مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

بازگشت شجریان از آغوش مجری «من و تو» به آغوش «مام میهن - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/7/9
2:5 صبح

بازگشت شجریان از آغوش مجری «من و تو» به آغوش «مام میهن

بدست عبدالله در دسته بازگشت شجریان از آغوش مجری «من و تو» به آغوش «مام میهن

بازگشت شجریان از آغوش مجری «من و تو» به آغوش «مام میهن»/ آیا خانه موسیقی پا جای پای خانه سینما می‌گذارد؟

گروه فرهنگی: «کار، کار انگلیسی‌هاست.» این جمله معروف ر ا حالا می‌توان بغیر از مرور ماجراهای تاریخی، برای تحلیل برخی از اتفاقات جاری کشور هم بکار برد؛ مخصوصا که می بینی شبکه بی.بی.سی فارسی پشت خیلی از این اتفاقات مثل اسپند روی آتش بالا و پایین می پرد. بازگشت محمدرضا شجریان به تهران هم یکی از این اتفاقات است.

شجریان یکی از هنرمندانی بود که در ماجرای فتنه 88 در آتش فتنه می‌دمید و اظهارات ضد ایرانی او با استقبال شبکه های معاند روبرو می‌شد. او با خروج از ایران وقیحانه‌ترین توهین‌ها را به جمهوری اسلامی روا داشت و حتی پا را فراتر از مسائل سیاسی گذاشته و به دین اسلام نیز جسارت کرد:

«اینها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند، هرگز و هرگز!!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدن، باز هم نخواهند آمد...»

او در مدتی که خارج از ایران بسر می‌برد یکی از سوژه‌های مورد علاقه رسانه‌هایی مانند بی.بی.سی و وی.او.ای بود تا جایی که صادق صبا، مدیر نشان دار بی.بی.سی فارسی به شخصه یک هفته را با او در قونیه چرخید تا مستندی یک ساعته درباره وی بسازد. البته پیوند این خواننده با این مدیر مورد علاقه بهایی‌ها برکاتی هم داشت از جمله آنکه این شبکه معاند با اسلام اقدام به پخش آواز «ربنای» شجریان کند!


شجریان در این مدت اقدامات خلاف عرفی نیز انجام داد که جدای از ضد اخلاقی و ضد دینی بودن آنها حتی مغایر با شان یک هنرمند، با سابقه هنری او بود. عکس یادگاری انداختن با گوگوش و مجریان مبتذل شبکه‌هایی چون من و تو و یا حضور در محافلی آن چنانی یکی از این اقدامات بود که البته در کنار همه موارد بالا همواره با چاشنی ضدیت با جمهوری اسلامی همراه بود و آب به آسیاب ضد انقلاب می‌ریخت.

شجریان و تیم کنسرتش در کنار گوگوش

شجریان در آغوش سبا خویی مجری شبکه مبتذل "من و تو"

حال این خواننده هفتاد و سه ساله که در سه سال گذشته از هیچ اقدامی مانند مصاحبه، آواز خوانی، سخنرانی و... برای فتنه انگیزی و روشن نگه داشتن آتش فتنه دریغ نکرده، تلاش کرده تا بی سرو صدا به ایران بازگردد. بازگشتی همراه با جملاتی احساسی مانند «وطنم عشق من است» و «مردمان کشورم همه امید من هستند».

کارنامه اعتقادی و سیاسی این هنرمند سابقا ملی نیاز به مروری بیش از این ندارد، اما بازگشت پر حرف و حدیث او به کشور نیازمند دقت و تامل است.

جدای از صحنه گردانی شبکه سلطنتی انگلستان در مدت خارج نشینی شجریان که با توجه به سابقه این شبکه می تواند مهمترین دلیل برای داشتن نگاهی متفاوت به این بازگشت باشد، سخنان مدیرعامل خانه کم فروغ موسیقی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

حمیدرضا نوربخش در جلسه‌ای که برای تشریح برنامه‌های سیزدهمین جشن خانه موسیقی برگزار شده بود، در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اینکه آیا جشن امسال از محمدرضا شجریان تقدیر می‌کند یا خیر؟ پاسخ داد: «شجریان رئیس شورای عالی خانه موسیقی است و هم اکنون او به ایران بازگشته است و به زودی جلسه‌ای را با حضورش برگزار خواهیم کرد. اما باید ببینیم تا چه تصمیمی در این زمینه گرفته می‌شود.»

بازگشت شجریان در ماه‌هایی که منتهی به انتخابات ریاست جمهوری است و در آستانه جشنی موسیقیایی که قرار است در اواخر مهرماه برگزار شود مسئله ساده ای نیست که به راحتی بتوان از کنارش گذشت. به نظر می رسد خانه نیمه تعطیل موسیقی که مدعی است محمدرضا شجریان ریاست شورای عالی آن را بر عهده دارد و در این سه سال و علی رغم مواضعش همچنان در این سمت باقی بوده است خیز بلندی را برای یک فتنه انگیزی جدید در عرصه فرهنگ برداشته است؛ ظرفیتی که با بسته شدن خانه سینما حال می‌تواند به این یکی خانه منتقل شود.

و در این میان تاسف برانگیز آن است که این دست مراکز که همواره ژست غیر دولتی بودن می‌گیرند با ارتزاق از پول بیت المال زنده‌اند و در همان زمانی که دارند در جهت منافع دشمنان نظام حرکت می‌کنند، همزمان از تخصیص نیافتن بودجه‌های دولتی یا کم بودن آنها فریاد گلایه سر می‌دهند! مانند همین مدیر عامل خانه موسیقی که در همان جلسه‌ای که از شجریان، بعنوان ریاست عالی شواری موسیقی نام می‌برد و از جلسه با او خبر می‌دهد، در همان زمان هم چنان که می‌نالد از حمایت شهرداری تهران هم خبر می دهد که: «بودجه از سوی شهرداری تعیین شده است و توسط معاونت فرهنگی اجتماعی در اختیار ما قرار داده شده است. قرار بر این بوده است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بودجه‌ای برای ما تعیین کند اما این اتفاق هنوز رخ نداده است.»

نگاهی به فعالیت‌های رسانه‌ای برخی نشریات اصلاح طلب هم می‌تواند موید وجود برنامه‌ریزی‌هایی جهت سوء استفاده از این بازگشت باشد، چنانکه یک روزنامه تازه تاسیس پیشنهاد داده بود تا روز تولد شجریان بعنوان روز ملی آواز  نامگذاری شود. این در حالی است که روزنامه اعتماد نیز تلاش کرده است تا از یک کمپین برای باقی ماندن شجریان در ایران خبر دهد. البته در این میان هم نباید از فعالیت‌های مشکوک برخی رسانه‌ها مانند سایت روزنامه ایران که با شعف و ذوق زدگی فراوان رپرتاژی پر و پیمان برای بازگشت شجریان رفته است ساده گذشت.

یک نمونه از عکس‌های رپرتاژی که سایت روزنامه ایران در استقبال از بازگشت شجریان منتشر کرده است

به هر حال حضور دوباره محمدرضا شجریان در ایران و تلاش برای احیا خانه نیمه تعطیل موسیقی،  باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد تا اینبار هم مراکزی که مستقیم و غیر مستقیم از جیب بیت المال هزینه می کنند، به محفلی برای ضربه زدن به نظام و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دشمنان مردم تبدیل نشوند.