ملک عبدالله در این زمینه برای مقابله با ایران و عراق نیز عبارت‎است از "مسلح کردن تعدادی از گروه های سیاسی؛ بهره برداری و فشار به حاکمیت بر اساس قدرت سلاح"، "حمایت مالی گروه های معارض عراقی از جمله العراقیة که با امریکا روابط خوبی دارند"، "کمک مالی و راهبردی به گروه‌های کُرد ضد انقلاب ایرانی و منافقین"، "کمک به گروه ها و افراد خاص که به‌دنبال اهداف قومی یا مذهبی هستند (مانند کمک به ریگی)"، "راه اندازی تبلیغات علیه شیعه و درگیر ساختن مذهبی (راه اندازی تلویزیون های فارسی زبان وصال، نور و کلمه)"

عصبانیت عربستان علیه ایران در حالی است که جمهوری اسلامی بر اساس اصل حسن هم‌جواری با همسایگانش همواره معتقد بوده که درگیر شدن با همسایگان خط مورد نظر امریکا و رژیم صهیونیستی است و نباید پازل امریکا را با درگیری با این کشورها تکمیل کرد.

این در حالی است که حکومت سعودی، به‌ویژه در یک سال اخیر پس از شکست خوردن طرح‌هایش در لبنان (سقوط کابینه حریری به‌عنوان مهره عربستان و غرب و روی کار آمدن میقاتی به‌عنوان گزینه حزب‌الله) و عراق (تشکیل دولت مالکی) که به ایجاد نفرت در میان مردم این کشورها از عربستان نیز منجر شده است، احساس رقابت بیشتری با ایران می‌کند.

همچنین تحولات بیداری اسلامی و پناه دادن حکومت سعودی به دیکتاتورهای فراری نیز موجب افزایش نفرت بحرینی‌ها، مصری‌ها و یمنی‌ها از این رژیم شده است.

در عین حال، حمایت از تروریست‌ها و گروهک‌های مخالف ایران، نشان دهنده ناتوانی عربستان در اتخاذ یک راهبرد در حد حتی یک کشور متوسط است و عمل کردن به‌عنوان یک گروهک فشار است.


90/11/2
2:47 صبح

ترور مولوی حامی انقلاب و رهبری و افشاگر وهابیت و تروریستها

بدست عبدالله در دسته ترور مولوی حامی انقلاب و رهبری و افشاگر وهابیت و تروریست‌ها

ترور مولوی حامی انقلاب و رهبری و افشاگر وهابیت و تروریست‌ها

گروه استان‌‌ها- سیستان و بلوچستان: مولوی مصطفی جنگی زهی امام جمعه اهل سنت شهرستان راسک در جنوب سیستان و بلوچستان بعد از نماز جمعه در مسیر بازگشت به خانه با توسط توسط راکبان دو دستگاه موتور سیکلت ترور و به درجه رفیع شهادت رسید.

به گزارش رجانیوز، این مولوی اهل سنت در حالی به شهادت رسید که پیش از این گروهک جند الشیطان در بیانیه های مختلفی وی را تهدید به قتل کرده بود.

عبدالرئوف ریگی بردار عبدالمالک ریگی نیز که مفتی و تئورسین این گروهک وهابی و تروریستی محسوب می شود، پیش از این بارها قتل مولوی جنگی زهی را مجاز و جهاد علیه کفار معرفی کرده بود.

در آخرین مورد از این تهدیدها، سال قبل تعدادی از عوامل گروهک ریگی با حمله به خانه مولوی جنگی زهی قصد ترور وی را داشته بودند که موفق به این‌کار نشدند.

مولوی جنگی زهی بارها علی‎رغم تهدیدهای گروه های مختلف وهابی در سیستان و بلوچستان و خارج از کشور اعلام کرده بود که شهادت را در راه انقلاب اسلامی یک افتخار بزرگ برای خود می داند و از افشاگری درباره وهابیت و عوامل ضد وحدت در سیستان و بلوچستان کوتاه نخواهد آمد.

وی حتی پس از ربودن پسرش به دست عوامل وهابی نیز حاضر به کوتاه آمدن در دفاع از انقلاب اسلامی نشد.

در عین حال، سخنرانی‌های مولوی جنگی زهی تنها به افشاگری در مورد وهابیت و گروهک ریگی محدود نبود و وی در طی یک‌سال اخیر افشاگری درباره آل سعود و آل خلیفه را نیز جزو وظایف علمای اهل سنت در ایران می دانست.

مولوی جنگی زهی در دوران فعالیت شهید شوشتری در سیستان و بلوچستان رابطه نزدیکی با این شهید برقرار کرده بود و با وی در مناطق مختلف بلوچستان از جمله سرباز و راسک و پیشین -محل شهادت شهید شوشتری- همکاری های گسترده ای داشت.

وی از منادیان فعال وحدت شیعی و سنی در جنوب شرق بود و تنها راه حفظ وحدت در سیستان و بلوچستان را اطاعت کامل از رهبری می دانست.

امام جمعه منطقه راسک، در آخرین مصاحبه خود قبل از شهادت نیز گفته بود که "اطاعت از رهبری در نزد اهل سنت یک واجب شرعی است."

جنگی زهی همچنین در برخی سخنرانی های اخیر خود در مورد انتخابات مجلس، نسبت به طراحی دشمن برای کم‌رنگ کردن حضور مردم در انتخابات هشدار داده بود و حضور در انتخابات آینده را برای اهل سنت به‌عنوان یک واجب دینی تبلیغ می کرد.

وی تأکید داشت "از آنجایی که هم امام راحل (ره) و هم مقام معظم رهبری به عنوان ولی امر مسلمین بر شرکت آحاد مردم در صحنه های سیاسی- اجتماعی از جمله انتخابات تاکید داشته و دارند، لذا این امر تکلیفی بر دوش همه ملت بزرگ ایران اسلامی است."

بنابراین، به نظر می‌رسد با توجه به سخنرانی‎های متعدد مولوی جنگی زهی برای تشویق اهل سنت منطقه جنوب سیستان و بلوچستان برای شرکت در انتخابات مجلس، یکی از اهداف این ترور، هدف کم‌رنگ کردن مشارکت اهل سنت سیستان و بلوچستان برای حضور در انتخابات نهمین دوره مجلس است.

نکته جالب اینکه مولوی جنگی زهی همواره خود را یک بسیجی برای نظام معرفی می کرد و با وجود اشتغالات فراوان از جمله امام جمعه بودن و تربیت طلاب دینی و تدریس در حوزه های علمیه، فرمانده یکی از پایگاه های مقاومت شهرستان راسک بود و خود شخصاً برای جذب جوانان اهل سنت منطقه به بسیج فعالیت می کرد.

با وجود اینکه هنوز گروه خاصی مسئولیت ترور مولوی جنگی زهی را برعهده نگرفته است، به نظر می‌رسد این ترور در ادامه پروژه‌ی حذف علمای اهل سنت طرفدار جمهوری اسلامی است که در چند سال اخیر از طرف دستگاه های جاسوسی و اطلاعاتی غرب به‌طور جدی پی‌گیری می‌شود.

در این زمینه، یکی از نزدیکان و شاگردان مولوی جنگی زهی در گفت‌وگو با رجانیوز بیان داشت: «وصیت این روحانی شهید، اطاعت از ولایت فقیه و وفاداری به نظام اسلامی بود و همواره طلاب اهل سنت را در مورد وفاداری به جمهوری اسلامی به عنوان پرچم‎دار بیداری اسلامی در جهان توصیه می کرد.»

وی ابراز امیداوری کرد که شهادت استاد شهیدش موجب رسوایی چهره خبیث عوامل ضد وحدت در سیستان و بلوچستان شود.


90/11/2
2:47 صبح

چند شبهه درباره نامه اخیر معاون سیما/ منتظر پاسخ آقای دارابی هست

بدست عبدالله در دسته چند شبهه درباره نامه اخیر معاون سیما/ منتظر پاسخ آقای دارابی هست

چند شبهه درباره نامه اخیر معاون سیما/ منتظر پاسخ آقای دارابی هستیم

گروه فرهنگی- امیر ابیلی: پنج‌شنبه هفته‌ی گذشته بالاخره بعد از اعتراض‌ها به سریال «تا ثریا»، با حذف تعدادی از قسمت‌های پخش‌نشده‌ی سریال و سرهم‌بندی یک پایان به شدت کلیشه‌ای و تکراری، به هر ضرب و زوری که شده، پرونده‌ی این سریال هم بسته شد، تا گاف جدید مدیریت بر بزرگ‌ترین دستگاه تبلیغاتی کشور به مراحل بحرانی‌تر نرسد و از وخیم‌تر شدن اوضاع هرچه سریع‌تر جلوگیری شود.

بر روی خود سریال پیش از این زیاد صحبت شده و ما هم قصد نداریم باز درباره‌ی خود سریال بحث کنیم، اما پایان فوری «تا ثریا» به دلیل توبیخ‌نامه‌ای بود که هفته‌ی گذشته معاونت سیما در پی درج مطالبی انتقادی از محتوای سریال در رجانیوز و متعاقب آن سایت‌ها و خبرگزاری‌های دیگر، برای مدیران شبکه‌‌های یک، سه و پنج فرستاد و در آن بر پایان یافتن هرچه سریع‌تر «تا ثریا» تاکید کرد و از مدیران شبکه‌ها خواست جلوی دیگر کارهای در دست ساختی را بگیرند که از محتوای تلخی برخوردار هستند.

ظاهر ماجرا حکایت از دغدغه‌مندی و مسئولیت‌پذیری بالای معاونت سیما دارد که در قبال بازخورد منفی خروجی‌های بی‌کیفیت و بی‌محتوای مجموعه تحت مدیریت‌ش سیاست‌های تشویقی و تنبیهی لازم را برای سازندگان‎شان در نظر می‌گیرد و در برابر این خروجی‌ها فعال و پاسخگوست. اما در کارنامه‌ی کاری جناب دارابی و همچنین در قوانین نانوشته‌ی مجموعه‌ی سیمای جمهوری اسلامی مواردی وجود دارد که ما را در قبول چنین تحلیلی از ماجرا دچار تردید می‌کند. امیدواریم که معاونت سیما این شبهات را بخوانند و پاسخ قانع کننده‌ای برای‌شان ارائه کنند:

یک: این بار اول نیست که جناب دارابی خبر از ممنوعیت ساخت آثار تلخ در تلویزیون می‌دهند. دفعه‌ی اول در اردیبهشت ماه امسال بعد از کلی انتقاد از وضعیت سریال‌های تلخ و سوهان روح تلویزیون در سایت‌ها و نشریات، شخص آقای دارابی در دیدار با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت رسما اعلام کردند که اجازه‌ی ساخت هیچ اثر تلخ و مخربی را در تلویزیون جمهوری اسلامی نخواهند داد و شخصا جلوی ساخت فیلم‌ها و سریال‌های اینچنینی را خواهند گرفت.

اتفاقا این خبر در همان زمان با بازخوردهای زیادی از طرف موافقان و مخالفان این اتفاق مواجه شد و انعکاس فراوانی یافت، ولی با گذشت 9 ماه از اعلام آن خبر، نه‌تنها ساخت این آثار قطع نشده، بلکه حتی با سیر صعودی تولید سریال‌های به شدت تلخ و مخرب اعصاب مواجهیم، به‌طوری که در همین مدت کوتاه، سریال‌هایی مثل «سقوط یک فرشته»، «سی‌امین روز»، «از یادرفته»، «سراب»، «ستایش»، «فرات»، «پنجره»، «شیدایی» و «تا ثریا» با همین ساختار و الگو به روی آنتن رفته‌اند.

از این اتفاق دو نتیجه می‌توان گرفت؛ اول اینکه همان‎طور که پیش از این نیز بسیاری از کارشناسان اذعان کرده‌اند، اصولا در مجموعه صدا و سیما مدیریت پیش از تولید آثار معنا و مفهومی ندارد و مدیران فقط  با توسل به مراسم تقدیر و تشکر مشغول توجیه کردن حواشی ایجاد شده بر روی خروجی‌های مجموعه تحت مدیریت‌شان هستند و اصولا توان جهت‌دهی به تولیدات رسانه‌ی ملی را ندارند. ما البته منتظر پاسخ جناب دارابی در این باره هستیم ولی اگر این تحلیل درست باشد، مدیری که حتی توان جهت‌دهی به محتوای آثار تولیدی مجموعه‌اش را ندارد چرا باید بازهم به مدیریتش ادامه دهد؟

اما تحلیل دیگری که می‌توان از این ماجرا داشت، همان است که در ابتدا گفتیم، اینکه این موضع‌گیری‌ها اصولا فقط برای فرار از انتقادات بیشتر و تنها یک فرار به جلو و فرافکنی‌ست و معاونت سیما اساسا اعتقادی به جلوگیری از ساخت این آثار ندارند. اگر این طور هم باشد باز امیدواریم معاونت سیما ماجرا را شفاف توضیح دهند تا این شبهات برطرف شود.

دو: کسانی که مدتی در مجموعه صدا و سیما، به خصوص در تلویزیون فعالیت داشته‌اند، به این قضیه اذعان دارند که اساسا مدیران شبکه‌ها در تصویب و ساخت سریال‌ها نقش ویژه‌ای ندارند و این تولیدات با نظر مستقیم شخص معاونت سیما ساخته می‌شود و به روی آنتن می‌روند.

با این حال، آقای دارابی در حالی جهت انتقادات را به مدیران شبکه های سیما منحرف کرده است که تایید فیلم‌نامه‌ها و نظارت اصلی بر تولید در پروژه‌های داستانی تلویزیون به معاونت سیما مربوط است، نه شبکه‌های تلویزیونی. بررسی و تصویب طرح مجموعه‌های داستانی به‌طور جدی برعهده‌ی اداره کل طرح و برنامه سیما و با تایید شخص معاون سیماست و هیچ شبکه تلویزیونی بدون تایید و تصویب معاون سیما اجازه‌ی آغاز پروژه‌ها را ندارد. تمرکز در مدیریت تلویزیون تا حدی است که حتی تک‌تک مهمان‌های برنامه‌های گفت‌وگو محور نیز صرفا با امضا و تایید شخص معاون سیما و یا نماینده‌ی تام‌الاختیار او انتخاب و دعوت می‌شوند. با این وجود، اگر توبیخ کردن مدیران شبکه‌ها فرافکنی و دور زدن افکار عمومی نیست پس چیست؟ معاون سیما توضیح می‌دهند؟

سه: اگر آقای دارابی واقعا در موضع‌شان صادق هستند و مدیران شبکه‌ها را واقعا به دلیل ساخت آثار تلخ توبیخ کرده‌اند، پس دلیل برپایی مراسم تقدیر و تشکرشان از عوامل سریال «فرات» و پخش این برنامه از تلویزیون آن هم بعد از رسانه‌ای شدن این توبیخ‌نامه چیست؟ مخاطبان این تناقض را چطور باید حل کنند؟ معاون سیما در طول یک هفته از یک سریال به شدت تلخ و به شدت تکراری و کلیشه‌ای تقدیر می‌کنند و در عین حال، مدیران شبکه‌ها را به دلیل ساخت همین‌نوع آثار توبیخ می‌کنند! تازه این درحالی است که سریال‌هایی مثل «شیدایی» و «تاثریا» حداقل به لحاظ داستان حرف‌های بیشتری نسبت به «فرات» داشته‌اند و این ماجرا را جالب‌تر هم می‌کند، اینکه «فرات» تقدیر شود و سازندگان آن دو سریال توبیخ!

چهار: آقای دارابی در حالی سکان هدایت بزرگ‎ترین دستگاه رسانه‌ای کشور را به دست گرفته‌اند که ویژگی اصلی ایشان منتسب بودن به جریان ولایی و جماعت حزب‌اللهی است ولی سابقه‌ی مدیریت و تولید آثار فرهنگی را ندارند. با این ویژگی، به نظر می‌رسد باید تمرکز ویژه‌ای بر روی بیانات رهبر معظم انقلاب و برنامه‌ریزی برای اجرایی کردن آن‌ها داشته باشند، این در حالی است که ساخته نشدن آثار تلخ در تلویزیون دغدغه‌ی امروز رهبری نیست و ایشان از 15 سال پیش به این سو، همواره به این نکته با صراحت اشاره کرده‌اند.

«ما البته با آقایان عضو صدا و سیما، حرف‌های زیادی داریم؛ یعنی حرف‎های مبناییتر و اساسیتری هست که مناسب جمع شماست. ان‌شاء اللَّه در آینده نه‌چندان دوری، اجتماع خوبی با شما و بقیه برادران و خواهرانی که در صدا و سیما فعالند، خواهیم داشت و اگر خدای متعال عمر و توفیق داد، صحبت خواهیم کرد. الان برای آن کار نیست؛ لذا به آن مباحث نمی‌پردازیم. فقط یک مطلب را - با این که قبلاً هم گفتیم- مجدداً عرض کنیم و صحبت‌مان را تمام کنیم. آن مطلب این است که در فیلم‌های ایرانی و نمایشنامه‌های فارسی که از رادیو پخش می‌شود، به یک نکته حتماً توجه کنید؛ ولو برای مدت سه سال طول بکشد و آن را تجربه نمایید. آن نکته که تاکنون هم کسی به آن توجه نداشته این است که فیلم و نمایشنامه ایرانی را از حوادث آشفته‌کننده و برانگیزاننده ذهن و حالت سوهان برای روح، خالی کنید.

متأسفانه این کار صورت نمی‌گیرد و نمی‌دانم چرا! با این که مکررا، هم به جمع آقایان عضو صدا و سیما گفته‌ام و هم به برادرانی که به امور فیلم‌سازی اشتغال دارند، ولی نمی‌دانم چرا این مسأله مهم رعایت نمی‌شود. یعنی ممکن است عیب و ایرادی در این‌جا وجود داشته باشد که این کار نمی‌شود؟ فیلم ایرانی را وقتی شما نگاه می‌کنید، مثل اینکه باید حتماً یک مبالغه در اظهار غصه، اظهار ناراحتی، اظهار گریه، دعوا و تشنّج اعصاب در آن باشد! کأنّه بدون این عناصر، فیلم و نمایشنامه ایرانی چیزی کم دارد! من یک وقت در این جا، در مقابل جمعی مثل شما آقایان، مثالی زدم. گفتم مثلاً فرض بفرمایید در تلویزیون ما برنامه‌ای درست کرده بودند و می‌خواستند بچه‌ها را به برس‌زدن تشویق کنند. ما هم طبق معمول، فیلم بچه‌ها را نگاه می‌کردیم. البته در قالب کارتون، ساختن فیلم‌هایی اینگونه برای بچه‌ها، تشویق خوبی است و تبلیغ خوبی نیز برای رعایت بهداشت موی سر است. ماجرا این طور بود که یک برس عروسکی، لحظاتی زار می‌زد و گریه می‌کرد؛ به گونه‌ای که دل آدم کباب می‌شد. در این حال، یکی دیگر از برس‌ها به برس گریان می‌گفت: «چرا گریه می‌کنی؟» او هم جواب می‌داد که مثلا «صاحب من، موی سرش را برس نمی‌زند!» این قضیه که آن‌قدر گریه نداشت؛ به طوری که دل مستمع را خون کند! لااقل صدای دختربچه یا پسربچه‌ای را که در حال زار زدن روی برس گذاشته‌اید، یک لحظه‌اش بکنید، نه به قدر یک دقیقه و یک دقیقه و نیم! همین‌طور متّصل گریه، گریه، گریه! خب؛ اعصاب مستمع خرد می‌شود! متأسفانه چنین حالت‌هایی در فیلم و کارتون و نمایشنامه ما وجود دارد.

من البته چون به بعضی از جاها و به بعضی از آدم‌ها سوءظن‌هایی دارم که دیر زایل می‌شود، می‌گویم لابد تعمدی در کار است. بعضی تعمد دارند برای اینکه ذهن و اعصاب مردم را خراب کنند. خب؛ شما در خانه‌تان نشسته‌اید. اگر بچه همسایه بنای گریه کردن بگذارد، اعصاب‌تان ناراحت می‌شود. این، امری طبیعی است. لازم نیست بچه خود آدم باشد. تلویزیون هم مثل بچه همسایه است. اعصاب انسان را با دعوا، تشنّج و گریه بی‌خودی خراب می‌کند. بیایید واقعاً برنامه‌ریزی کنید. هم در کارهای صدا و قصه‌های شب و بقیه برنامه‌هایش و هم در کارهای سیمایی. این یک کار اساسی است. این حفظ سلامت اعصاب مردم است. اعصاب آشفته، در محیط کار، در محل کسب، در خیابان و پشت ترافیک، همه جا خودش را نشان خواهد داد. مسأله آرامش بخشی به ذهن مردم، یک بخش عمده‌اش مربوط به صدا و سیما و فیلم‌ها و نمایشنامه‌هاست که هنوز تأمین نشده است.» (بیانات در دیدار مسؤولان صدا و سیما 23/1/1375)

«ما بارها در ملاقات با دوستان صدا و سیما راجع به این که فضای‌ پیام‌ها فضای‌ اعصاب خردکن و تشنّج‌آور برای‌ ذهن و اعصاب مردم نباشد، صحبت کرده‌ایم.» (بیانات در دیدار مدیران صدا و سیما 14/11/1381)

این نظر رهبری مربوط به 15 سال پیش و فقط برای یک برنامه کودک چند دقیقه‌ای‌ست، پس نظر ایشان در رابطه با موج سریال‌های چندین قسمتی که به جز خرد کردن اعصاب مخاطب، ارزش‌هایی مثل حجاب را هم لگدمال می‌کنند، واضح خواهد بود. آقایان ضرغامی و دارابی پاسخی برای زمین ماندن فرمایش صریح رهبری تا به امروز دارند؟ اگر هست ما حاضر به انعکاس آن هستیم.


<   <<   11   12   13      >