مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

دی 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/10/13
1:17 صبح

نامه دردمندانه فرج الله سلحشور به رحیمپور ازغدی

بدست عبدالله در دسته نامه دردمندانه فرج الله سلحشور به رحیم‌پور ازغدی

چند جلسه در مخالفت و نقد فیلم‌سازی ها سخنرانی کنید تا ببینید برخی رسانه‌های فرهنگی هنری و هنرمندان و فیلم‌سازان و قشر سینما بروی حرفه‌ای، چگونه سکه یک پولتان می‌کنند!!! تا ببینید چگونه در جهت اعاده‌ حیثیت سینما ادعای شرف کرده شما را به پای میز محاکمه خواهند کشاند.

به گزارش فارس، فرج الله سلحشور نامه سرگشاده ای با عنوان «دردنامه‌ای در پاسخ همدرد عزیز استاد رحیم‌پور ازغدی» منتشر کرد:
 
جناب رحیم‌پور عزیر، من سینماگر که نمی‌دانم عمار را با الف می‌نویسند یا ع می‌توانم عمارگونه فیلم بسازم؟! به من سینماگر ایرانی بگویید در ضدیت با انقلاب و اسلام فیلم بساز می‌توانم در جهت ترویج افسار گسیختگی و بی‌بند و باری در جهت ترویج رابطه نامشروع دختر و پسر در جهت ترویج فمنیست، در جهت ترویج سکولاریسم فیلم بساز، خوب بلدم، بگویید در جهت ترویج چاقوکش و قمه‌کشی و ترویج ابتذال و لودگی‌بساز، خوب بلدم. اما فدای سر شما آقای رحیم‌پور، حرف از بی‌وفایی نزنید، عمارگونه بسازید و اسلامی تربیت کنید، نداشتیم. 
 
خواهش می‌کنم مارادونا را ول کنید اروجعلی را بچسبید، فیلم‌سازها را که تکلیفشان معلوم است به مسئولین ذیربط فیلمسازی بگویید چرا از مروجین چاقوکش و ساواکی‌ها تقدیر و تجلیل می‌کنند؟! به بعضی از مسئولین فرهنگی در نهادهای گوناگون بگویید چرا ضد ارزشی‌ترین و بدترین فیلم‌ها را می‌سازند؟ شما را به خدا آقای رحیم‌پور ما امیدمان به امثال شماست. عزیز دلم برخی مسئولین فرهنگی هنری به چه زبانی به شما و دیگر مسئولین بگویند آقایان ما همین فیلم‌سازان را با همین ویژگی‌ و تعریف می‌خواهیم و در برابر فیلم‌سازی و فیلم‌سازان تسلیم شده و دستها را بالا برده‌ایم؟! چگونه بگویند که جاده صاف کن و حامی این فیلم‌ُسازی اعم از سینما و تلویزیون هستیم؟! و هر کس بخواهد با این فیلم‌سازی در بیفتد با ما طرف است؟! 
 
اگر باور ندارید چند جلسه در مخالفت و نقد این فیلم‌سازی سازی سخنرانی کنید تا ببینید برخی رسانه‌های فرهنگی هنری و هنرمندان و فیلم‌سازان و قشر سینما بروی حرفه‌ای، چگونه سکه یک پولتان می‌کنند!!! تا ببینید چگونه در طهارت و عظمت و معنویت و قداست و صداقت و هنر و عرفان این فیلم‌سازی برای شما داد سخن خواهند داد و طومار نامه‌های چند کیلومتری در تأیید سینما تهیه و به محضر شما و ملت شریف ایران و علما و بزرگان ارائه خواهند کرد!!!‌و چگونه در جهت اعاده‌ی حیثیت سینما ادعای شرف کرده شما را به پای میز محاکمه خواهند کشاند. 
 
ضمنا فرموده بودید که در تربیت سینماگر دینی ضعیف بوده‌ایم!! عجب!!! خیلی نگران نباشید و خون خودتان را کثیف نکنید، فدایتان شوم اگر متولیان فیلم سازی نتوانسته اند، هنرمند دینی تربیت کنند، هنرمند ضد دین ضد اخلاق و ایمان و ضد اسلام که تربیت کرده این به جای آن در. برادرم خیلی قایمکی و پنهان بگویم تا کسی نشنود. ما عده‌ای از هنرمندان مذهبی و ولایی طرحی عملیاتی در جهت اصلاح فیلم‌سازی داریم و به نهادهای گوناگون ارائه داده‌ایم اما کسی تاکنون نپرسیده‌ آقا حرف حسابتان چیست؟ اصلا نیامده‌اند ببینند این ادعا اساس و مبنایی دارد یا بی‌ربط است می‌دانید طرح عملیاتی در اصلاح فیلم‌سازی موجود و ایجاد فیلم‌سازی اسلامی یعنی چه؟ بگذریم خداوند شما و امثال شما را برایمان نگه دارد و به ما هم صبر و تحمل بدهد.
شاگرد کوچک شما 
فرج‌الله سلحشور 


90/10/9
12:46 صبح

هیچ کشور اروپایی فناوری پهپاد را ندارد/ صدها میلیون یورو قیمت دا

بدست عبدالله در دسته هیچ کشور اروپایی فناوری پهپاد را ندارد/ صدها میلیون یورو قیمت دا

با وجود گذشت چند روز از شکار پهپاد جاسوسی امریکا توسط ایران، هر روز ابعاد جدیدی از اهمیت این شکار بزرگ روشن می‌شود، به‌طوری که یک نشریه فرانسوی فاش کرد نه تنها فرانسه بلکه هیچ یک از کشورهای اتحادیه اروپا نیز فناوری این پهپاد و حتی مدل‌های پایین‌تر و نزدیک‎تر به آن را در اختیار ندارند و بر این اساس از نامزدهای آینده ریاست جمهوری در فرانسه خواست تا رسیدن به این فناوری را جزو یکی از برنامه‌های اصلی خود قرار دهند.



به گزارش رجانیوز، نشریه فرانسوی ماریان، با یادآوری شکار پهپاد جاسوسی امریکا توسط ایران نوشت: «در شرایطی که امریکا و اسرائیل در زمینه تجهیز خود به پهپادها در حال پیشرفت هستند، خبرها حاکی از این است که فرانسه از چنین سلاحی برخوردار نیست. این در حالی است که اکنون دیگر دوران دوئل های هوایی گذشته است و این روزها بیش از آنکه بر روی آموزش خلبان‌ها سرمایه گذاری شود، بر روی آموزش کارشناسان هدایت پهپادها سرمایه گذاری می‌شود.»

این نشریه فرانسوی با اشاره به عقب ماندگی فرانسه در زمینه ساخت پهپادهای جاسوسی و نظامی ادامه داد: «در این میان، اسرائیلی ها و امریکایی ها هستند که در زمینه ساخت این سلاح های جدید در حال پیشرفت هستند. مطمئنا، شرکت بزرگ هواپیماسازی داسو (Dassault) فرانسه علاوه بر ساخت هواپیماهای پیشرفته جنگی بر روی ساخت پهپادها نیز کار می کند اما روشن است که شرکت های اسرائیلی که در این زمینه بسیار پیش‌روتر هستند.»

ماریان در ادامه راهکار فرانسه برای رسیدن به این فناوری را بسیار دشوار عنوان کرده و لازمه این امر را از دست دادن استقلال نظامی فرانسه می‌داند و می‌نویسد: «با این حال، فرانسه در برابر گزینه های سختی قرار دارد: به عبارت دیگر فرانسه باید تصمیم خود را در زمینه تجهیز به پهپاد امریکایی ریپر که باعث ارتقای کیفی ارتش آن خواهد شد اما در قبال آن باید به تدریج از تلاش برای داشتن صنعت نظامی مستقل چشم پوشی کند اتخاذ کند.»

این نشریه با یادآوری در اختیار نداشتن تکنولوژی ساخت پهپاد در اروپا تنها گزینه پیش روی فرانسه را استفاده از تکنولوژی امریکایی به بهای از دست دادن استقلال نظامی فرانسه عنوان کرده و می‌نویسد: «در حال حاضر، کشورهای اروپایی حتی یک فروند پهپاد نیز ندارند و این در حالی است که در قبال آن، باید به تدریج از تلاش برای داشتن صنعت نظامی مستقل چشم پوشی کنند.»

این نشریه، قیمت هر فروند پهپاد را صدها میلیون یورو عنوان کرده و می‌افزاید که هر مدل هواپیمای بدون سرنشین فرانسوی 50 تا 75 درصد گران‌تر از مدل امریکایی تمام می شود.

ماریان سپس به بررسی امکان ساخت مستقل این پهپاد توسط دو شرکت فرانسوی "داسو" و "هوا و فضای اروپا" می‌پردازد و می‌نویسد: «شرکت هوا و فضای اروپا به صنایع ترکیه نزدیک شده است اما باید گفت که به هیچ وجه نمی توان به ترکیه اردوغان اعتماد کرد. ترکیه عضو اتحادیه اروپا نیست و با توجه به مسئولیت ناشناسی اردوغان نمی توان سلاحی تا این حد حساس را در اختیار ترکیه قرار داد.» این نشریه ادامه می‌دهد: «لازم به ذکر است به این ترتیب مسیر استقلال در این زمینه مسیری بسیار طولانی است. به این ترتیب بدون دفاع اروپایی و تسلیحات مشترک به نظر می‌رسد اروپایی‌ها محکوم به وابستگی به دانش فنی امریکا هستند.»

نویسنده نشریه ماریان، این ها را مسائل مهمی می‌داند که نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه باید به آن‎ها بپردازند. شکار پهپاد فوق پیشرفته جاسوسی امریکا توسط ایران آن‌قدر پر اهمیت است که محافل نظامی فرانسه، در اختیار داشتن یا نداشتن آن را به صورت مستقیم با استقلال یا وابستگی نظامی این کشور مرتبط می‌دانند. این موضوع برای فرانسه به قدری حائز اهمیت است که تلاش وزیر دفاع اسبق فرانسه تنها برای لمس کردن یکی از نمونه‌های ضعیف‌تر پهپاد جاسوسی امریکا موسوم به F117 در نمایشگاهی در حومه پاریس و ممانعت افسر امریکایی از این اقدام، برای مدتی روابط دیپلماتیک فرانسه و امریکا را با بحران روبرو کرد.

ممانعت مأمور امریکایی از لمس کردن F117 توسط ورزیر دفاع فرانسه در حومه پاریس!

امریکا برای اولین بار در سال 1992 نسل قبلی پهپاد جاسوسی خود موسوم به F117 را در نمایشگاهی نظامی در شهری در حومه پاریس موسوم به بورژه در معرض دید قرار داد.

اما نکته جالب آنجا بود که حفاظت از این پهپاد و لو نرفتن فرمول‌های مرتبط با آن به قدری برای امریکا اهمیت داشت که تنها یک بازدید کننده موفق به بازدید ازآن شد و این بازدید کننده کسی نبود جز وزیر دفاع وقت فرانسه.

امریکا محوطه سوله مانند بزرگی را که این پهپاد در آن قرار داشت به عنوان خاک امریکا اعلام کرده و با زنجیر و لوازم مختلف حفاظتی آن را محدود کرد.

این درحالی بود که تنها وزیر وقت دفاع فرانسه توانست از این حفاظ عبور کرده و به نزدیکی پهپاد F117 برسد. در همین حال در شرایطی که وی قصد داشت بدنه این پهپاد را لمس کند، افسر امریکایی حاضر در کنار این پهپاد، به دلیل احتمال نمونه برداری از آلیاژ بدنه پهپاد بواسطه انگشتر وزیر دفاع، دست وزیر دفاع فرانسه را گرفته و مانع از لمس بدنه هواپیما توسط وی شد!

این اقدام امریکا عصبانیت شدید فرانسه را به‌دنبال داشت به نحوی که برای مدتی موجب تنش در روابط فرانسه و امریکا شد. و این در حالی است که به‌دست آوردن لاشه F117 توسط چین در همان سال‌ها و بدنبال سقوط یک نمونه از این هواپیما، موجب شد تا چین با مهندسی معکوس آن بتواند به دومین قدرت نظامی جهان را که فناوری ساخت پهپاد جاسوسی و نظامی را دارد، تبدیل شود.

به نظر می‌رسد غنیمت به‌دست آمده توسط جوانان پدافند هوایی کشور که به مراتب پیشرفته‌تر از F117 است، یک برد استراتژیک برای ایران در عرصه سیاسی، نظامی و استراتژیک است که در آینده ابعاد بیشتر و جدیدتری از آن روشن خواهد شد.


90/10/9
12:44 صبح

ناگفتههایی از \مدل روسی\ و استراتژیهای مشترک غرب و جریان فتنه

بدست عبدالله در دسته ناگفته‌هایی از "مدل روسی" و استراتژی‌های مشترک غرب و جریان فتنه

روز شنبه سوم دی با آغاز ثبت نام از کاندیداهای انتخابات مجلس نهم، رسماً زنگ آغاز فعالیت‌های انتخاباتی زده شد و صف‌بندی‌ها نیز به‌طور جدی‌تری در حال شکل‌گیری است.

به گزارش رجانیوز، فارغ از رقابت‌های میان گروه‌ها و جریان‌هایی که در چهارچوب نظام فعالیت می‌کنند، قرائن و شواهد حکایت از سناریوی دشمن برای انتخابات ایران دارد که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، این سناریو، "سر و ته‌دار" و حساب‌شده نیز هست.

در این زمینه، برخی کارشناسان معتقدند غرب با افزایش تجربه‌های خود از فتنه 88 و آزمودن آن‌ها در انتخابات اخیر روسیه، قصد دارد همین نسخه را در جریان انتخابات مجلس نهم ایران پیاده کند. بر اساس مدل "روسی فتنه"، طراحی برای ناآرامی‎ها از شهرهای کوچک با توجه به تکثرهای قومی و مذهبی آغاز و سپس به شهرهای بزرگ و تهران منتقل می‌شود.

اگرچه این سناریوی میدانی پس از حماسه 9 دی و واکسینه شدن جامعه در مقابل میکروب‌های سیاسی احتمال موفقیت زیادی ندارد اما بر اساس کُدهای آشکار و پنهان متعدد، سرویس‌های غربی به‌ویژه امریکا و انگلیس تدارک‌های زیادی دیده‌اند و در این زمینه همچنان‌که همیشه به جریان وابسته‌گرای داخل ایران به‌عنوان بازوی اجرایی خود نگاه می‌کنند، در سناریوی خود برای این جریان نیز نقش ویژه‌ای تعریف کرده‌اند.

راهبردهای اصلی دشمن در قبال انتخابات ایران، "سیاه‌نمایی"، "ایجاد ناامیدی و بی‌اعتمادی در مردم نسبت به آینده و اجرای قانون و انتخابات سالم"، "ناکارآمد نمایی الگوی حکومتی جمهوری اسلامی" به‌منظور "کاهش مشارکت حداکثری و جلوگیری از الهام‌بخشی ایران برای کشورهای دست‌خوش بیداری اسلامی" و در نهایت، ایجاد زمینه برای اجرای "مدل روسی فتنه و اردوکشی‌های خیابانی" است.

پمپاژ اخبار منفی اجتماعی و اقتصادی در رسانه‌ها،‌ القای نبود فضا برای مشارکت و مسائلی از جمله رد صلاحیت‌ها، نامه‌نگاری‌هایی از جمله نامه‌ی ابراهیم یزدی به راشد الغنوشی مبنی بر ناکارآمدی اداره جامعه بر مبنای مدل "ولایت فقیه" و نامه‎ی مصطفی تاج‌زاده در زمینه ترویج مدل حکومتی "ترکیه" برخی از تاکتیک‌های تعریف شده برای اجرای این راهبردها است.

در این میان،‌ جریان داخلی فتنه که تا پیش از این، برای حضور در انتخابات، گزینه‌هایی مانند "تحریم"، "مشارکت فعال" و "مشارکت مشروط" را عنوان کرده بود، اکنون گزینه "عدم مشارکت فعال" را انتخاب کرده است تا بر اساس آنچه که تاج‌زاده پیغام داده است، یک بازی دو سر برد را تعریف کرده باشد.

بر اساس این گزینه، "مشارکت فعال" نفی می‌شود اما اصل "مشارکت" منتفی نیست تا مهره‌های سفید یا خاکستری منتسب یا نزدیک به جریان فتنه که امکان عبور از فیلترهای نظارتی برای آن‌ها وجود دارد، بدون حساسیت فعالیت تشکیلاتی، اقدام به ثبت‌نام و حضور در انتخابات کنند. بنابراین، هم این جریان از ساختار حاکمیت حذف نمی‌شود و همه‌ی طیف‌های آن به جریان اپوزیسیون فاقد صلاحیت فعالیت سیاسی تبدیل نمی‌شوند و هم زمینه برای اعمال نفوذ از طریق ابزارهای حاکمیتی را از دست نمی‌دهند.

اما موضع اعلامی جریان داخلی فتنه که کاملاً‌ نیز در چهارچوب سناریوی غرب تعریف می‌شود، "عدم مشارکت فعال" نیست، بلکه با یک پیوستگی معنادار بر روی "تحریم" و "مشارکت مشروط" تأکید می‌شود و هر یک از این شعارها، به‌دنبال برجسته کردن برخی از پیام‌ها است که اگرچه هدف‌گذاری داخلی نیز دارد اما عمده‌ی گروه هدف و مخاطب آن، در خارج از ایران به‌ویژه با توجه به تحولات منطقه و القای ناکارآمدی مدل "جمهوری اسلامی" است.

گزینه تحریم، تنها کارکرد رسانه ای برای تخریب وجهه جنبه مردم سالاری نظام ایران و جلوگیری از الهام‌بخشی ایران در تحولات منطقه‌ای دارد.

در عین حال،‌ گزینه "مشارکت مشروط" نیز از حیث تبلیغاتی کارکرد مشابهی با "تحریم" دارد که افرادی مانند خاتمی و موسوی خوئینی‌ها به‌طور جدی آن را دنبال کرده و هاشمی رفسنجانی نیز به‌تازگی در این زمینه اظهارنظری کرده است تا بر خلاف آنچه که اختلاف میان او و خاتمی بر سر این مسئله عنوان می‌شد که هاشمی قصد دارد طیفی از نزدیکانش را تحت یک لیست واحد برای انتخابات سازماندهی کند، وی نیز شرط‌هایی را به‌طور ضمنی حداقل در مقطع کنونی مطرح کرده باشد.

کارکرد این گزینه نیز مشابه تحریم است تا در شرایطی که کشورهای منطقه با اعتراض‌های گسترده مردمی مواجه هستند و برگزاری یک انتخابات با شکوه در ایران، گام بزرگی برای تثبیت هرچه بیشتر هژمونی جمهوری اسلامی در خاورمیانه است و نقش یک کاتالیزور قوی برای هرچه بیشتر الگو شدن جمهوری السلامی را ایفا می‌کند، از این اتفاق جلوگیری شود.

در عین حال، طرف غربی نیز سه طرح مشخص برای هم‌افزایی با جریان داخلی فتنه و پژواک دادن به پیام‌هایی که آن‌ها از داخل ایران ارسال می‌کنند،‌ آن‌هم در شرایطی که تحولات منطقه اعم از بیداری اسلامی و عراق، به سود انقلاب اسلامی در جریان است، در نظر دارد:

الف: جلوگیری از هرچه بیشتر شدن الگوی جمهوری اسلامی و تخریب وجهه‌ی آن؛

ب: تحریم‌های سنگین که مستقیماً مردم ایران را هدف قرار بدهد؛

ج: مشغول سازی ایران به درون خود از طریق به‌کارگیری گزینه‌های مختلف؛

تشدید جنگ رسانه ای علیه ایران، تبلیغ در افکار عمومی که ایرانی ها به دنبال ساخت سلاح هسته ای هستند، تقویت گروه‌های ضد ایرانی در کشورهای قیام کننده مثل تونس، لیبی و مصر -به‌ویژه- تحرکات برخی گروه‌های تروریستی و بیانیه های تهدید آمیز علیه ایران، گزارش مغرضانه احمد شهید به عنوان گزارش‎گر ویژه سازمان بین الملل و تحریم های اقتصادی که مستقیماً جامعه ایرانی را هدف قرار می دهد، شامل تحریم بانک مرکزی و نفت ایران و تبلیغات مخرب از وجهه اقتصادی و بحرانی نشان دادن وضعیت اقتصادی در درون ایران، تنها بخشی از این برنامه‌ها است.

در این میان، دمیدن بر گزینه "تحریم انتخابات" که از جانب بخشی از جریان فتنه مانند مجرمان و محکومان فتنه، احزاب منحله مشارکت و مجاهدین، جریان متواری و خارج‌نشین فتنه و به‌طور کلی از سوی طیفی دنبال می‌شود که امیدی برای پذیرش آن‌ها در داخل نظام به‌دلیل رفتارهای ساختارشکنانه ندارد، بازی در برنامه‌ی اول غرب است و اخبار مربوط به این طیف از جمله "تحریم" نیز به‌طور مستمر و پر حجم در رسانه‌های خارجی بازنشر داده می‌شود.

هدف از انتشار وسیع این اخبار این است که تصویری برای مخاطبان بسازند که انتخابات آینده‌ی مجلس ایران بدون حضور منتقدان و قشر وسیعی از مردم معترض برگزار خواهد شد و یک انتخابات فرمایشی و بدون حضور جناح های منتقد خواهد بود.

برنامه‌ی دیگر غرب برای ایران در شرایط فعلی منطقه، شامل تحریم‌های سنگین اقتصادی است که مستقیماً مردم را هدف قرار می دهد تا با تکمیل کردن این برنامه از سوی جریان داخلی از طریق سیاه‌نمایی‌های رسانه‌ای و ایجاد نارضایتی در مردم، از مشارکت در انتخابات کاسته شود.

در عین حال، بر اساس برنامه سوم غرب، باید پروژه "مشغول سازی"‌ نیز در فاصله حدود 50 روز مانده به انتخابات با یک حرکت جدی فعال شود. فعال‌سازی این پروژه با ایجاد ناآرامی در دانشگاه‌ها در روز 16 آذر برنامه‌ریزی شده بود که در هیچ‌یک از دانشگاه‌های کشور زمینه برای آن ایجاد نشد و به‌نظر می‌رسد سرویس‌های دشمن با ناامیدی از فعال‌سازی پروژه مشغول‌سازی با ابزارهای مدنی، قصد اجرای برنامه‌های تروریستی و خراب‌کاری را دارند.


90/10/9
12:43 صبح

یادآوری \نامه اصولی و مؤدبانه شهید بهشتی به امام\ برای هاشمی

بدست عبدالله در دسته یادآوری "نامه اصولی و مؤدبانه شهید بهشتی به امام" برای هاشمی

گروه تاریخ انقلاب- در روزهای اخیر سایت شخصی و رسمی آقای اکبر هاشمی رفسنجانی می کوشد تا با مشابهت سازی میان اتفاقات سال‎های ابتدایی انقلاب و فتنه 88 و مشابهت سازی ابوالحسن بنی صدر و محمود احمدی نژاد به توجیه اقدامات رئیس مجمع تشخیص در فتنه 88 به‌ویژه نامه بدون سلام و والسلام او بپردازد، به‌طوری که در آخرین مورد حتی مصاحبه‌ای از آقای هاشمی منتشر کرده که وی در آن، توضیحاتی را درباره نامه‌های سال 58 و 59 به امام خمینی و نامه سال 88 به رهبر معظم انقلاب مطرح کرده و این نامه‌ها را از یک جنس دانسته است.

رجانیوز، در حالی که پیش از این نامه سال 58 تعدادی از اعضای حزب جمهوری اسلامی به امام راحل در مورد بنی‌صدر، منطق و ادبیات به‌کار رفته در آن را با نامه سال 88 هاشمی مقایسه کرده بود، به‌منظور تبیین بهتر موضوع، نامه‌ای از شهید آیت‌الله دکتر بهشتی به امام(ره) در 22 اسفند سال 59 (یک هفته پس از غائله 14 اسفند بنی‌صدر) را بازنشر می‌دهد تا هم نمونه‌ای از ادب نامه‌نگاری به رهبری انقلاب را نشان دهد و هم اصالت خط و روش در برابر اشخاص را. نکته جالب اینکه، شهید بهشتی این نامه را در حالی که ادب و منطق در آن موج می‌زند، برای جلوگیری از هر گونه سوء استفاده تقدیم امام خمینی می‌کند، نه اینکه اول نامه‌اش را به رسانه‌ها بدهد، بعد خدمت امام(ره) ارائه کند:

استاد و رهبر بزرگوار

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

سنگینی وظیفه، فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرض‌تان برساند.

دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبه‏ی شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‌‏شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت‏باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏‌ها و برداشت‏های بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند و گفته‏‌ها و نوشته‏‌ها و کرده‏‌ها براین موضوع بینابین گواه.

بینش اول، در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام، سخت ‏به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‏‌ها یا دل‏سوزی‏های بیگانگان معتقد و ملتزم. بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‌‏خواهد و زبانش همین را می‌‏گوید و قلمش همین را می‌‏نویسد، اما چون همه‏ی مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان.

بینش اول، به نظام و شیوه‏ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان‏‌ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام استوار دارد. بینش دیگر، با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‏های آن، جامعه را به راهی می‌‏کشاند که خود به خود در‌ها را به روی ارزش‏های بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام می‌‏گشاید.

بینش اول، روی شرایطی در گزینش مسؤولان تکیه می‌‏کند که جامعه را به سوی امامت متقین و گسترش این امامت ‏بر همه‏ی سطوح راه می‌‏برد. بینش دیگر، بیشتر روی شرایطی تکیه می‌‏کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی‌مبالات‏‌ها یا کم مبالات‏‌ها در همه‏ی سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آن‏‌ها برسرنوشت انقلاب هموار می‌‏سازد.

شاید برای شما شنیدن این خبر تلخ و دشوار باشد که بسیاری از کسانی که در طول سال‏های اخیر در راه حاکم شدن اسلام اصیل بر جامعه‏ی ما کوشیده و رنج‏‌ها برده‏اند و در طول این سال‏‌ها به مقتضای طبیعت و ماهیت نظام اداری رژیم شاهی، درهمه‏ی سازمان‏های لشکری و کشوری همواره در اقلیت‏ بوده و زیر فشار اکثریت غرب‌گرای یا شرق‌گرای حاکم بر این سازمان‏‌ها به سر برده ‏اند، هم اکنون در جمهوری اسلامی هم که امام در رأس آن است و تنی چند از فرزندان امام نیز بخشی از مسؤولیت‏‌ها را برعهده دارند و مردم عزیز ما نیز در صحنه ‏‌ها حضور دارند، دوباره تحت فشار‌‌ همان اکثریت قرار گرفته ‏اند، این اقلیت مؤمن که اگر حمایتش کنند، می‌‏رود که اکثریت ‏شود، امروز ذلت و خذلان مؤمنان را در جمهوری اسلامی با پوست و گوشت و استخوان لمس می‌‏کنند که با چماق ارتجاع می‌‏کوبندشان و با کارشکنی‏‌های رنگارنگ، سد راه حرکت اسلامی و اصلاحی آن‏‌ها می‌‏شوند، با استظهار به ستون پنجم دشمن که در همه‏ی این سازمان‏‌ها جا خوش کرده‏اند و با اطمینان به حمایت گروهی از مسؤولان امروز و دیروز.

اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی، فرهنگی، اخلاقیات اجتماعی و اقتصادی این مردم رنجدیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل درآورد... نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول (اسلام فقاهتی و خط اصیل امام) به لطف الهی امروز به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شود و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار شود.

برادران گفتند که نوارهای مربوط به سخنان رئیس جمهور در اصفهان را خدمت‌تان داده‌اند که دانش آموزان و کارمندان را به مقاومت در برابر اقدامات دولت تشویق می‌کند که با نظرات شخصی رئیس جمهور منطبق نیست. نوارهای مربوط به ارتباط مستقیم برخی از کارگردانان اعتصاب اخیر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با دفتر رئیس جمهور و آقای زنجانی دستیار رئیس جمهور نیز در اختیار مسئولان قضایی است.

با کمال تأسف، نواقص موجود در این انجمن‌های اسلامی و برخی از اعضای آن‌ها و نفوذ عناصر ناخالص در این انجمن‌ها و نهاد‌ها را وسیله‌ای برای سرکوبی کل نهاد‌ها و خارج کردن آن‌ها از صحنه قرار داده‌اند تا همین چند قدم کوتاه نیز که در راه حاکمیت اسلام بر سازمان‌های لشکری و کشوری جلو رفته‌ایم، خنثی شود.

امروز در بیشتر دستگاه‌های نظامی و انتظامی و مؤسسات و سازمان‌های دیگر، جریان‌هایی می‌گذرد که عناصر متدیّن و دل‌سوخته را بسیار افسرده کرده و می‌کند. این‌ها احساس می‌کنند به جرم اینکه در راه حاکم شدن اسلام تلاش کرده و با مخالفان حاکمیت اسلام بر ارتش و شهربانی و ژاندارمری و نهادهای دیگر دولتی درگیری و ستیز داشته‌اند، امروز در جمهوری اسلامی با حمایت رئیس جمهور وهمفکران ایشان در جبهه ملی و نهضت آزادی و با هم‎دستی خلقی‌ها همه جا سرکوب می‌شوند و می‌روند که به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند "و ما نقموا منهم الّا ان یومنوا بالله العزیز الحمید".

امام عزیز،

به خدا سوگند تحمل این وضع برای این فرزندتان بس دشوار است که چهره‏ی افسرده‏‎ی این‏‌ها را ببینم و ندای "یا للمسلمین" آن‏‌ها را بشنوم و تنها پاسخ این باشد که صبر کنید. من هم صبر می‌‏کنم "و فی العین قذی و فی الحلق شجی".

این روز‌ها مکرّر با خود می‌اندیشم که‌ای کاش زیر بار این مسئولیت سنگین که با تأکید بر عهده‌ام نهادید نبودم، تا می‌توانستم به کمک آن‌ها لااقل فریادی برآورم، زیرا فریاد از یک طلبه زیبنده است اما از یک مسئول انتظار اقدام می‌رود، نه فریاد و اگر اقدام کنم با این شائبه جگرسوز روبه‌رو می‌شوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است میان سران، از روی هوا‌ها.

با استفاده از حمایت‌های مکرّر شما اینک همه نهاد‌ها کوبیده می‌شوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب و هر چند در کوبیدن این‌ها موفق نشده‌اند، ولی نه خطرشان را می‌توان نادیده گرفت، نه ضررشان، که همه را از خدمت گسترده‌تر به مردم محروم و ایثارگرمان باز می‌دارند.

آقای رئیس جمهور در کارنامه‌شان که پریروز به صورت سرمقاله در روزنامه‌شان منتشر شده و رسماً دستگاه قضایی را به ایجاد یک بلوای جدید در جامعه تهدید می‌کند که اگر دستگاه قضایی بخواهد ایشان را با کسانی که در حوادث روز چهاردهم اسفند دانشگاه تهران زخمی و مصدوم شده و در دادسرای تهران از ایشان شکایت کرده‌اند، از نظر رسیدگی قضایی در دو کف مساوی بگذارد، از ریاست جمهوری کناره گیری خواهد کرد، آیا ایشان خواهان آن نوع دستگاه قضایی هستند که اگر کسی از رئیس جمهور شکایت کرد، با دو طرف شکایت یکسان رفتار نکند؟

لازم است به اطلاع حضرتعالی برسانم که طبق سندی که به مقامات قضایی داده شده و مربوط به دستور کار مراسم چهاردهم اسفند است صریحاً گفته شده است که اگر درگیری پیش آید، مأموران انتظامی موظف‌اند افرادی را که دستگیری می‌کنند به گارد ریاست جمهوری تحویل بدهند.

ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آنقدر با محبت و گرمی با ایشان برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو رفتیم که امید داشتیم بر تفاهم‌ها افزوده شده است و هرگز باور نمی‌کردیم که آقای بنی صدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری از خود نشان خواهند داد.

امام بزرگوار، به حکم وظیفه عمومی "النصیحه لائمة المسلمین"، عرض می‌کنم:

1- در ماه‌های اخیر صدای پای امریکای توطئه گر و هم‌دستان و هم‎داستانان او گسترده‌تر از پیش شنیده می‌شود.

2- دنباله زنجیروار توطئه‌های غرب و شرق که متأسفانه خود را پشت سر رئیس جمهور پنهان کرده‌اند بیش از پیش نمایان است.

3- پناه دادن رئیس جمهور به مخالفان حاکمیت اسلام، عرصه کار را بر همه کسانی که شب و روز در این راه تلاش کرده و می‌کنند، روز به روز تنگ‌تر می‌کند.

4- در تلاش‌های اخیر رئیس جمهور و همفکران او این نکته به خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت می‌کوشند. این‌ها در مورد شخص جنابعالی این رهبری را طوعاً یا کرهاً پذیرفته‌اند، ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاش‌اند. در سخنان اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار درود بر منتظری امید امت و امام، این مطلب بخوبی مشهود است.

5- ما از‌‌ همان آغاز در پی آن بودیم که میدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد که امثال آقای بازرگان و آقای بنی صدر و آقای یزدی در سطوح بالا فعالیت داشته باشند.

در آبان سال گذشته، پس از استعفای دولت موقت پیام دادید که قم بیاییم تا مسئله فوری اداره کشور در خدمت‌تان بررسی شود، صحبت از ترکیب جدید شورای انقلاب بود، نظر حضرتعالی این بود که آقای مهندس بازرگان دیگر در شورای انقلاب نباشد. بر اساس همین اعتقاد به شرکت خلاق هر چه بیشتر نیرو‌ها و نفی هر نوع تنگ نظری و انحصارطلبی پیشنهاد کردیم که ایشان همچنان در شورای انقلاب بمانند و سرانجام حضرتعالی هم موافقت کردید و در همین مرحله بود که مسئولیت دو وزارتخانه مهم، وزارت دارایی و وزارت امور خارجه به آقای بنی صدر داده شد. این‌ها و نظایر این‌ها دلیل روشنی است بر اینکه شرکت فعال این آقایان در اداره امور کشور، مطلوب ما بوده است و با آن‌ها هیچ مسئله شخصی نداریم.

6- بنابراین اختلاف این آقایان با ما بیش از هر چیز به مسائلی مربوط می‌شود که برای حضرتعالی و ما و همه نیروهای اصیل اسلامی یکسان مطرح است. این اختلاف به خصوص در مورد رعایت یا عدم رعایت کامل معیارهای اسلامی در گزینش افراد برای کار‌ها و در برخورد قاطع با جریان‌های انحرافی است. خود شما به یاد دارید که این‌ها در مورد آقای امیر انتظام و آقای فرید و تأکید جنابعالی بر کنار گذاردن آن‌ها چگونه عمل کردند.

7- برای حضرتعالی در مقام رهبری روشن است که اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی و فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی این مردم رنجدیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود، و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل آورد.

8- برای اینکه نقطه نظرهای تفصیلی بینش اول در همه زمینه‌های معنوی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی و سیاسی با صراحت کامل روشن شود، ما این نقطه نظر‌ها را تنظیم و منتشر کردیم، تا برای امت و امام اصول برنامه پیشنهادی صاحبان بینش اول برای اداره امور جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی روشن باشد.

9- نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول به لطف الهی به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شوند و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد.

10- با همه این احوال، چندی است که این اندیشه در این فرزندتان و برخی برادران دیگر، قوت گرفت که اگر اداره جمهوری اسلامی به وسیله صاحبان بینش دوم را در این مقطع اصلح می‌دانید، ما به‌‌ همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیرو‌ها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم.

این بود خلاصه‌ای از آنچه لازم دانستم با آن پدر بزرگوار و رهبر عزیز در میان بگذارم تا مثل همیشه با تصمیم پیامبرگونه‌تان راه را برای ما و همه مردم مشخص کنید و دعایم این است که خدایا امام عزیزمان را در این تصمیم گیریهای دشوار یار و رهنما باش.

با بهترین درود در پایان

فرزندتان. محمدحسینی بهشتی

ادامه مطلب...

90/10/5
9:10 عصر

وقتی مالت هم ایران را تحریم میکند!

بدست عبدالله در دسته وقتی مالت هم ایران را تحریم می‌کند!

سرویس اقتصادی ـ موضوع تحریم ایران در حال تبدیل شدن به موضوعات طنز در رسانه‌هاست.

به گزارش «تابناک»، از هنگامی که کشورهای غربی، دست به تحریم‌های گوناگون اقتصادی و فنی ایران زدند، نزدیک 33 سال دقیقا برابر با عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ اما همیشه این دولتمردان غربی بودند که نه تنها به شکست خود اعتراف کردند، بلکه به ناتوانی در رویارویی با ایران نیز لب به سخن گشوده‌اند.

در خبر‌ها آمده بود، دولت مالت از تحریم‌های اعمال شده آمریکا ضد شرکت‌های کشتیرانی ایران حمایت کرد.

به گزارش «آسوشیتدپرس»، دو روز پیش، دولت آمریکا نام یک شخص و ده شرکت کشتیرانی مرتبط با ایران را که در کشور مالت مستقر هستند، در فهرست تحریم‌های تجاری خود گذارد.

بر پایه این گزارش، «دیوید کوهن»، معاون وزیر دارایی آمریکا در امور اطلاعات مالی تأکید کرد: این فرد و شرکت‌ها به دلیل تلاش برای دور زدن تحریم‌های ایران مجازات می‌شوند.

وزارت امور خارجه مالت نیز در این باره در بیانیه‌ای اعلام کرد، این شرکت‌ها را تعطیل نمی‌کند، ولی با اعمال تحریم‌ها، این شرکت‌ها دیگر نمی‌توانند قراردادهای جدید ببندند.

وقتی این خبر خوانده می‌شود، تنها یک نکته به ذهن می‌رسد که در این بیت شعر نهفته است:

آنجا که عقاب پر بریزد
از پشه لاغری چه خیزد

گفتنی است، جمهوری مالت، مجمع الجزایری است که در جنوب اروپا در مرکز دریای مدیترانه قرار دارد. تنها درآمد این جزیره کوچک، تورسیم است آن هم به دلیل سواحل مدیترانه‌ای که دارد و البته شمار مختصری دانشگاه‌های توریستی است که چندان مدرک معتبری هم ندارند.

همچنین باید گفت که مالت کلا 400 هزار نفر جمعیت دارد، ولی به دلیل حجم پایین تولیداتش، بیش از 80 درصد مواد غذایی مردم کشورش را از راه واردات تأمین می‌کند.


<   <<   6