مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

دی 92 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/10/20
7:50 عصر

صانعی: تخلف از فرمان آیتالله خامنهای، خروج از ولایت الله و ورود

بدست عبدالله در دسته

شیخ یوسف صانعی از انقلابیون مبارز و ولایتمدار ابتدای انقلاب اسلامی بود؛ هرچند دولت‌های سازندگی و اصلاحات تحولات درونی زیادی در وی ایجاد کرد.
صانعی: تخلف از فرمان آیت‌الله خامنه‌ای، خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان است +تصویر

به گزارش جهان نیوز، هرچند تنفس آقای صانعی در فضای سیاسی مسموم آن دوران با صدور برخی فتاوای شاذ و بی‌پایه، خود را نشان داد اما او هرگز اجازه بروز منویات استحاله‌‌شده خود دست‌کم در فضای سیاسی را نداد تا اینکه در جریان فتنه 88 رسما و آشکارا شانه به شانه دیگر انقلابیون خسته و پشیمان داد و شد مرجع تقلید بی‌بی‌سی و صدای آمریکا.

شاید برای بسیاری از ناظران سیاسی که درباره سابقه انقلابی آقای صانعی کنکاش چندانی نکرده بودند،‌ مواضع اخیر او تعجب‌برانگیز نبوده باشد اما وقتی در گذشته وی ریز شویم به واقعیت‌هایی می‌رسیم که تحول عظیم درونی در آقای صانعی مایه شگفت‌زدگی خواهد بود.

ولایتمداری شیخ یوسف صانعی و تبعیت محض او از رهبر معظم انقلاب آن هم در روزهای اولیه زعامت ایشان، از جمله واقعیت‌های جالب توجه در گذشته نه چندان دور زندگی این روحانی خبرساز است.

آقای صانعی در سخنرانی مراسم شب هفت رهبر کبیر انقلاب اسلامی در قم، تصریح می‌کند: من به عنوان یک مسئله شرعی می گویم که تخلف از فرمان آیت الله خامنه ای گناه و معصیتی است بزرگ و رد بر او، رد بر امام صادق(ع) و رد بر امام صادق(ع) رد بر رسول الله (ص) و رد بر رسول الله(ص) رد بر الله و موجب خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان است و طبق روایت عمر ابن حنظله در باب ولایت فقیه رد بر او در حد شرک به الله است و اما حفظ و تقویت آیت الله خامنه ای هرچه بیشتر تایید و تقویت شود اسلام و انقلاب اسلامی و حوزه‌های علمیه و فقه و قران تقویت شده است. تایید ایشان یک واجب الهی است نه یک مستحب. مسئله کیان اسلام و عظمت اسلام است، مسئله یک امر جزئی نیست و عدم تایید ترک واجب است و ترک واجب موجب معصیت و خروج از عدالت است. تا نبض مسلمین در دست ولی‌فقیه که جانشین از طرف امام معصوم است نباشد، این بدبختی‌ها وفشارها ادامه خواهد داشت.

http://www.jahannews.com/images/docs/files/000336/nf00336165-1.jpg



ارزش قانون اساسی ما به امضاء مقام رهبری است

ولایت فقیه در همه چیز حاکم است و می تواند خلاف هر مقرری و آئین نامه‌ای را بگوید.حتی می تواند خلاف قانون و مصوبات مجلس را هم بگوید اما ولی‌امر معمولا این کار را نمی‌کند.اما براساس اساسنامه‌ها ، آئین نامه‌ها ، قانون و حتی قانون مصوب مجلس هم حاکم است و بالاتر از آن ارزش قانون اساسی ما به امضاء مقام رهبری است والا اگر روزی امضای مقام رهبری از روی قانون اساسی برداشته شود آن قانون اساسی ارزش ندارد. میزان ما میزان الهی است چون در رابطه با مقام رهبری است و اگر یک روز رابطه‌اش با مقام رهبری و ولی‌امر قطع بشود می‌شود نظام طاغوتی ... حاکمیت ولی‌امر همه جا است و برهمه چیز مقدم است و هیچ چیز نمی تواند مقام ولی امر را تهدید کند و هرجور حکم کند همان معتبر است و تخلف از او گناه و معصیتی کبیره است و هنگامی که ولی‌امر حکمی داد نه‌تنها هیچ احتیاجی به نظر دیگران نیست بلکه مراجعه به دیگران معصیت و خلاف شرع است.مراجعه به دیگران ایستادن در مقابل مقام رهبری و تضعیف آن مقام است.مراجعه به دیگران یعنی قبول نکردن حرف مقام رهبری است و قبول نکردن حرف مقام رهبر برمی گردد به قبول نکردن حرف مقام ولی عصر(عج).پس نه تنها مراجعه به دیگرام احتیاج نیست بلکه معصیت و خلاف شرع است…. انقلاب ما را تمرکز قدرت مرجعیت به نتیجه رسانده است.

آقای صانعی که آن زمان دادستان کل کشور هم بوده است، اضافه می‌کند: امروز ائمه معصومین و حضرت ولی امر(عج) در این مملکت حاکمند و همه قدرت‌ها بدست اسلام و قران است و ما اگر بخواهیم رستگاری دنیا و آخرت را پیدا کنیم، باید حاکمیت امام را حفظ و به گفته‌های ایشان عمل نمائیم ... امروز صحبت کردن علیه جمهوری اسلامی صحبت کردن علیه اسلام، رسول الله ولی امر(عج) است و اگر به این نظام و حاکمیت ضربه بخورد به اسلام ضربه خورده است و این تنها نظامی است که مسئولین آن با همه مشکلات برای رضای خدا و رضایت امت انجام وظیفه می کنند ...

سخنان آقای صانعی درباره قوه قضائیه و ضدانقلابیون هم جالب توجه است: امروز قوه قضائیه منسوب به حکومت ولایت امر(عج) است و در سراسر کشور دادگاه‌ها و دادسراهای ایران بر طبق موازین اسلامی حدود اسلامی ، قصاص و تعزیرات را اجرا می‌کنند و قاضی موظف است بر طبق قانونی که اسلام دارد و مجلس تصویب کرده و مردم پذیرفته‌اند عمل کند ... ضدانقلابیون که در زندان‌ها هستند، معمولا توبه پذیر نیستند.اینها چون مار زخم خورده‌ای هستند که به محض آزادی افعی می شود.


92/10/20
5:27 عصر

پاسخ استاد رحیم پور به سخنان رئیس جمهور در جشنواره عمار

بدست عبدالله در دسته

یکی کردن هنرمند ارزشی و غیرارزشی کاسبی است/عده ای که می گویند هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم دغدغه ریاست دارند

جلسه سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با موضوع مفهوم یابی اسلامی در سینمای دینی عصر پنج شنبه ساعت 18 در سالن شماره یک سینما فلسطین برگزار شد.

هر تعریفی از دین بدهید تعریف سینمای دینی هم با آن تغییر می کند

 
حسن رحیم پور ازغدی سخنانش را با اشاره به این موضوع آغاز کرد که تعاریفی که از سینما و نسبت فرم و محتوا ارائه می شود مختلف و متکثر است. وی به همین نسبت تعاریف و تعابیری که از دین می شود را هم متفاوت دانست و گفت: هر تعریفی که از دین ارائه کنید مفهوم سینمای دینی هم برای مخاطب تغییر می کند.
 
به نظر رحیم پور دین محمل تعابیر و برداشت های متفاوتی است به طوری که در منطق بودیسم، کاتولیک، پروتستان، و آئین های مشرکانه هر کدام یک معنا می دهد که هیچ کدام از اینها در تعریف اسلام از دین، تعریف جامع و مانعی نیست و وقتی از معنا تفسیر مادی ارائه می شود این با اصول اسلامی سازگار نیست.
 
رحیم پور تأکید کرد: در اینجا از سینمای اسلامی سخن خواهیم گفت و نه سینمای دینی به معنای اعم.
 
وی افزود: در اسلام هم تفاسیری می بینید که با هم اختلاف های جدی دارند. رویکرد تصوف در بین مسلمین با رویکرد تفکیری ها کاملا تفاوت می کند. بنابراین وقتی از سینمای اسلامی سخن می گوییم حتما باید یک تفکیک مفهومی و یک مرزبندی و به معنای طلبگی تقریر محل نزاع صورت بگیرد. در خیلی از بحث های روشنفکری و ژورنالیستی محل نزاع دقیق مشخص نمی شود لذا حرفهایی کلی و مبهم و تصادف های مصنوعی و غیرضروری پیش می آید. گاهی هم یک تعبیر واحد است ولی اصلا منظور واحدی ندارند و ما این مشکل را در بسیاری از عرصه های هنر داریم. خیلی از رد و قبول ها که به نتیجه نمی رسد و در آنها احساس می کنیم که تکافوی ادله شده است و پوچی و سرگردانی را به دنبال می آورد  منشأ بسیاری از آنها طرح سوال نادرست است.
 
رحیم پور ادامه داد: هر سوالی در بطن خودش پیش فرض هایی دارد اما بسیاری از مسلمات در واقع مسلم نیست. وقتی سوال غلط طرح شد نابغه هم که باشید دادن جواب فقط مشکل را لایه بندی می کند و لایه های تازه ای از مشکل ایجاد می شود. در مفاهیم سینما و دین هم دقیقا با همین مشکل طرف هستیم. معنویتی که امروز در سینما مطرح می شود یک سرش ممکن است به مالیخولیا، یک سرش به جنون و سر دیگرش به کلیات اخلاقی مربوط شود و به غلط همه اینها سینمای معنوی و دینی تعبیر شده است.
 
 
این پژوهشگر دینی سخنان خود را به سوالاتی که سال گذشته در جشنواره عمار و در جلسه ای مشابه صورت گرفته بود مربوط کرد و گفت: یک دسته از سوال ها مربوط به خیال و تخیل در سینما و نسبت آن با سینمای اسلامی بود، یک بخش در مورد جمال و زیبایی شناسی اسلامی تا آنجا که به سینما و سینماگر مربوط می شود و بخش سوم هم مربوط به آمال و امیال بود که نقش تمایلات و امیال بشر در خود کارگردان و سناریست چقدر است؟ بنابراین سعی می کنم در سه بعد خیال، جمال، و آمال به سوالاتی که مطرح شده است پاسخ بگویم.
 
 منابع اسلامی به مثابه سوژه های سینمایی
 
ازغدی بخش دوم سخنان خود را با اشاره به ظرفیت های مفهومی منابع اسلامی به مثابه سوژه های سینمایی ادامه داد و عنوان کرد که به اجمال به این سوال پاسخ خواهد داد که به چه معنا مفاهیم اسلامی می توانند سوژه های اسلامی باشند؟
 
این پژوهشگر معارف اسلامی تأکید کرد: شاید نتوان هیچ طبقه بندی آهنینی بین سینمای اسلامی و غیراسلامی ترسیم کرد چرا که دین عرصه های متنوع و گسترده ای دارد و مشترکاتی با سایر مذاهب دارد. اینطور نیست که همه چیز را به اسلامی یا غیراسلامی تقسیم کرد. اینطور نیست که اسلام با سایر ادیان و مذاهب فقط فارقات داشته باشد، مشترکات زیادی هم وجود دارد. با معیارهایی که عرض خواهم کرد این را توجه خواهم داد که  یک اثر هنری و از جمله یک فیلم می تواند از جهاتی اسلامی باشد و از جهات دیگر غیر اسلامی باشد. یعنی ممکن است بعضی مفاهیم انسانی و اسلامی را درست منتقل کند و در جایی همان مفاهیم را تخریب کند. هر پدیده بشری مرکبی می تواند چنین خصوصیتی داشته باشد. چنانچه در جایی می توان اثر را هنرمندانه ارائه کرد و در جایی کاملا غیرجذاب.
 
هر فیلم می تواند اسلامی و اسلامی تر باشد
 
رحیم پور ازغدی خصیصه اسلامی بودن را تشکیکی دانست و گفت: هر فیلم و اثر هنری می تواند اسلامی و اسلامی تر باشد و بنابراین صفت مشکک پیدا می کند. همانطور که عمل ما می تواند مومنانه و مومنانه تر باشد. همینطور درباره آثار یک محصول هنری هم می تواند تحت چنین شرایط باشد.
 
به نظر وی، چون اسلام پیش فرضش این است که انسان فطرت الهی دارد و خداوند فطرت بشر را رو به حق آفریده اینها زمینه هایی است برای کمک به فیلمساز مسلمان و کمک به جهانی شدن او. بیشتر آموزه های اسلام اگر هنرمندانه و درست مطرح بشود و مفهوم دستکاری نشود حتما مخاطب جهانی دارد. اگر محاسن مکتب اسلام را به مردم به صورت خالص بخوانید از آن استقبال خواهند کرد. اینها را برای کسانی می گویم که فکر می کنند سینمای عماری و ایدئولوژیک مخاطب جهانی ندارد.
 
اهل عدالت به احترام سینمای اسلامی بلند می شوند و کف می زنند
 
رحیم پور در توضیح سخنانش اضافه کرد: اخلاق و حقوق بشری که اسلام ارائه می کند اخلاق و حقوق بشر جهانی است. بنابراین یک ظرفیت بزرگی برای نفوذ در مخاطب جهانی وجود دارد. آنها که در دنیا اهل فکر و عدالتند و بشر دوست واقعی اند اینها به احترام همچنین سینمایی حتما بلند می شوند و کف می زنند.
 
 
رحیم پور با گفتن اینکه در رأس عقلانیت اسلامی یک توحید قرار دارد و محبت و عشق به بشر از آن منبع واحد ناشی می شود، در میان شرکت کنندگان در جشنواره عمار ابراز امیدواری کرد اگر با همین ترتیب جلو بروید ان شاء الله عمار در ده سال آینده جهانی خواهد شد.
 
وی درباره رابطه معنویت و توحید در فرهنگ اسلامی توضیح داد: معنویت در سینمای اسلامی با توحید و مبدا و معاد گره خورده است و معنویت از عدالت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر جدا نیست.
 
بگوییم سینمای اسلامی نه سینمای دینی و معنوی
 
رحیم پور مجددا تأکید کرد: بهتر است که اصطلاح سینمای اسلامی را به کار ببریم و نه سینمای دینی و نه سینمای معنوی را. سینمای دفاع از خانواده و سینمای اخلاق و سینمای نظم و اخلاق و مدیریت و مدارا و سینمای برابری همه در ذیل سینمای اسلامی قرار می گیرد. به این معنا اگر نگاه کنید در هر صفحه از قرآن و هر روایتی می توان سوژه های سینمایی پیدا کرد.
 
رحیم پور افزود: در اسلام، حقوق انسان زیر سایه خدا تعریف شده است و همه این ارزش ها را باید به توحید گره زد. اگر اینها را بدون دین مطرح کردیم می شود اخلاق سکولار. می شود معنویت دنیا گرا که هدفش مادی است و در واقع مادی کردن معنا است. اما معنوی کردن اسلامی یعنی معنوی کردن ماده، انبیا آمده اند به ما بگویند ماده را چگونه به معنا تبدیل کنیم، اما خطوط دیگر آمده اند که بگویند معنا را هم مادی کنیم. به این معنا ما سینمای اسلامی و اسلامی تر می توانیم داشته باشیم و دیگر اینکه یک فیلم هم می تواند اسلامی باشد و هم در قسمت هایی ضداسلامی باشد.
 
این نویسنده بیان کرد: مثلا وقتی یقین را با تکبر و تعصب اشتباه بگیریم یا مدارا را با انفعال یا وقتی تواضع را باذلت اشتباه بگیریم یا صبر را با وادادگی اشتباه بگیریم، اخلاق را با مفهوم انفعال تعریف کنیم، جهاد فعالانه را به دنیا طلبی و حرص اشتباه بگیریم، اینها می تواند اشتباهاتی باشد که مفاهیم اسلامی را به ضداسلامی تبدیل کند.
 
رحیم پور در مورد مقدمات شکل گرفتن یک سینمای اسلامی تذکر داد: سینمای اسلامی برای اینکه اسلامی باشد باید سینماگرش با مفاهیم اسلامی آشنا باشد و هر چه با تکنیک و فن و ذوق سینمایی کار کنیم می تواند سینماتر باشد. پس سینمای اسلامی می تواند سینمایی تر باشد یا نباشد، و اسلامی تر باشد یا نباشد.
 
هرآنچه از هالیوود می آید ضد اسلامی نیست
 
وی در نادرست بودن خط کشی سینمای اسلامی و غیراسلامی توضیح داد: قبول داریم که ایدئولوژی هالیوودی وجود دارد اما معنی آن نیست که هر چه از آنجا آمده حاوی مفاهیم ضداسلامی است. مثلا فیلمی که مفهوم وفا را نشان می دهد، این مفهوم اسلامی است به شرطی که از توحید جدا نشود. در هیچ سینمایی صفات غیراسلامی را به قهرمان نسبت نمی دهند منتها مصداقا جای قهرمان و ضدقهرمان را عوض می کنند و ارزش و ضدارزش را با هم خلط می کنند. یعنی قهرمانانی دارند که چند خصلت برجسته دارد اما ویژگی های فاسد هم دارد. یعنی ممکن است مردم دار و طرفدار محرومین باشد اما زناکار و اهل فساد هم باشد.
 
رحیم پور همچنین گفت: چون تفکیک اینها از هم مشکل است عده ای فکر کرده اند کار در این عرصه ناممکن است. هر اثر هنری که گل می کند حتما به دلایلی گل می کند و این شهرت به صفت یا خصلتی که شما حتما آن صفت یا خصلت را در قرآن و روایات می بینیند، برمی گردد.
 
ازغدی درباره خصوصیات سینمای اسلامی گفت: این سینما حتما جهانی است، دگم و بسته نیست و اسیر جزمیات و سیاه  و سفید دیدن آدمها نیست، اما سیاه و سفید دیدن حق و باطل در آن حتما هست، و اینطور نیست که همه مسائل را خاکستری ببیند. بنابر روایات اکثر مردم کسانی هستند که خوب و بد را در زندگی شان با هم مخلوط می کنند. سینماگری که می خواهد پیرو خط انبیا باشد باید مانند انبیاء به قدر عقول مردم سخن بگوید و در عین حال بر سر حق باشد. جمع اینها مشکل است اما فوق العاده موثر و تاریخ ساز است.
 
به نظر رحیم پور ازغذی، عده ای به اسم برابری طلبی و صلح دوستی می خواهند مرزهای حق و باطل را بردارند و این یک جریانی است که اصلا خط قرمز و اصول ندارد.
 
عده ای که می گویند هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم دغدغه ریاست دارند
 
وی افزود: من معنی این جمله را نمی فهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمایی که مروج شرک و خرافه است با سینمایی که مروج توحید و عبادت مساوی است؟ بعضی ها اصلا به این چیزها فکر نمی کنند، به دنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند، دغدغه ریاست دارند. اما انبیا دغدغه حق و باطل داشتند. می گویند هنر به ارزشی و ضدارزشی تقسیم نمی شود و هنرمند ارزشی و غیرارزشی هم نداریم. یا این حرف بی معنا است و یا شرک و توحید با هم مساوی هستند. یکی کردن اینها کاسبی است. طبق فرهنگ قرآن شعرا و هنرمندان دو دسته اند، یک دسته اهل اغوا هستند و یک دسته هستند که استثنا می شوند و دنبال ترویج حق و عدل و دفاع از مظلوم اند. آیا شعر دعبل و شاعران انقلابی با شعر شاعران درباری نوکران حکومت مساوی است؟ یکی کردن اینها درست در مقابل خط امام و خط انقلاب و خط انبیا قرار دارد.
 
رحیم پور در تکمیل سخنانش اضافه کرد: اگر گفتیم آدمها را خط کشی نکنیم و آدمها را دفع نکنیم مسئله دیگری است. اهل بیت حتی برای شاعر شراب خوار که شعر عدالتخواهانه سروده است هدیه و صله فرستاده اند. یعنی هنرمندی را که تقوای اخلاقی نداشته و شعری در مسیر تقوا گفته است بدون تأیید فساد شخصی اش، شعرش و هنرش را صد در صد تأیید کرده اند و برایش صله و هدیه فرستاده اند و حتی از او خواسته اند شعرش را تکرار کند و خودشان هم ابیاتی به آن اضافه کرده اند.
 
 
خداوند هم آدم ها را به ارزشی و غیرارزشی تقسیم کرده است
 
وی در عین حال در نقد نگاه قبیله ای گفت: باندی نگاه کردن همیشه اشتباه است و همینطور که شما در این رفت و برگشت های سیاسی آدمهایی دیده اید که مثلا یک روز درباره شفای یک مریض از امام رضا فیلم می ساخت و یک روز دیگر درباره سکس و فلسفه! به لحاظ قانون اجتماعی خودی و غیر خودی نداریم، همه خودی اند تا وقتی که قانون نقض نشده باشد. اما به لحاظ ارزشی باید گفت که خود خداوند آدمها را به ارزشی و غیرارزشی تقسیم کرده است. حضرت امیر فرموده اند ما در زمان پیامبر وقتی پرچم حق بالا رفت حتی با نزدیک ترین خویشانمان در افتادیم و گفتیم از این به بعد تقسیم ما بر اساس خون و نژاد نیست و از این به بعد ما از دو امت متفاوت ایم چرا که به ارزش های متفاوت معتقدیم.
 
رحیم پور در توضیح بیشتر درباره این سوال که آیا هنرمندان و سینماگران را می توان به حق و باطل تقسیم کرد یا خیر گفت: یکی از عرصه های تولی و تبری عرصه هنر و فرهنگ است منتها به روش درست. انقلاب هم همینطور بود و دنیا را دو صف کرد. اگر دقت کنیم می بینیم که معاویه هم به امام حسن (ع) ایراد می گرفت که اینها جامعه مسلمین را دو تکه کرده اند.
 
رحیم پور در بخش دیگری از سخنانش گفت: قرآن می گوید مردم با هم بودند و انبیا آمدند و دو دسته شان کردند. همه اهل فساد و خرابی بودند و پیامبران آمدند دو دسته شان کنند، به بعضی بشرها توهین کردند اما از اصل بشریت دفاع کردند. تفکر اباحه گر می گوید صورت بشر کافی است، اما انبیا می گویند که صیرت بشر مهم تر از صورت اوست.
 
رحیم پور تذکر داد: جریان مکتب هنر اسلامی باید اهل مدارا باشد، به دیگران احترام بگذارد و به تکنیک و صنعت مسلط باشد. این جریان آزاد اندیشی دارد، طرفدار آزادی بیان و رقابت سالم است اما آن از اباحه گری که از تقسیم بندی حق و باطل می گریزد منافع خودش را مهم تر از حق می داند و محورش همیشه مدافع منافع خودش است، جدا است.
 
پیامبر همه را بخشید جز شاعرانی که شعر مبتذل می گفتند
 
رحیم پور در توضیح حساسیت امور فرهنگی گفت: انقلاب اسلامی وظایف مادی داشته و دارد اما یک انقلاب مادی نبوده، اصلا شروعش یک حرکت غیر مادی بوده است. شروع انقلاب توهین در یک مقاله به امام بود. اولین شهیدش هم یک طلبه در قم، و فرزند آقای خزعلی بود، آنهم در عکس العمل به یک کار ظاهرا فرهنگی.  پیامبر هم بعد از فتح مکه همه را بخشید به جز شاعرانی که شعر مبتذل و توهین آمیز حتی در مورد بدن و چهره زنانی که به اسلام پیوسته بودند می سرودند. پیامبر در مورد اینها گفت هر جا که هستند آنها را به قتل برسانید ولو اینکه به پرده کعبه آویخته باشند.
 
حسن رحیم پور ازغدی در بخش دیگری از سخنانش به رفتارهای نادرست در میان هنرمندان انتقاد کرد و گفت: حسادت در عرصه هنرمندی و روشنفکری و عرصه های آکادمیک متداول است. طرف اجازه نقد نمی دهد تا تک گویی کند و خودش را مرکز عالم می داند و همه را نفی می کند. در ایران حتی اینطوری است که تا وقتی هنرمند نمرده است از او تجلیل نمی کنند. می گذارند هنرمند بمیرد و بعد از او تقدیر کنند. به صرف اینکه ممکن است در آینده کار اشتباهی بکند از تشویق او خودداری می کنند و یا می گویند تشویق باعث می شود که پر رو شوند! فرهنگ تشویق کردن و دفاع کردن از یکدیگر ندارند.
 
وی با محکوم کردن یک جریان متعصب تکفیری که هر کس را طبق مذاق شان فیلم نسازد به حساب نمی آورند فضای نقد را ضروری شمرد و گفت: اگر نفد نباشد رشد نمی کنیم و آزادی باید توأم با اخلاق و منطق را که با قانون حمایت شود و در عین حال نسبت به مرزهای انقلاب باید غیرت نشان داد.
 
به بعضی ها نباید اجازه داد سینمای اسلامی بسازند
 
رحیم پور با اشاره به اینکه دوربین یکی از ابزارهای موثر برای امر به معروف و نهی از منکر است، سلاحی است برای مبارزه، و قلمی است برای ترویج جهان بینی اسلامی در مقابل جهان بینی های مادی، از ماجرای اجازه مناظره در مورد بعضی اصحاب امام صادق (ع) و ممنوع کردن مناظره بر بعضی دیگر نتیجه گرفت: به بعضی ها اصلا نباید اجازه داد سینمای اسلامی بسازند. کسی که نمی توند قرآن را از رو بخواند و یک دور نهج البلاغه را نخوانده است چطور می تواند سینمای اسلامی بسازد؟ طرف فیلم اسلامی می سازد فکر می کند حتما باید با علم و کتل و شبیه خوانی و عزاداری ... باشد، اما بعضی از این اضافات اصلا در اسلام وجود نداشته است.
 
حسن رحیم پور ازغدی لوازم ورود به سینمای اسلامی را اول مطالعات قوی اسلامی و دوم اراده و شخصیت قدرتمند برشمرد.
 
رحیم پور با محکوم کردن مجدد اباحه گری گفت: وقتی جذب مطلق به عنوان تاکتیک مطرح می شود نتیجه اش می شود حرفهای اخیر پاپ که در تاریخ کاتولیک سابقه نداشت که یک پاپ بگوید که دیگر جهنم را قبول نداریم، و خلقت آدم و هوا صرفا یک اسطوره بوده، ما همجنس بازها و لیبرال ها و کمونیست ها را دوست داریم و همه خوبند و همه با هم می رویم به بهشت! قبلا عملا اینطور بودند اما رسما اینطور حرف نمی زدند و این در تاریخ مسیحیت بی سابقه است. یعنی کفر را هم به رسمیت شناخت و دیگر خدا قاضی نیست.
 
 
این نویسنده ادامه داد: پاپ این حرفها را برای این می زند که کلیسا یک تاریخ تفتیش عقاید و خشونت و افراطی گری دارد. نتیجه زهد کاتولیکی افتادن به دام همین افراطی گری های جنسی است. امروز برای اینکه مردم را جذب کنند در کلیساها ازدواح همجنس بازان را هم انجام می دهند. اما این جذب به چه است؟ این جذب به خود است و نه جذب به دین. این نوع جذب در سینما و هنر هم هست، و در سیاست هم هست. یک وقت هنرمند می خواهد همه را جذب به خودش بکند، یک وقت هم می خواهد جذب به حق و به خدا بکند. این تفاوت جذب مکتبی با جذب مشرکانه است. باید به کسی که هنرمند ارزشی و ضدارزشی را مساوی می داند گفت: می خواهی ارزش و ضد ارزش را یکی بگیری؟ یا می خواهی مردم را به سوی حق راهنمایی کنی؟
 
پدیده ای به نام خطر ارتجاع پس از انقلاب
 
به اعتقاد رحیم پور ازغدی در نقطه مقابل باید خط مقاومت و حساسیت را تقویت کرد والا ما با خطر ارتجاع پس از انقلاب مواجه می شویم. این خطر همه انقلاب ها را تهدید می کند و بعضی ها یادشان می رود که ما وسیله بودیم و هدف مکتب بود، بلکه برعکس می شود طوری که فکر می کنند ما هدف بودیم و مکتب وسیله بود. اصلا دین دولتی هم همین است. دین دولتی یعنی دین را جوری تفسیر کن که همه خوششان بیاید و دولت ما برقرار بماند. و دولت دینی برعکس است، یعنی دولت هدف و وسیله است برای ترویج دین.
 
رحیم پور در ادامه فهرستی از تهدیدات نگاه مکتبی را عنوان کرد و یکی از مهم ترین آنها را بی حس شدن و بی تفاوت شدن و ممکن دیدن همه اتفاقات و نسبی خواندن حق و باطل و اعتباری دانستن عزت و ذلت و از یاد بردن فداکاری هایی دانست که برای حفظ حق صورت گرفته است. که اینها به پیرشدن روح انقلابی و از یاد بردن ارزش ها منجر می شود. راه حل مقاومت از نظر او غیرت آزاداندیشانه است که نه تعصب تکفیری است و نه وادادگی لیبرالی.
 
تزریق سکولاریسم به ذهن بچه مسلمان ها
 
به نظر رحیم پور ازغدی، بهترین روش برای تزریق سکولاریسم به ذهن بچه مسلمان ها این است که تلقین کنند این عرصه سینما عرصه شما نیست. اما همانطور که در عرصه تجارت و اقتصاد و عرصه های دیگر وارد شدن مشکل است اما ممکن، رفتن در عرصه هنر هم مشکل اما ممکن است.
 
رحیم پور تأیید کرد: در هر عرصه ای از جمله سینما ظرف و مظروف می توانند نسبت های متنوعی داشته باشد. البته فرم یک جاهایی در محتوا دخالت دارد اما باید نگاه دقیق و غیرمطلقی به اینها داشت.
 
به نظر او، گفته های کسانی که سینمای غرب را مساوی نفسانیت و لذت و صنعت و تکنیک و عقلانیت و غفلت می دانند و همه اینها را در کنار هم قرار می دهند کاملا درست نیست.
 
رحیم پور در مورد سوژه یابی برای سینمای اسلامی اظهار کرد: وقتی می گویید مفاهیم اسلامی، این مفاهیم دست کم در چهار سطح قابلیت سوژه شدن دارند. یکی تاریخ دینی مثل قصص انبیا است. دیگری حوزه شناخت و معارف دین است. از قبیل تعریف انسان و مرگ وسعادت. رده دیگر ارزش های اخلاقی و اخلاقیات اسلامی است. ارزش هایی مثل سخاوت و وفا و گذشت. مورد سوم رفتارسازی و سبک زندگی است. همانطور که از طریق همین سینما سبک زندگی ما تهدید شده است. برقراری ارتباط میان طبیعت و ماورا الطبیعت هم از ماموریت های هنر دینی است.
 
به نظر رحیم پور ازغدی، سبک زندگی اخلاقی و عقلانی که اسلام مورد تاکید قرار می دهد بهترین سوژه برای هزاران فیلم خواهد بود.
 
رحیم پور در قسمت پایانی سخنانش پس از نقد نگاه  ابزارگرایانه یا نگاه روانشناسانه به دین به احادیثی از ائمه اطهار برای روشن نمودن جزئیات خصایص یک سبک اصیل زندگی اسلامی اشاره کرد. یکی از این احادیث نقلی از امام رضا (ع) بود که در پاسخ به سوال از زندگی صحیح اسلامی ده نشانه و خصوصیت را برای زندگی یک مومن واقعی بر می شمارند. 

92/10/20
12:51 صبح

همه آنچه در برنامه جنجالی ثریا درباره پرونده هسته ای گذشت + فیلم

بدست عبدالله در دسته

از درس اکبر اعتماد در دفاع از حقوق هسته‎ای تا رونمایی از یک احمدی روشن دیگر/ پدر مصطفای شهید: هیچ کسی مشابه قرارداد ژنو را برای یک چیزکوچک هم امضانمی کند/نوبری: از قراردادنویسی ضربه خورده‎ایم


گروه سیاسی - رجانیوز: برنامه ثریا شب گذشته به موضوع انرژی هسته ایی ایران پرداخت؛ برنامه ای که حاشیه و جنجال رسانه ای قابل توجهی را به همراه داشته است.

به گزارش رجانیوز، رحیم احمدی روشن، پدر شهید مصطفی احمدی روشن، آب نیکی، دوست شهید احمدی روشن، ناصر نوبری، کارشناس ارشد روابط بین الملل و سفیر ایران در شوروی در زمان امام(ره)، اکبر اعتماد، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، از مهمانان این برنامه بودند.  

در ابتدای این برنامه رحیم احمدی روشن در پاسخ به سؤال مجری برنامه که "به عنوان یک پدر این دو سال نبود فرزندتان چگونه گذشت" اظهار داشت: درباره شهادت پسرم سه چیز باعث شد با این مسئله کنار بیایم؛ اگر در پرورش و تربیت مصطفی رنج هایی رو متحمل شدم، پاداش این تربیت را از خدا گرفتم و شهادت را نصیب مصطفی کرد؛ مصطفی در راه به ثمر رسیدن این صنعت و خدمت به مردم زحمات بی شائبه ایی را متحمل شد و با شهادتش زحماتش بی نتیجه نماند و خداوند اجر اش را ضایع نکرد؛ با وجود این که دو سال از این داغ می گذرد ولی ما پابر جا و مقاوم ایستاده ایم.

 شهادت مصطفی احمدی روشن از زبان یکی از دوستانش 

آب نیکی درباره روز شهادت مصطفی احمدی روشن، اذعان داشت: آن روز من با آقا مصطفی جلسه‏ای در باره بررسی یکی از مسائل مهم و کلیدی داشتیم؛ قرار ساعت 8 بود، تاخیر ایشان تا 8:20 به طول انجامید و ما تصمیم گرفتیم تماس تلفنی داشته باشیم که متاسفانه بی نتیجه بود؛ من احتمال دادم به دنبال کار دیگری رفته باشد و اصولا در جلسه گوشی همراه خود نمی بردیم؛ حول و حوش ساعت 9 گوشی ها به شدت زنگ می خورد و احساس کردیم مسئله فوری است.

وی در ادامه گفت: جلسه را متوقف کردیم و تاخیر یک ساعته مصطفی هم عجیب بود؛ اولین تماس که من پاسخ دادم یکی از دوستان بود که با حالت اضطرابی گفت که از مصطفی خبری داری؟ و این دوست بنده اطلاع داد که در خبرگزاری ها خبری اعلام کردند بر این مبنا که ایشان مورد سوء قصد قرار گرفته است؛ من با توجه به فعالیت هایی که داشتیم هر لحظه این واقعه را پیش بینی می کردم و انتظارش را داشتم ولی به شدت بهت زده شدیم.

آب نیکی در ادامه اظهار داشت: با وجود اینکه این خبر را در سایت های خبری دیدم اما باز باور نمی کردم؛ با یکی دو نفر از مسئولان وقت تماس گرفتم و صحت موضوع را جویا شدم که متاسفانه اتفاق رخ داده بود؛ بعد از این واقعه ما لحظات بسیار بسیار سختی را پشت سر گذاردیم و بد شانسی ما این بود که خبر را ما به خانواده ایشان دادیم.

ما باید در مقابل استکبار جهانی با دست پر صحبت کنیم

مقصودی از پدر  شهید احمدی روشن خواست انتظار خود را از مسئولان بیان کند، که وی اذعان داشت: یکی از نیروهای کلیدی که باعث شد این صنعت به این حد از پیشرفت برسد مصطفی و دوستانش بودند؛ به عنوان یادآوری عرض می کنم که بعد از دست یافتن مصطفی و دوستانش به این صنعت، یکی از اقوام ما از مصطفی می پرسد که غنی سازی برای چی به درد می خورد و چرا این کار را می کنید؟ جوابی که مصطفی حدود 7-8 سال پیش به وی داد بسیار قابل توجه است؛ مصطفی می گوید: ما باید در مقابل استکبار جهانی با دست پر صحبت کنیم؛ اگر دشمنان ما احساس کنند از غنی سازی عاجز هستیم هرگز به حرف ما گوش نخواهند داد.

احمدی روشن در ادامه گفت: الان می بینید که استکبار جهانی و گروه 5+1 به این نتیجه رسیدند اگر با ما بر سر میز مذاکره ننشینند و توافقی به عمل نیانجامد در آینده کار برای آنها مشکل خواهد شد؛ پیشرفت ها بیشتر خواهد شد و کار آن ها سخت تر ؛ این صنعت از سوی شهدا و افرادی که جهادگونه کار می کنند، به عنوان یک ودیعه است؛ فرزندان این مملکت جان خود را برای این صنعت دادند تا ما در مقابل استکبار جهانی دست پر جلو برویم؛ از مسئولان کشور توقع دارم این ودیعه را پاس بدارند و شان مردم ایران را که مقداری به این صنعت وابسته است را حفظ کنند.

احمدی روشن چه کسی بود که در 32 سالگی مورد هدف دشمنان قرار گرفت؟

آب نیکی در پاسخ به این سوال که چرا دشمن یک جوان 32 ساله را مورد هدف قرار می دهد، اذعان داشت: این سوالی است که در بسیاری از محافل مطرح می شود و من فکر می کنم نقش این شهید کامل باز نشده است البته بیشتر این امر به دلیل محدودیت هایی است که در این صنعت وجود دارد.

وی در ادامه گفت: زمانی که مصطفی در سن 25 سالگی وارد این صنعت می شود تا دی ماه سال 90 که به شهادت می رسد در تمام تحولات استراتژیک این صنعت مصطفی یا نفر کلیدی است یا یکی از چند انگشت شماری است که در این تحول حضور دارد؛ از بدو ورود در طی دو سال بی یکی از زبده ترین دانشمندان هسته ایی ما تبدیل می شود و در راه اندازی اولین زنجیره غنی سازی در سال 85 حضور پیدا می کند و جزء نفرات کلیدی است.

آب نیکی با تاکید بر نقش مهم احمدی روشن در تمام مراحل پیشبرد صنعت هسته ایی، گفت: بسیاری از مشکلات در طی مراحل مختلف این توسعه که باعث پیشبرد این صنعت می شد توسط مصطفی صورت می گرفت؛ مصطفی معمار تحول راهبردی این صنعت است؛ تمام دستاوردهایی که پس از این به دست می آوریم مدیون معماری وی است؛ مصطفی در واقع رهبر تیم مقابله با بزرگترین تحریمی است که در حال حاضر در دنیا اتفاق می افتد به عبارتی تحریم صنعت غنی سازی در ابعاد مختلف!

آب نیکی در ادامه گفت: تمام سازمان های جاسوسی دنیا در آن زمان دست به دست هم می دهند تا تجهیزات مختلف هسته ایی وارد ایران نشود و مصطفی یک جوان 30 ساله با تیم محدود و کوچک مقابل این سازمان ها قرار می گیرد و جالب این است که پیروز این میدان مصطفی احمدی روشن است؛ دشمن زمانی که با ویروس سعی در از بین بردن سیستم های هسته ایی ما داشت، باز نجات دهنده این صنعت مصطفی بود.

در ازای خون پسرم، بدهکار هم هستم!

رحیم احمدی روشن در ادامه اذعان داشت: من در ازای خون پسرم از مردم، از مسئولان و رهبر انقلاب طلبکار نیستم بلکه بدهکار هم هستم؛ اما متاسفانه ناخواسته یکسری از دوستان مصطفی را از رده خارج می کردند، من فقط یک سوال می پرسم به عنوان یک دوست؛ یکی از خبرگزاری ها سوالی پرسید درباره اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است، من گفتم نظر ما نظر رهبر انقلاب است؛ من به این عزیزان گفتم اگر در مصاحبه های آقای روحانی حضور داشتید از ایشان به عنوان یک ایرانی بپرسید چرا مسئولانی که به کار گمارند بچه هایی که برای این کار زحمت کشیدند و این صنعت را به این مرحله رساندند باید به این صورت با آنها برخورد شود؟ اگر قدردانی نمی کنند لااقل بی اعتنایی و بی انصافی نکنند.

برای داشتن خاورمیانه عاری از سلاح هسته‏ای اسرائیل باید خلع سلاح شود

مقصودی در ادامه از نوبری درباره زمان و چرایی پیوستن ایران به پیمان ان پی تی سوال پرسید که این گونه پاسخ شنید: ما در رژیم سابق به پیمان ان پی تی پیوستیم و آن زمان شرط 25 ساله گذاردیم و این زمان محدود به این دلیل بود که مطمئن شویم منطقه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ایی است؛ این 25 سال در حدود سال 74 پایان یافت؛ در این سال ایران باید چک می کرد که آن شرطش تامین شده است بعد به قبول دائمی کردن این پیمان تن می داد.

وی در ادامه گفت: در آن مقطع یک غفلتی صورت گرفت و ما با موافقتی که صرفا در اجلاس ژنو صورت گرفت که توسط نماینده ایران در ژنو(آقای ناصری) قبول کرد پیمان ان پی تی دائمی شود؛ در آن زمان ما باید بر شرط خود بیشتر پافشاری می کردیم؛ طرح خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای هم اکنون نیز در حال پیگیری است و اجلاس مربوط به آن را سال پیش آمریگایی ها نذاشتند برگزار شود چرا که این طرح یک راهکار بیشتر ندارد و آن اینست که اسرائیل خلع سلاح شود.

نوبری با تاکید بر این که در سال 74 ما باید اهرم فشار خود را حفظ می کردیم، اظهار داشت: در سال 74 در زمینه پیمان ان پی تی غفلت صورت گرفت و نباید دائمی می شد حداقل باید موقت امضا می شد.

در ادامه گفت و گوی تلفنی با اکبر اعتماد برقرار شد؛ وی در این گفت و گو اذعان داشت: کشورهای غربی با نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند و به عبارتی بر روی دولت ایران فشار می آورند؛ مسئله انرژی هسته اهرم فشار غربی ها شده است؛ اگر انرژی اتمی نباشد مورد دیگری پیدا می کنند؛ همکاری کشورهای غربی مادامی ادامه دارد که به نفع آن ها باشد؛ حیف است غربی ها این چنین بر ما فشار می آورند درباره صنعتی که ملی است.

وی درباره حضور ایران در ان پی تی، گفت: پیمان ان پی تی بهانه ایی در دست غربی هاست که فشار خود را بر ما زیاد کنند؛ مسائلی که غربی ها بر ما تحمیل می کنند با قرارداد ان پی تی تضاد دارد؛ ایران باید تهدید کند که اگر با پیمان ان پی تی ما را تهدید می کنند ما از ان پی تی خارج می شویم، چرا که غربی ها نمی خواهند ایران ان پی تی را ترک کند.

اعتماد درباره توافقات ژنو اظهار داشت: به دلیل تحریم هایی که ایجاد کردند برای ایران راه چاره ایی نگذاشتند که به این توافق تن دهد ولی نباید امتیاز ساخت بسیاری از وسایل را به غربی ها می دانند؛ امیدوارم بعد از 6 ماه ایران بتواند برخی تحریم ها را بردارد هرچند که من به غربی ها خوش بین نیستم چرا که به هر حال بهانه ایی پیدا می کنند؛ با شرایطی که اکنون ایجاد شده است برنامه هسته ایی مجددا باید مورد بررسی قرار گیرد تا برای آینده این صنعت تصمیم گیری شود، چرا که مسیر پیشین قابلیت ادامه دادن را ندارد.

مقصودی در ادامه درباره حضور احمدی روشن در بخش بازرگانی صنعت هسته ایی توضیح خواست که آب نیکی چنین پاسخ داد: دو ماموریت جدی برای کسی که در حوزه بازرگانی فعالیت می کند تعیین می شود، یکی انتقال فناوری و دیگری توسعه فناوری درون زا و بومی سازی و ساخت تجهیزات در داخل کشور است؛ کسی می تواند وارد این حوزه شود که صنعت غنی سازی را به خوبی بشناسد؛ کسی برای این حوزه مناسب است که علاوه بر هوش و ذکاوت بر دانش فنی نیز به طور کامل مسلط باشد.

مقصودی درباره تعلیق داوطلبانه ایران در سال 82 توضیح خواست که نوبری اذعان داشت: غربی ها با کشور های خاورمیانه مشکل دارند؛ محور استراتژی آمریکا در خاورمیانه رژیم اسرائیل است، یعنی استراتژی آمریکا این است که تمام کشورهای خاور میانه باید کوتاه تر از اسرائیل باشند؛ از حسنی مبارک چه کسی روابط صمیمانه تر با آمریا و اسرائیل داشت؟ اما آمریکا اجازه پیشرفت به مصر نداد.

وی در ادامه اظهار داشت: برای رسیدن به مرزهای علم جهانی دستیابی به انرژی هسته ایی است؛ باید صنعت هسته‏ای در کشور بومی شود تا بتوانیم به مرحله بعد پیشرفت علمی دست یابیم؛ اجازه نمی‏دهند این حلقه‏ای از علم و فن که ما باید فرابگیریم تا بتوانیم به مرحله های بعد برویم را داشته باشیم، برای ما قد علم و پیشرفت تعیین کردند؛ اگر قبول کنیم به تعلیق و تعطیلی مراکز هسته‏ای یعنی قبول کردیم ایران دیگر پیشرفت نکند.

نوبری بیان کرد: در سال 82 اعلام کردند که ایران به طور مخفیانه برنامه هسته‏ای خود را رشد داده است و با این مسئله به ایران گیر دادند؛ در دوره دولت سازندگی چک اسلوواکی قرار بود توربین هایی برای نیروگاه بوشهر بسازد که با فشار آمریکایی‏ها از این کار منصرف شدند، وزارت امور خارجه وقت باید در شورای حکام ار آمریکا شکایت می کرد چرا که در آن زمان بحث ها و دعواهای الان نبود؛ ما در آن زمان جزء پیمان ان پی تی بودیم و آمریکا هم جزء این پیمان بود و در این شرایط نه تنها به ما کمک نمی‏کنند بلکه مانع تراشی هم می کنند.

کارشناس ارشد روابط بین‏الملل در ادامه با اشاره به اینکه در دوره سازندگی می بایست از آمریکا به دلیل مانع تراشی شکایت می کردیم، گفت: این شکایت باعث می‏شد زمانی که بعدها ما را به مخفی کاری متهم کردند سند و دلیل برای این اتهام داشتیم؛ در سال 82 به این بهانه تمام برنامه هسته‏ای ما را تعلیق کردند و ما هر چه گفتند انجام دادیم؛ در این زمان نه تنها اجازه ادامه کار را به ما ندادند بلکه از ما خواستند به طور کامل برنامه را تعطیل کنیم که مقام معظم رهبری اجازه ندادند و دستور برداشتن تعلیق و ادامه پیشبرد برنامه هسته‏ای را دادند.

ایران باید به فناوری هسته‏ای برسد

آب نیکی در ادامه بحث به استراتژی دشمن پرداخت و توضیح داد: در برخورد با برنامه هسته‏ای ایران استراتژی اول دشمن تحریم بود و زمانی که پی برد ما تحریم را دور زده ایم شروع به تخریب کردند؛ از فروش تجهیزات معیوب و دستکاری شده گرفته تا کارگزاری بمب های کوچک در تجهیزاتی که به ایران می دادند؛ و حتی دشمن به تخریب افکار عمومی نیز دست زد و حرف هایی هم چون نمی خواهیم و به چه درد ما می‏خورد را در بین مردم ترویج داد در حالی که ما کشور در حال توسعه هستیم و تا چند سال آینده برای تولید برق دچار مشکل خواهیم شد و باید از انرژی هسته ایی برای تولید برق استفاده کنیم.

آب نیکی در ادامه گفت: یک کشور در حال توسعه نمی تواند این فناوری را نداشته باشد در حالی که این فناوری در تولید برق، در کشاورزی، پزشکی و... بسیار مفید است؛ با این وجود که تمام کارهای ما واضح و روشن است اما دشمن به چنین کارهایی برای مقابله با ایران دست می زند.

ایران در طول تاریخ از توافق نویسی ضربه خورده است

نوبری در پایان درباره توافقنامه ژنو اظهار داشت: مشکل ایران همواره در توافق نویسی بود و این از توافق نامه ها در طول تاریخ کاملا مشهود بوده است و همواره ایران ضربه خورده است؛ غربی ها همواره در توافق نامه زمانی که برای ایران بود کاملا واضح صحبت از باید ها و نباید ها کردند اما وقتی نوبت به خودشان می‏رسید مفاهیم را به صورت دوپهلو بیان می کردند.  

اشتباهی که سه رئیس جمهور ایران کردند!  

در توافق نامه پیش برای ما تعیین کردند که چه چیزهایی را تعلیق کنیم و کاملا جزئیات را بیان کردند در حالی که برای خود فقط اعتماد کردن را ذکر کردند به عبارتی یک تعریف کلی را بیان کردند؛ ما تا کجا باید پیش می رفتیم تا اعتماد آنها ایجاد شود؟ هر قدم که پیش می رفتیم باز می گفتند نه ما هنوز اعتماد نکردیم.

در دوره آقای احمدی نژاد با ذکر کلمه ابهام در توافق نامه توانستند بهانه های جدید برای ایران ایجاد کنند در حالی که تمام کارهایی که آژانس از ما خواسته بود را انجام دادیم؛ در دولت آقای خاتمی کلمه اعتماد کار ما را خراب کرد و در دولت آقای احمدی نژاد کلمه ابهام در متن توافق نامه ایران را از جشن هسته ایی دور کرد؛ اشتباه دیگر آقای احمدی نژاد این بود که در مهم ترین زمان گفت دیگر کاری به مسئله هسته‏ای ندارد و به ما مربوط نمی شود یعنی کسی که دارد مذاکره می‏کند پشتیبانی دولت را ندارد.

اشتباهی که در دولت آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد اتفاق افتاد، دولت تدبیر و امید هم در توافق نامه‏ی ژنو مرتکب شد؛ ترس از رسیدن ما به انرژی هسته ای غرب را پشت میز مذاکره آورد و ایران را ترس از تحریم‏های اصلی نفتی و بانکی به پای میز مذاکره کشاند؛ در توافق نامه این گونه ذکر شده است که در شش ماه ما نگرانی آن ها را برطرف کردیم و بیشتر فناوری را متوقف کردیم همانطور که آقای کری گفت که ما دیگر نگران نیستیم، چرا نگران نیستند؟

اگر قرار بود تقابل استراتژیکی برقرار شود باید همزمان نگرانی ما هم برطرف می کردند ولی این کار را انجام ندادند؛ زمانی که در محضر برای خرید خودرو می روید تا پول را ندهید طرف هم نمی نویسد ثبت با سند برابر است ولی در توافق نامه ژنو ما نوشتیم ثبت با سند برابر است اما به ما گفتند برو پول را در دراز مدت می دهم؛ موافق نامه ژنو این است که در 6 ماه اول آن چه که ما باید بدهیم دادیم اما آن چه که از آن ها قرار است بگیریم در یک پروسه دراز مدت تعریف شده است که زمان دقیقی برای آن تعیین نشده است! هیچ کسی نه تنها در ایران بلکه در دنیا چنین قراردادی را برای یک چیز کوچک هم امضا نمی کند.

ثریا برنامه ای انتقادی است که هر چهارشنبه شب ساعت 23:15 با تحلیل موضوعات فناوری از شبکه یک سیما روی آنتن می رود.

رجانیوز فیلم این برنامه را در اختیار مخاطبان قرار می‏دهد: 

 

 مشروح برنامه هسته ای ثریا

 

دانلود

 

سخنان جالب اکبر اعتماد در دفاع از حقوق هسته ای ایران

 

دانلود1

دانلود 2

 

انیمیشن دارا و ندار (تاریخچه NPT و پروتکل الحاقی)

دانلود

 

هدیه ویژه ثریا به جک استراو

دانلود


92/10/20
12:49 صبح

اصرار رئیس جمهور بر دفاع از رویکردی فرهنگی که در مجلس کارت زرد گ

بدست عبدالله در دسته

روحانی: هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم/ به امثال جنتی افتخار می کنیم و نگرانی از کارت زرد مجلس نداریم!/ آقای روحانی! جنتی به این دلیل کارت زرد گرفت؛ باز هم نگران نیستید؟ + اسلاید

 

گروه فرهنگی- رجانیوز: اظهارات شب گذشته رییس جمهور در جمع تعدادی از هنرمندان اگرچه مطابق دیگر صحبت های آقای روحانی طی چند ماه گذشته مملو از تعابیر کلی، دفاع از رویکرد اعتدال، دوری از افراط و ... بود اما بخش های مهم دیگری هم داشت که توجه به آنها ضروری به نظر می رسد.

به گزارش رجانیوز، رئیس جمهور در بخشی از سخنانش در این مراسم، رویکرد کلان دولت جدید درباره نوع نگاه به دولت را به نمایش گذاشت و گفت: «هر هنرمندی می‌خواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد، اگر بگوییم هنر مرده را زنده می‌کند سخن به گزاف نگفته‌ایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی‌معناست.»
 
این سخنان در حالی از سوی آقای روحانی بیان شده است که  در اندیشه دینی و انقلابی هیچ گاه نمی توان به تمام هنرمندان به یک دیده نگریست و بدیهی است روش و عملکرد هنرمندی که دغدغه و تلاشش در جهت تعالی ارزش های دینی و بشری است با هنرمند دیگری که به  اسم هنر به دنبال ترویج اباحه گری و ابتذال در این عرصه است، تفاوت های آشکاری دارد.
 
در این زمینه امام خمینی (ره) در پیام معروف خود به هنرمندان در شهریور 1367 به تفاوت های دو مدل هنر اشاره کرده و می نویسند:
 
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - اسلام ائمه هدی - علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه " اسلام آمریکایی" باشد.»
 
ایشان در بخش دیگری از این پیام می فرمایند: «هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند. و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملا اعلا شتافتند. و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی‌درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.» (جلد 21، صص 145)
 
با این حال مشخص نیست از چه رو آقای روحانی تقسیم هنرمدان به ارزشی و غیر ارزشی را اقدامی بی معنا دانسته و با بیان این مساله در جمع هنرمندان به دنبال چه هدفی بوده است اما آنچه مشخص است، نادرست و خطرناک بودن این مدل نگاه به هنر است که در عمل منجر به ترویج اباحه گری و ابتذال به اسم هنر خواهد شد.
 
اما سخنان آقای روحانی در جمع هنرمندان بخش مهم دیگری نیز داشت، آنجایی که وی با اشاره به تعطیل شدن ارکستر سمفونی موسیقی ملی و تلاش دولت برای احیای آن، با ادبیاتی تهدید آمیز و تحقیر گونه نسبت به مجلس شورای اسلامی گفت: «اگرچه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد. این دولت به تمام تعهداتی که در دوران انتخابات داده است عمل خواهد کرد. کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست. ما به امثال آقای جنتی‌ها بعنوان مدافع آزادی افتخار می‌کنیم.»
 
ادبیات رییس جمهور و جبهه‏گیری در قبال کارت زرد روزهای گذشته نمایندگان مجلس به وزیر ارشاد به خاطر بی توجهی به ترویج اباحه گری در عرصه فرهنگ و سیاست های لیبرالی، و تاکید بر اینکه «کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست» می تواند روند تعامل قوا را مختل کرده و منجر به کشمکش های بیهوده میان قوای مقننه و مجریه شود.
 
از سوی دیگر باید توجه داشت که عملکرد جنجالی، پرحاشیه و غیر قابل قبول علی جنتی وزیر ارشاد دولت یازدهم طی چند ماه ابتدایی دولت به گونه ای بوده است که اکثریت نمایندگان مجلس در جلسه سوال از وزیر ارشاد نه تنها از پاسخ وی به پرسش حمید رسایی نماینده مردم تهران قانع نشدند بلکه با اخطار به وی و صدور اولین کارت زرد برای او، جنتی را یک قدم به استیضاح نزدیک کردند.
 
در این جلسه حمید رسایی از وزیر ارشاد پیرامون «دلیل تساهل و تسامحی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر توهین به مقدسات از یک طرف و از سوی دیگر ترویج اباحه‌گری با پرداختن به موضوعات محل اختلاف و غیرضروری» سوال پرسیده بود و در ادامه با نمایش یک اسلاید مختصر از عملکرد مطبوعات و بخش های دیگر وزارت ارشاد طی ماه های گذشته، نسبت به تکرار مشی سیاست های فرهنگی مبتذل دوره اصلاحات در وزارت ارشاد هشدار داده بود. در ادامه برخی صفحات این اسلاید را مشاهده می کنید:
 
 
ترویج خالکوبی در رسانه های زرد، در سایه بی تفاوتی وزارت ارشاد
 
 
حضور همسران وزیر ارشاد و وزیر خارجه در مراسم شوی لباس یکی از کشورهای همسایه و تبدیل شدن این موضوع به تیتر اول یکی از روزنامه ها
 
 
 
معرفی و تبلیغ محسن نامجو خواننده فراری و هتاک به ائمه و مقدسات در صفحه نخست یکی از نشریات و بی تفاوتی وزارت ارشاد
 
به گفته بسیاری از کارشناسان، نمایش این اسلاید در مجلس شورای اسلامی و توضیح دقیق رفتارهای وزارت ارشاد و مطبوعات طی ماه های گذشته تاثیر بسیار زیادی در عدم اقناع نمایندگان از پاسخ های علی جنتی داشت.
 
از  اینجا می توانید اسلاید نمایش داده شده در مجلس را به طور کامل دریافت کنید.
 
در همین  رابطه رسایی دو متن جداگانه نیز درباره عملکرد وزارت ارشاد درباره تک خوانی زنان و اقدام ناعادلانه وزارت ارشاد در توزیع یارانه مطبوعات در میان نمایندگان پخش کرد که به ترتیب متن کامل هر دو را مشاهده می فرمایید:
 
متن اول:
 
یارانه مطبوعات همه استانها : دو و نیم میلیارد
یارانه دو نشریه استانی : یک میلیارد تومان(!)
 
آیا این نشانه اعتدال است که روزنامه های استانی آذری زبان، نشریات مازندران و گیلان،‌ نشریات خوزستان، اصفهان، خراسان رضوی و شمالی و جنوبی و نشریات دیگر استان ها برای هر شش ماه، هر کدام 10 تا 20 میلیون تومان یارانه دریافت کنند و روزنامه استانی "خبر جنوب" با حداکثر تیراژ 30000 نسخه، یارانه 634میلیون تومانی دریافت کند؟!
 
این در حالی است که مبالغ اختصاص داده شده به اکثر نشریات در فهرست اعلام شده وزارت ارشاد بسیار ناچیز است. جدا از نحوه محاسبه کمک های اعلام شده که حتما فرمول خاصی برای خود دارد، آنچه که شائبه ها را بیشتر می کند ارتباط صاحب امتیاز این روزنامه، غلامحسین واحدی پور تبریزی و آقای حسین انتظامی، معاون محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شرکت "توسعه مکتب خبر ایرانیان" است که در ذیل آگهی رسمی تاسیس این شرکت نام این دو نفر آورده می شود. 
 
جالب تر آنکه در شناسنامه روزنامه خبر جنوب مشخصات صاحب امتیاز به صورت کامل آورده نشده است و تنها به ذکر نام حسین واحدی پور اکتفا شده در حالی که در نرم افزارهای معاونت مطبوعاتی صاحب امتیاز شرکت توسعه مکتب خبر ایرانیان ثبت شده است.
 
آیا مضحک نیست که روزنامه سراسری و کثیر الانتشار اطلاعات 300 میلیون، روزنامه سراسری و کثیرالانتشار کیهان 340 میلیون و در مقابل روزنامه خبر جنوب که فقط در سه استان های جنوب کشور با تیراژ 30 هزار نسخه توزیع می شود، به دلیل شراکت مدیر آن با معاون مطبوعاتی در شرکت مطبوعاتی "مکتب خبر ایرانیان" به اندازه مجموع دو روزنامه اطلاعات و کیهان یارانه بگیرد؟ این در حالی است که دیگر نشریات سه استان جنوبی کشور نیز بسیار ناچیز است.
 
عجیب است که آقای معاون مطبوعاتی به روزنامه زرد "خبر ورزشی" که خودش شریک و مدیر عامل شرکت صاحب امتیاز آن (مؤسسه مکتب خبر ایرانیان) است، هم در جایی دیگر 465 میلیون یعنی بیش از همه روزنامه های معتبر و کثیر الانتشار کشور یارانه داده است.
 
این در واقع به این معناست که آقای معاون وزیر محترم در 100 روز اول فعالیتش، از مجموع 5 میلیارد تومان یارانه مطبوعاتی کشور که حدود 5/2 میلیارد تومان آن متعلق به بیش از 800 نشریه استانی است، مبلغ 1میلیارد تومان را برای دو روزنامه استانی شرکت "مکتب خبر ایرانیان" که خودش مدیر عامل آن است، کنار گذاشته است! البته از یارانه سایر نشریات مسئولان این شرکت یعنی روزنامه سیاسی "خبر" و خبرگزاری "خبر آنلاین" هنوز اطلاعاتی به دست نیامده است.
 
چرا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در برابر اعتراض رسانه ها سکوت کرده و هیچ پاسخی در این خصوص نمی دهد و موضوع را به گذر زمان و فراموشی واگذار کرده است؟ 
 
چرا وزیر محترم ارشاد هیچ برخورد اصلاحی با این رفتار تبعیض آمیز از خود نشان نمی دهد؟
 
 
متن دوم:
 
تک خوانی زن، تابوی 35 ساله ای که شکسته شد!
 
شکسته شدن تابوی 35 ساله، تیتری بود که در تاریخ 9 آبان 92 در بیش از 100 رسانه مجازی و مکتوب منتشر شد. در اکثر این رسانه ها با انتشار عکس یکی از خوانندگان زن – که در ذیل این برگه نمونه تصاویر جلسه خوانندگی آن منتشر شده – چنین آمده بود: "دیشب پس از 35 سال اولین بار یک بانوی ایرانی در کنسرت، آواز خواند. کنسرت "گروه ماه" با خوانندگی مهدیه محمدخانی در تالار وحدت تهران و با مجوز وزارت ارشاد اجرا شد." 
 
البته در تمام این خبرها به موضوع حضور وزیر ارشاد در این جلسه نیز اشاره شده بود که وزارت ارشاد این بخش از خبر را همان روز تکذیب کرد. هر چند در تمام خطوط خبری، اصل برگزاری جلسه خوانندگی مهدیه محمد خانی را  نتیجه سیاست های جدید علی جنتی دانسته بودند.
 
ده روز قبل از این، در 30 مهر 92 برای اولین بار وقتی وزیر فرهنگ و ارشاد در حاشیه مراسم رونمایی از نهج‌البلاغه مطلا در خصوص عملکرد معاونت هنری به دلیل اعطای مجوز به کنسرت های تک خوانی زنان مورد سئوال قرار گرفت،‌ از سیاست جدید وزارت ارشاد که جماعتی آن را شکستن تابوی 35 ساله می نامیدند،‌ حمایت کرد و گفت: "هر کس در اظهار نظر شخصی خود در این باره آزاد است اما نظر واحدی حتی بین مراجع تقلید هم در این زمینه وجود ندارد. بعضی از مراجع تقلید گفته‌اند: تک‌خوانی خانم‌ها اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد و الان هم بین مراجع هم نظر واحدی درباره تک خوانی خانم‌ها وجود ندارد."
 
وزیر ارشاد باید پاسخ دهد که آیا برنامه ای که با مجوز ارشاد با این کیفیت برگزار می شود، موجب مفسده نیست؟ 
 
وزیر ارشاد در طول 100 روز اول کاری دولت یازدهم، بیش از پنج بار درباره تک خوانی زنان اظهار نظر کرد و هر بار اختلاف فتوای علما را بهانه اعطای مجوزش به این جلسات کرد. هر چند این رفتار وی با تذکر و اخطار علمای معظم حوزه علمیه مواجه شد اما سئوال مهم از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که آیا مهمترین معضل هنری کشور، خوانندگی خانم ها بوده است؟ آیا غیر از مهدیه محمد خانی هم خواننده زن داریم؟ اگر داریم آیا کیفیت مجالس آنها غیر از مهدیه محمد خانی است؟ 
 
آیا در 35 سال گذشته، کسی از اختلاف فتوای مراجع در این باره خبر نداشت و وزیر ارشاد دولت یازدهم تنها کسی بود که آن را کشف کرد؟ آیا بیان نصف و نیمه فتوای علما بدون دقت در ظرایف فقهی آن، نمی تواند مفسد انگیز باشد؟ آیا انجام مقدمه حلال اگر موجب مفسده شود، جایز است؟ 
 
آیا در برگزاری جلسات خوانندگی زنان با کیفیتی که در تصاویر پیوست ملاحظه کردید، شروطی که مراجع و علمایی که قائل به حلیت آن هستند، رعایت می شود؟ آیا حضور خواننده زن با چنین کیفیتی به جلسه لهو و لعب شبیه نیست و موجب مفسده نمی شود؟ آیا مفسده  حضور بانوان در ورزشگاه – که آن هم محل اختلاف علماست – بیشتر است یا خوانندگی زنان به این شکلی که در حال حاضر با مجوز ارشاد در حال اجرا است؟ 
 
در مورد گوش دادن به صدای خواننده زن برای مردان، همه مراجع معتقدند که اگر به شکل غنا یا مفسده انگیز یا مناسب جلسات لهو و لعب باشد، جایز نیست. در غیر این صورت اما دو دیدگاه فقهی وجود دارد؛ برخی از مراجع این امر را به خودی خود حرام نمی دانند؛ مثلا  امام خمینی در پاسخ به سؤالی در زمینه تک خوانی زن به صورت آواز سرود، اینگونه فرموده اند: «مجرد صوت زن نامحرم حرام نیست و استماع صدای زن فی نفسه منعی ندارد ولی اگر به ملاحظه وضع خاص خواننده در حال خواندن، یا وضع خاص مجلس و محل خوانندگی، یا به ملاحظه مضامین موضوعی که خوانده می شود، از مصادیق خوانندگی مطرب لهوی به حساب آید و یا مستلزم مفاسدی باشد،‌ جایز نیست.»
 
و امام خامنه ای معتقدند: اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان ) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد. اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.
 
همچنین آیت الله العظمی سیستانی نیز در بخشی از پرسش و پاسخ سایت خود آورده اند که: "سؤال: آیا گوش دادن به صداى خوانندگى زن در حالى که محتواى آن اصلا فاسد نیست مثلا اشعار مولوى و یا حافظ و یا ... که کاملا از نظر فساد در امان هستند و فقط خواننده آن زن است چه اشکالى دارد؟ پاسخ: اگر با تلذذ شهوى باشد حرام است و اگر بدون آن و آهنگ همراه آن مناسب مجالس عیاشى و خوشگذرانى باشد، باز هم حرام است."
 
اما برخی مراجع مطلقا حتی بدون لذت و مفسده آن را جایز نمی دانند؛ مثلا به نظر آیت الله العظمی بهجت، گوش دادن به آواز زن خواننده بنابر احتیاط واجب جایز نیست، هرچند قصد ریبه و لذت نباشد. یا  آیت الله العظمی فاضل فرموده اند: «گوش فرا دادن به خواننده زن، جایز نیست» و بعضی دیگر از فقهاء مانند آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم گفته اند که حتی در شب عروسی هم برای زنان، آوازه خوانی جایز نیست.
 
وزیر ارشاد در پرتو سیاست های جدیدش با نگاه ناقص به فتوای علما به شکل ناخواسته، بازار خوانندگان زیرزمینی را گرم کرده است و عملا نظرات ایشان به تایید مجالس امثال این خواننده و مجالس وی – که نمونه ای از تصاویرش پیوست گردیده - ختم شده است!
 
چطور وزیر ارشاد در خصوص خوانندگی زنان اختلاف فتوای مراجع را بهانه می کند اما در برخورد با روزنامه هتاک بهار که امامت امیرالمومنین(ع) را در شب عید غدیر زیر سئوال برد و غدیر را انکار کرد و مراجع عظام تقلید و مومنین کشور بالاتفاق برخورد با این هتاکی را ضروری می دانستند، در برابر توقیف این روزنامه هتاک اظهار تأسف کرد و وعده داد که جلوی روند برخورد با مطبوعات متخلف را می گیرد؟ 

به نظر می رسد منطق نمایندگان مجلس در کارت زرد به وزیر ارشاد، کاملا روشن بوده و از بی تفاوتی این وزارتخانه به ترویج اباحی گری در عرصه فرهنگ منبعث شده است، اما نکته مهم آن است که آیا منظور رئیس محترم جمهور از اینکه اعلام کرده اند کارت زرد را برای دولت نگرانی نمی‏دانند و به امثال آقای جنتی افتخار می‌کنند، این است که دولت عامدانه قرار است نسبت به این شیوه و ترویج اباحی گری در عرصه فرهنگ بی تفاوت باشد و قرار است با منتقدین این منش با ابزار توقیف نشریه رفتار کند، که اگر این چنین باشد این یک زنگ خطر جدی برای عرصه فرهنگ کشور خواهد بود و البته جریانات منتقد را نیز به دقت و تذکر و واکنش جدی تر و قانونی به رویه فرهنگی دولت مصمم خواهد کرد.

92/10/20
12:49 صبح

اصرار رئیس جمهور بر دفاع از رویکردی فرهنگی که در مجلس کارت زرد گ

بدست عبدالله در دسته

روحانی: هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم/ به امثال جنتی افتخار می کنیم و نگرانی از کارت زرد مجلس نداریم!/ آقای روحانی! جنتی به این دلیل کارت زرد گرفت؛ باز هم نگران نیستید؟ + اسلاید

 

گروه فرهنگی- رجانیوز: اظهارات شب گذشته رییس جمهور در جمع تعدادی از هنرمندان اگرچه مطابق دیگر صحبت های آقای روحانی طی چند ماه گذشته مملو از تعابیر کلی، دفاع از رویکرد اعتدال، دوری از افراط و ... بود اما بخش های مهم دیگری هم داشت که توجه به آنها ضروری به نظر می رسد.

به گزارش رجانیوز، رئیس جمهور در بخشی از سخنانش در این مراسم، رویکرد کلان دولت جدید درباره نوع نگاه به دولت را به نمایش گذاشت و گفت: «هر هنرمندی می‌خواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد، اگر بگوییم هنر مرده را زنده می‌کند سخن به گزاف نگفته‌ایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی‌معناست.»
 
این سخنان در حالی از سوی آقای روحانی بیان شده است که  در اندیشه دینی و انقلابی هیچ گاه نمی توان به تمام هنرمندان به یک دیده نگریست و بدیهی است روش و عملکرد هنرمندی که دغدغه و تلاشش در جهت تعالی ارزش های دینی و بشری است با هنرمند دیگری که به  اسم هنر به دنبال ترویج اباحه گری و ابتذال در این عرصه است، تفاوت های آشکاری دارد.
 
در این زمینه امام خمینی (ره) در پیام معروف خود به هنرمندان در شهریور 1367 به تفاوت های دو مدل هنر اشاره کرده و می نویسند:
 
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - اسلام ائمه هدی - علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه " اسلام آمریکایی" باشد.»
 
ایشان در بخش دیگری از این پیام می فرمایند: «هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند. و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملا اعلا شتافتند. و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی‌درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.» (جلد 21، صص 145)
 
با این حال مشخص نیست از چه رو آقای روحانی تقسیم هنرمدان به ارزشی و غیر ارزشی را اقدامی بی معنا دانسته و با بیان این مساله در جمع هنرمندان به دنبال چه هدفی بوده است اما آنچه مشخص است، نادرست و خطرناک بودن این مدل نگاه به هنر است که در عمل منجر به ترویج اباحه گری و ابتذال به اسم هنر خواهد شد.
 
اما سخنان آقای روحانی در جمع هنرمندان بخش مهم دیگری نیز داشت، آنجایی که وی با اشاره به تعطیل شدن ارکستر سمفونی موسیقی ملی و تلاش دولت برای احیای آن، با ادبیاتی تهدید آمیز و تحقیر گونه نسبت به مجلس شورای اسلامی گفت: «اگرچه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد. این دولت به تمام تعهداتی که در دوران انتخابات داده است عمل خواهد کرد. کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست. ما به امثال آقای جنتی‌ها بعنوان مدافع آزادی افتخار می‌کنیم.»
 
ادبیات رییس جمهور و جبهه‏گیری در قبال کارت زرد روزهای گذشته نمایندگان مجلس به وزیر ارشاد به خاطر بی توجهی به ترویج اباحه گری در عرصه فرهنگ و سیاست های لیبرالی، و تاکید بر اینکه «کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست» می تواند روند تعامل قوا را مختل کرده و منجر به کشمکش های بیهوده میان قوای مقننه و مجریه شود.
 
از سوی دیگر باید توجه داشت که عملکرد جنجالی، پرحاشیه و غیر قابل قبول علی جنتی وزیر ارشاد دولت یازدهم طی چند ماه ابتدایی دولت به گونه ای بوده است که اکثریت نمایندگان مجلس در جلسه سوال از وزیر ارشاد نه تنها از پاسخ وی به پرسش حمید رسایی نماینده مردم تهران قانع نشدند بلکه با اخطار به وی و صدور اولین کارت زرد برای او، جنتی را یک قدم به استیضاح نزدیک کردند.
 
در این جلسه حمید رسایی از وزیر ارشاد پیرامون «دلیل تساهل و تسامحی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر توهین به مقدسات از یک طرف و از سوی دیگر ترویج اباحه‌گری با پرداختن به موضوعات محل اختلاف و غیرضروری» سوال پرسیده بود و در ادامه با نمایش یک اسلاید مختصر از عملکرد مطبوعات و بخش های دیگر وزارت ارشاد طی ماه های گذشته، نسبت به تکرار مشی سیاست های فرهنگی مبتذل دوره اصلاحات در وزارت ارشاد هشدار داده بود. در ادامه برخی صفحات این اسلاید را مشاهده می کنید:
 
 
ترویج خالکوبی در رسانه های زرد، در سایه بی تفاوتی وزارت ارشاد
 
 
حضور همسران وزیر ارشاد و وزیر خارجه در مراسم شوی لباس یکی از کشورهای همسایه و تبدیل شدن این موضوع به تیتر اول یکی از روزنامه ها
 
 
 
معرفی و تبلیغ محسن نامجو خواننده فراری و هتاک به ائمه و مقدسات در صفحه نخست یکی از نشریات و بی تفاوتی وزارت ارشاد
 
به گفته بسیاری از کارشناسان، نمایش این اسلاید در مجلس شورای اسلامی و توضیح دقیق رفتارهای وزارت ارشاد و مطبوعات طی ماه های گذشته تاثیر بسیار زیادی در عدم اقناع نمایندگان از پاسخ های علی جنتی داشت.
 
از  اینجا می توانید اسلاید نمایش داده شده در مجلس را به طور کامل دریافت کنید.
 
در همین  رابطه رسایی دو متن جداگانه نیز درباره عملکرد وزارت ارشاد درباره تک خوانی زنان و اقدام ناعادلانه وزارت ارشاد در توزیع یارانه مطبوعات در میان نمایندگان پخش کرد که به ترتیب متن کامل هر دو را مشاهده می فرمایید:
 
متن اول:
 
یارانه مطبوعات همه استانها : دو و نیم میلیارد
یارانه دو نشریه استانی : یک میلیارد تومان(!)
 
آیا این نشانه اعتدال است که روزنامه های استانی آذری زبان، نشریات مازندران و گیلان،‌ نشریات خوزستان، اصفهان، خراسان رضوی و شمالی و جنوبی و نشریات دیگر استان ها برای هر شش ماه، هر کدام 10 تا 20 میلیون تومان یارانه دریافت کنند و روزنامه استانی "خبر جنوب" با حداکثر تیراژ 30000 نسخه، یارانه 634میلیون تومانی دریافت کند؟!
 
این در حالی است که مبالغ اختصاص داده شده به اکثر نشریات در فهرست اعلام شده وزارت ارشاد بسیار ناچیز است. جدا از نحوه محاسبه کمک های اعلام شده که حتما فرمول خاصی برای خود دارد، آنچه که شائبه ها را بیشتر می کند ارتباط صاحب امتیاز این روزنامه، غلامحسین واحدی پور تبریزی و آقای حسین انتظامی، معاون محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شرکت "توسعه مکتب خبر ایرانیان" است که در ذیل آگهی رسمی تاسیس این شرکت نام این دو نفر آورده می شود. 
 
جالب تر آنکه در شناسنامه روزنامه خبر جنوب مشخصات صاحب امتیاز به صورت کامل آورده نشده است و تنها به ذکر نام حسین واحدی پور اکتفا شده در حالی که در نرم افزارهای معاونت مطبوعاتی صاحب امتیاز شرکت توسعه مکتب خبر ایرانیان ثبت شده است.
 
آیا مضحک نیست که روزنامه سراسری و کثیر الانتشار اطلاعات 300 میلیون، روزنامه سراسری و کثیرالانتشار کیهان 340 میلیون و در مقابل روزنامه خبر جنوب که فقط در سه استان های جنوب کشور با تیراژ 30 هزار نسخه توزیع می شود، به دلیل شراکت مدیر آن با معاون مطبوعاتی در شرکت مطبوعاتی "مکتب خبر ایرانیان" به اندازه مجموع دو روزنامه اطلاعات و کیهان یارانه بگیرد؟ این در حالی است که دیگر نشریات سه استان جنوبی کشور نیز بسیار ناچیز است.
 
عجیب است که آقای معاون مطبوعاتی به روزنامه زرد "خبر ورزشی" که خودش شریک و مدیر عامل شرکت صاحب امتیاز آن (مؤسسه مکتب خبر ایرانیان) است، هم در جایی دیگر 465 میلیون یعنی بیش از همه روزنامه های معتبر و کثیر الانتشار کشور یارانه داده است.
 
این در واقع به این معناست که آقای معاون وزیر محترم در 100 روز اول فعالیتش، از مجموع 5 میلیارد تومان یارانه مطبوعاتی کشور که حدود 5/2 میلیارد تومان آن متعلق به بیش از 800 نشریه استانی است، مبلغ 1میلیارد تومان را برای دو روزنامه استانی شرکت "مکتب خبر ایرانیان" که خودش مدیر عامل آن است، کنار گذاشته است! البته از یارانه سایر نشریات مسئولان این شرکت یعنی روزنامه سیاسی "خبر" و خبرگزاری "خبر آنلاین" هنوز اطلاعاتی به دست نیامده است.
 
چرا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در برابر اعتراض رسانه ها سکوت کرده و هیچ پاسخی در این خصوص نمی دهد و موضوع را به گذر زمان و فراموشی واگذار کرده است؟ 
 
چرا وزیر محترم ارشاد هیچ برخورد اصلاحی با این رفتار تبعیض آمیز از خود نشان نمی دهد؟
 
 
متن دوم:
 
تک خوانی زن، تابوی 35 ساله ای که شکسته شد!
 
شکسته شدن تابوی 35 ساله، تیتری بود که در تاریخ 9 آبان 92 در بیش از 100 رسانه مجازی و مکتوب منتشر شد. در اکثر این رسانه ها با انتشار عکس یکی از خوانندگان زن – که در ذیل این برگه نمونه تصاویر جلسه خوانندگی آن منتشر شده – چنین آمده بود: "دیشب پس از 35 سال اولین بار یک بانوی ایرانی در کنسرت، آواز خواند. کنسرت "گروه ماه" با خوانندگی مهدیه محمدخانی در تالار وحدت تهران و با مجوز وزارت ارشاد اجرا شد." 
 
البته در تمام این خبرها به موضوع حضور وزیر ارشاد در این جلسه نیز اشاره شده بود که وزارت ارشاد این بخش از خبر را همان روز تکذیب کرد. هر چند در تمام خطوط خبری، اصل برگزاری جلسه خوانندگی مهدیه محمد خانی را  نتیجه سیاست های جدید علی جنتی دانسته بودند.
 
ده روز قبل از این، در 30 مهر 92 برای اولین بار وقتی وزیر فرهنگ و ارشاد در حاشیه مراسم رونمایی از نهج‌البلاغه مطلا در خصوص عملکرد معاونت هنری به دلیل اعطای مجوز به کنسرت های تک خوانی زنان مورد سئوال قرار گرفت،‌ از سیاست جدید وزارت ارشاد که جماعتی آن را شکستن تابوی 35 ساله می نامیدند،‌ حمایت کرد و گفت: "هر کس در اظهار نظر شخصی خود در این باره آزاد است اما نظر واحدی حتی بین مراجع تقلید هم در این زمینه وجود ندارد. بعضی از مراجع تقلید گفته‌اند: تک‌خوانی خانم‌ها اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد و الان هم بین مراجع هم نظر واحدی درباره تک خوانی خانم‌ها وجود ندارد."
 
وزیر ارشاد باید پاسخ دهد که آیا برنامه ای که با مجوز ارشاد با این کیفیت برگزار می شود، موجب مفسده نیست؟ 
 
وزیر ارشاد در طول 100 روز اول کاری دولت یازدهم، بیش از پنج بار درباره تک خوانی زنان اظهار نظر کرد و هر بار اختلاف فتوای علما را بهانه اعطای مجوزش به این جلسات کرد. هر چند این رفتار وی با تذکر و اخطار علمای معظم حوزه علمیه مواجه شد اما سئوال مهم از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که آیا مهمترین معضل هنری کشور، خوانندگی خانم ها بوده است؟ آیا غیر از مهدیه محمد خانی هم خواننده زن داریم؟ اگر داریم آیا کیفیت مجالس آنها غیر از مهدیه محمد خانی است؟ 
 
آیا در 35 سال گذشته، کسی از اختلاف فتوای مراجع در این باره خبر نداشت و وزیر ارشاد دولت یازدهم تنها کسی بود که آن را کشف کرد؟ آیا بیان نصف و نیمه فتوای علما بدون دقت در ظرایف فقهی آن، نمی تواند مفسد انگیز باشد؟ آیا انجام مقدمه حلال اگر موجب مفسده شود، جایز است؟ 
 
آیا در برگزاری جلسات خوانندگی زنان با کیفیتی که در تصاویر پیوست ملاحظه کردید، شروطی که مراجع و علمایی که قائل به حلیت آن هستند، رعایت می شود؟ آیا حضور خواننده زن با چنین کیفیتی به جلسه لهو و لعب شبیه نیست و موجب مفسده نمی شود؟ آیا مفسده  حضور بانوان در ورزشگاه – که آن هم محل اختلاف علماست – بیشتر است یا خوانندگی زنان به این شکلی که در حال حاضر با مجوز ارشاد در حال اجرا است؟ 
 
در مورد گوش دادن به صدای خواننده زن برای مردان، همه مراجع معتقدند که اگر به شکل غنا یا مفسده انگیز یا مناسب جلسات لهو و لعب باشد، جایز نیست. در غیر این صورت اما دو دیدگاه فقهی وجود دارد؛ برخی از مراجع این امر را به خودی خود حرام نمی دانند؛ مثلا  امام خمینی در پاسخ به سؤالی در زمینه تک خوانی زن به صورت آواز سرود، اینگونه فرموده اند: «مجرد صوت زن نامحرم حرام نیست و استماع صدای زن فی نفسه منعی ندارد ولی اگر به ملاحظه وضع خاص خواننده در حال خواندن، یا وضع خاص مجلس و محل خوانندگی، یا به ملاحظه مضامین موضوعی که خوانده می شود، از مصادیق خوانندگی مطرب لهوی به حساب آید و یا مستلزم مفاسدی باشد،‌ جایز نیست.»
 
و امام خامنه ای معتقدند: اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان ) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد. اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.
 
همچنین آیت الله العظمی سیستانی نیز در بخشی از پرسش و پاسخ سایت خود آورده اند که: "سؤال: آیا گوش دادن به صداى خوانندگى زن در حالى که محتواى آن اصلا فاسد نیست مثلا اشعار مولوى و یا حافظ و یا ... که کاملا از نظر فساد در امان هستند و فقط خواننده آن زن است چه اشکالى دارد؟ پاسخ: اگر با تلذذ شهوى باشد حرام است و اگر بدون آن و آهنگ همراه آن مناسب مجالس عیاشى و خوشگذرانى باشد، باز هم حرام است."
 
اما برخی مراجع مطلقا حتی بدون لذت و مفسده آن را جایز نمی دانند؛ مثلا به نظر آیت الله العظمی بهجت، گوش دادن به آواز زن خواننده بنابر احتیاط واجب جایز نیست، هرچند قصد ریبه و لذت نباشد. یا  آیت الله العظمی فاضل فرموده اند: «گوش فرا دادن به خواننده زن، جایز نیست» و بعضی دیگر از فقهاء مانند آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم گفته اند که حتی در شب عروسی هم برای زنان، آوازه خوانی جایز نیست.
 
وزیر ارشاد در پرتو سیاست های جدیدش با نگاه ناقص به فتوای علما به شکل ناخواسته، بازار خوانندگان زیرزمینی را گرم کرده است و عملا نظرات ایشان به تایید مجالس امثال این خواننده و مجالس وی – که نمونه ای از تصاویرش پیوست گردیده - ختم شده است!
 
چطور وزیر ارشاد در خصوص خوانندگی زنان اختلاف فتوای مراجع را بهانه می کند اما در برخورد با روزنامه هتاک بهار که امامت امیرالمومنین(ع) را در شب عید غدیر زیر سئوال برد و غدیر را انکار کرد و مراجع عظام تقلید و مومنین کشور بالاتفاق برخورد با این هتاکی را ضروری می دانستند، در برابر توقیف این روزنامه هتاک اظهار تأسف کرد و وعده داد که جلوی روند برخورد با مطبوعات متخلف را می گیرد؟ 

به نظر می رسد منطق نمایندگان مجلس در کارت زرد به وزیر ارشاد، کاملا روشن بوده و از بی تفاوتی این وزارتخانه به ترویج اباحی گری در عرصه فرهنگ منبعث شده است، اما نکته مهم آن است که آیا منظور رئیس محترم جمهور از اینکه اعلام کرده اند کارت زرد را برای دولت نگرانی نمی‏دانند و به امثال آقای جنتی افتخار می‌کنند، این است که دولت عامدانه قرار است نسبت به این شیوه و ترویج اباحی گری در عرصه فرهنگ بی تفاوت باشد و قرار است با منتقدین این منش با ابزار توقیف نشریه رفتار کند، که اگر این چنین باشد این یک زنگ خطر جدی برای عرصه فرهنگ کشور خواهد بود و البته جریانات منتقد را نیز به دقت و تذکر و واکنش جدی تر و قانونی به رویه فرهنگی دولت مصمم خواهد کرد.

<      1   2   3   4   5   >>   >