مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

دریاقلی جان، ببخش که کمی دیر شد - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/7/9
1:38 صبح

دریاقلی جان، ببخش که کمی دیر شد

بدست عبدالله در دسته

آنهایی که روزهای آغازین جنگ ایران را تحلیل می‌کنند همه اعتراف می‌کنند که اگر دریاقلی جانش را پای رکاب زدن مداوم از بهمنشیر تا آبادان نگذاشته بود، آن لشگر عراقی شاید تا شیراز هم می‌رسید / حالا باید بگوییم دریاقلی جان، ببخش که کمی دیر شد و 32 سال بعد از آن که جانت را گذاشتی پای رکاب یادمان افتاد تو را اسطوره فداکاری بکنیم، اما خب، می‌شود بیایی برای ما جای پطروس فداکار را پر کنی!
شهید دریاقلی سورانی

خوزنیوز/ محمود تیلا:
روز 21 شهریورماه لابه‌لای خبرهای خبرگزاری فارس به خبری درباره حذف درس پطروس فداکار و جایگزینی آن با درسی به نام «دریاقلی» برخوردم. برایم جالب بود ببینم جای آن درسی که برای ما پر از خاطره بود را چه چیزی پر خواهد کرد...

به گزارش خوزنیوز، داستان «دریاقلی سورانی» پس از سال‌ها تاخیر از سال جدید تحصیلی وارد کتاب‌های درسی پایه ششم ابتدایی شد. داستانی که پایه ششمی‌ها در درس چهارده خود آن را خواهند خواند. شخصیتی که اگر چه در دهه 60 و بحبوحه جنگ افراد کمی از فداکاری وی اطلاع پیدا کردند اما با گذر زمان داستان فداکاری او زبان به زبان چرخید و به یکی از اسطوره‌های دفاع مقدس تبدیل شد.

وی  جایگزین شخصیت‌های خیالی چون پطروس هلندی شد که سالها در کتاب‌ها وجود داشت اما از خلاف آمد عادت و به گفته حبیب احمدزاده یکی از نویسندگان دفاع مقدس: «هنوز در کشور هلند هم کسی پطروس را نمی‌شناسد، ولی همه ما او را می‌شناسیم؛ راستی چرا هیچ‌وقت از خودمان نپرسیدیم چرا پطروس فداکار جای انگشتش یک چوب در سوراخ سد نگذاشت؟»

دریاقلی جوانی از اهالی آبادان و شغل او اوراق ‌فروشی بود و در گوشه‌ای از «کوی ذوالفقاری» آبادان و در گورستانی از اتومبیل‌های فرسوده زندگی می‌کرد.

در ماه‌های آغاز جنگ، آبادان در محاصره نیروهای دشمن بود. انگار تقدیر این بود که درست در آن زمان که لشگری از تانک‌ها و سربازان عراقی غافلگیرانه از رودخانه بهمن‌شیر گذشته و وارد آبادان شده بود، تنها دریاقلی متوجه حضور آنان شود و در آن شب پاییزی آبان ماه 1359 روی زین دوچرخه قراضه‌اش بنشیند و تا نفس دارد رکاب بزند؛ از میان چشمی دوربین‌های دیده‌بانان عراقی و قناسه به دست‌های ارتش عراق که تیرشان به خطا نمی‌رفت بگذرد و باز رکاب بزند تا این خبر را به مدافعان شهر برساند.

رسیدن دریاقلی همان و بنا شدن سد محکم نیروهای ایرانی برابر لشگر عراق همان؛ سدی از مقاومت که باعث شد دشمن به آن سوی بهمنشیر رانده شود.

آنهایی که روزهای آغازین جنگ ایران را تحلیل می‌کنند همه اعتراف می‌کنند که اگر دریاقلی جانش را پای رکاب زدن مداوم از بهمنشیر تا آبادان نگذاشته بود، آن لشگر عراقی شاید تا شیراز هم می‌رسید. می‌دانند که اگر او نبود آبادان با تلفاتی سنگین سقوط می‌کرد و باز پس گرفتنش نیازمند نبردهایی خونین‌تر و پرهزینه‌تر از فتح خرمشهر بود.

حالا باید بگوییم دریاقلی جان، ببخش که کمی دیر شد و 32 سال بعد از آن که جانت را گذاشتی پای رکاب یادمان افتاد تو را اسطوره فداکاری بکنیم، اما خب، می‌شود بیایی برای ما جای پطروس فداکار را پر کنی!

تا به حال داستان‌های زیادی در مورد این رویداد مهم تاریخی نوشته شده و چندین مستند و یک فیلم سینمایی هم از آن ساخته شده است. اما هنوز به رغم این تلاش‌ها این داستان وارد کتاب‌های درسی نشده بود.

محمدرضا ترکی محقق و استاد دانشگاه تهران که نوشته وی در مورد دریاقلی در متن کتاب درسی درج شده در مورد تاخیر در ورود این داستان به کتاب‌های درسی می‌گوید: "این شخصیت نقش بسیار جدی و مهمی در جنگ داشته ولی متاسفانه گمنام مانده است. متاسفانه از این مشکلات در کشور ما بسیار هستند و خیلی از مسائلی که اولویت دارند خیلی از وقت‌ها مغفول می‌مانند. متاسفانه این شهید تا چند سال پیش حتی یک قبر درست و حسابی هم نداشت. اینکه ما در کتاب‌های درسی خود در مورد این شهید چیزی بنویسیم کمترین کاری بوده که می‌توانستیم انجام بدهیم. من از چند سال پیش، پیشنهاد این کار را به وزیر فرهنگ و ارشاد دادم و حتی نامه‌ نگاری‌هایی را نیز انجام دادم اما از آنجا که داستان‌هایی که تاکنون در مورد وی نوشته شده بودند برای کتاب‌های درسی مناسب نبود، از این رو متن جدیدی را نوشتم..."

گاف تصویری درس «دریاقلی» در کتاب ششم ابتدایی!

گاف تصویری درس «دریاقلی» در کتاب ششم ابتدایی!


بهرحال جدا از این کار زیبا و ارزشمند وزارت آموزش و پرورش، متاسفانه گاف بزرگی در طراحی این داستان در متن کتاب درسی رخ داده که در نوع خود جالب توجه است! طراح محترم گویا فراموش کرده و یا کاملاً بی اطلاع بوده که جزیره آبادان فاقد هر نوع کوه و ارتفاعات قابل ذکری است و دریاقلی را در میان کوهها به تصویر کشیده که در حال رکاب زدن است و تانک های دشمن در ذوالفقاری را نیز در میان کوههای بلند نشان داده در حالی که ذوالفقاری "کوی" است به معنای محله و برزن و نه "کوه" ! و پوشش کنار رودخانه بهمنشیر نیز نخلستان است...

البته اینگونه گاف ها بی سابقه نیست و سال گذشته نیز وزارت آموزش و پرورش کتاب درسی «جغرافیای استان‌ها» را چاپ کرده که در آن زندگینامه «ایرج افشار سیستانی» پژوهشگر که هنوز در قید حیات است آمده، اما در این کتاب اعلام شده که وی در سال 1389، فوت کرده است!



شعری از محمدرضا ترکی که درباره دریاقلی سورانی سروده است :دریاقلی! رکاب بزن، یا علی بگو
چشم انتظار همت تو دین و میهن است

ای مرد اهل درد، بنازم به غیرتت
این خانه‌ها هنوز پر از کودک و زن است

فردا ـ اگر درنگ کنی ـ کوچه‌های شهر
میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است

از راه اگر بمانی و روشن شود هوا
تکلیف شهر خاطره‌های تو  روشن است!

دریاقلی! رکاب بزن گرچه سهم تو
از این دیار، ترکش و یک مشت آهن است

هی مرد ِ مرد از نفس افتاده‌ای مگر؟!
همپای مرگ، کار تو امشب دویدن است

چون موجها به دامن ساحل نمی‌خزی
دریایی و طریقت  دریا تپیدن استhttp://www.khouznews.ir/fa/news/21889/%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%83%D9%87-%D9%83%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%8A%D8%B1-%D8%B4%D8%AF