مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

حاشیه‌های منتشر نشده از دومین اکران خصوصی قلاده‌های طلا - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/1/1
2:22 عصر

حاشیههای منتشر نشده از دومین اکران خصوصی قلادههای طلا

بدست عبدالله در دسته حاشیه‌های منتشر نشده از دومین اکران خصوصی قلاده‌های طلا

حاشیه‌های منتشر نشده از دومین اکران خصوصی قلاده‌های طلا

گزارش زیر حاشیه‌نگاری منتشر نشده‌ای از دومین اکران خصوصی فیلم سینمایی "قلاده‌های طلا" پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر است که رجانیوز هم‌زمان با اکران این فیلم منتشر می‌کند:

ساعت 14:30 جمعه 7 بهمن، استودیو بهمن تهران؛ این ظاهراً دومین اکران خصوصی "قلاده‌های طلا"ست. سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با جواد شمقدری معاونش در ردیف اول نشسته‌اند و کنار آن‌ها فریدون جیرانی و مسعود فراستی و محمد خزاعی تهیه کننده‌ی فیلم و چند نفر دیگر. وحید جلیلی سمت چپ سالن نشسته و پشت سرش حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان. ابوالقاسم طالبی کارگردان هم عقب‌تر از بقیه کنار دو تن از عوامل فیلمش پشت میز صدای استودیو نشسته و حدود 15 نفر دیگر نیز از رسانه‌ای و سینمایی‌ها در گوشه‌های سالن به تماشای فیلمی که سیاسی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران عنوان گرفته، نشسته‌اند.

موضوع فیلم، فتنه‌ی 88 است و ابوالقاسم طالبی آن‌قدر هنرمندانه فتنه را با جزئیاتش به تصویر کشیده که حتی در حین تماشا هم نمی‌توانی شعفت را پنهان کنی. شاید به همین دلیل است که در بین فیلم و در فاصله‌ی لود شدن تراکت‌های 20 دقیقه‌ای، چندین بار حاضران با شوخی مسعود فراستی را مخاطب قرار می‌دهند و به او می‌گویند "ظاهراً اولین فیلمی‌ست که کامل می‎بینی!"

صحنه‌های آشوب‌های خیابانی یکی از کم‌نظیرترین کارهای میدانی‌ست که می‌شود در سال‌های دور و نزدیک سینمای ایران سراغ گرفت. بازسازی حمله به پایگاه بسیج در روز 25 خرداد 88 و مقاومت مظلومانه‌ی بچه‌های بسیجی نیز یکی دیگر از همین شاه‌کارهاست و باز در فرم و محتوا، بیننده را میخ‌کوب می‌کند.

روایت باورپذیر 100 دقیقه‌ای از عملیات مشترک منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، هم‌جنس‌بازها، عوامل سفارت انگلیس، اراذل و اوباش و قمه‌کش‌ها تحت مدیریت سرویس جاسوسی انگلیس و در مقابل، اشراف و اقتدار سیستم امنیتی کشور در شناسایی و زدن این شبکه‌ها و پالایش درونی نیز از چیزهایی است که فیلم طالبی را متمایز می‌کند.

ابوالقاسم طالبی چاشنی‌های "دختر پسری" یا "اکشن هالیوودی" را برای باورپذیری و از آب درآمدن فیلمش انتخاب نکرده، بلکه گزارش مستند و بدون رودربایستی از فتنه ساخته است که همین صراحت و اسنادهایش بهترین چاشنی برای دیده شدن و جدی گرفته شدن است.

پس از تماشای فیلم (که بیشتر گفتن درباره‌اش درست نیست و تا همین‌جا هم شاید بخشی از داستان را لو داده باشم)،‌ همه اتفاق نظر دارند که فیلم خیلی خوبی است؛ حتی مسعود فراستی سخت‌گیر که هنوز وقتی می‌خواهد از دو فیلم خوب نام ببرد، "دیده‌بان" و "مهاجر" را مثال می‌زند تا نشان دهد فیلم‌های دهه‌ی 80 سینمای ایران چنگی به دلش نزده، با شوخی به طالبی می‌گوید: "قاسم بالاخره کارگردان شدی!" بعد هم البته بدون شوخی با همان اصطلاحات و تکیه کلام‌های خودش ادامه می‌دهد که "فیلم درآمده"، "صحنه‌های شلوغی‌ها عالی است" و از همه مهم‌تر "فیلم باورپذیر است."

یکی از بچه‌های سینمایی نویس هم می‌گوید که پس از اکران فیلم "پایان‌نامه" در نقدی که نوشته بوده، با یادآوری ضعیف بودن آن فیلم و اینکه سوژه‌ی به این مهمی یعنی فتنه نباید با آن فیلم می‎سوخت، ادامه می‎دهد که "در همان نقدش تأکید کرده است که اگر قرار باشد کسی در مورد فتنه فیلم بسازد، فقط کار ابوالقاسم طالبی است." کارنامه‎ی سینمایی طالبی هم همین را تأیید می‌کند. "عروس افغان" و "جنگ کودکانه" فیلم‌های ضد امریکایی‌اش است و در فیلم‌های "آقای رئیس‌جمهور"، "نغمه" و "دست‌های خالی" نیز دغدغه‎های عدالت‌خواهی و گفتمانی‌اش را به تصویر می‌کشد.

طالبی که فیلمش را با کیفیت 30 درصد نمایش داد، می‌گوید که از لحاظ فنی و آماده‌سازی هنوز حدود 10 روزی کار دارد و بعد هم در مورد چند گره‌ی اصلی فیلمش توضیح می‌دهد. در جواب اینکه می‌گویم "یک محتوا و گزارش مستند از فتنه ساخته است اما در میان این روایت‌های واقعی، یک روایت غیرواقعی نیز قرار داده که همین مسئله نیز حساسیت برخی نهادها را در پی داشته است"، می‌گوید "ما اقتدار نهاد امنیتی را نشان داده‌ایم و در ضمن می‌خواهم بگویم که در این کشور فقط یک ولایت فقیه داریم و بقیه همه ممکن است که دچار آسیب‌های جدی شوند و البته نظام کفایت برخورد با همه‌ی این مسائل را دارد و در فیلم نیز نشان داده می‌شود که نهاد امنیتی خودش به ظریف‌ترین و دقیق‌ترین شکل پالایش می‌کند."

علی رویین‌تن کارگردان سینما به شوخی به جواد شمقدری می‌گوید که طالبی با ساختن این فیلم به بهشت می‌رود و شما هم که دیدی می‌توانی امیدوار باشی که به بهشت بروی! جواد شمقدری به طالبی که فیلمش در بخش مسابقه جشنواره جا نداشت (چون خزایی تهیه کننده فیلم، دبیر جشنواره فیلم فجر بود و بلافاصله پس از انتصاب به‌عنوان دبیر جشنواره اعلام کرد که "قلاده‌های طلا" در بخش مسابقه حضور نخواهد داشت) می‌گوید امروز با این استقبالی که شد، تو در واقع سیمرغ‌هایت را گرفتی و طالبی می‌گوید ان‌شاء الله از امام زمان جایزه بگیریم و با خنده ادامه می‌دهد "مگر این جشنواره‌ها و جایزه‌ها چی هست؟ اصلاً‌ داورهایش کی هستند؟ حالا خودم داور هستم‌ها!"

گعده‌ی نیم ساعته‌ی پس از تماشای فیلم، با تشکر طالبی و خزاعی از حاضران جمع می‌شود و برخی قول می‌دهند که هر کاری از دست‌شان بر بیاید برای رفع مشکل فیلم بکنند.

فیلم بدون نقص نیست، شخصاً با روایت فیلم در بخشی از داستانش که برایش مشکل‌ساز شده، موافق نیستم و معتقدم که گنجاندن این روایت غیر واقعی در یک روایت گزارش‌گونه و کاملاً واقعی درست نیست اما "قلاده‌های طلا" آن‌قدر خوب و فاخر هست که نباید معطل این گره بماند.

"قلاده‌های طلا" آن‌قدر خوش ساخت است و آن‌قدر پیام طلایی و اصلی دارد که باید روی سر سینمای ایران گرفت و تا مدت‌ها نشانه‌اش کرد برای یک سینمای مطلوب، با رعایت استانداردهای فرم و محتوا.

"قلاده‌های طلا"، بدون شک سوهان روح ضد انقلاب و معاندان خواهد شد و اسباب تقویت قلوب مؤمنین به انقلاب؛ اما اثرش حتماً به همین‌جا محدود نخواهد ماند، بلکه طیف وسیعی از کسانی که به کاندیدای دیگری غیر از احمدی‌نژاد رأی دادند و حتی ابتدا تصور مخدوش بودن انتخابات را داشتند و در اعتراض خیابانی نیز شرکت کردند اما با مشاهده‌ی صحنه‌گردانی منافقین و بهایی‌ها تحت هدایت سرویس‌های غربی و افتضاح روز عاشورا، به 9 دی آفرین‌ها پیوستند، با فیلم هم‌ذات پنداری می‌کنند.

بعد نوشت:

بنای جریان موسوم به روشن‌فکری سینما و رسانه‌هایش در جشنواره فجر و پس از آن که تا امروز سه روز از اکران "قلاده‌های طلا" می‌گذرد، بر بایکوت این اثر فاخر سینمای ایران است. طبیعی است که این جریان موظف به بایکوت آثاری باشد که از درون یک ملت می‌جوشد اما تصور می‌کنم این بی نزاکتی فرهنگی با استقبال و فروش خوب "قلاده‌ها..."، مانند آوار بر سرشان خراب خواهد شد.