مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

عبدالله - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله

91/4/27
4:43 عصر

اینزورگیر 20ساله را شناساییکنید/عکس

بدست عبدالله در دسته این‌زورگیر 20ساله‌ را شناسایی‌کنید/عکس

روزنامه جام جم نوشت: شرور زورگیر که با اخاذی از مردم یک محله از آنها سلب آسایش کرده بود، دستگیر شد و بازپرس پرونده با دستور چاپ تصویر متهم از مردم خواست چنانچه از او شاکی هستند، به پایگاه پنجم پلیس آگاهی مراجعه کنند.
 
رسیدگی به این پرونده هنگامی در دستور کار ماموران قرار گرفت که در یکی از روزهای پایانی خرداد، فردی با مراجعه به ماموران گشت کلانتری 151 یافت‌آباد، گفت که چند روز پیش توسط جوانی حدود بیست ساله مورد زورگیری قرار گرفته و اکنون این سارق را در نزدیکی بیمارستان شهید فیاض بخش مشاهده کرده است. با راهنمایی شاکی، ماموران کلانتری 151 یافت‌آباد سارق زورگو به نام مسعود معروف به «پویان»‌ را دستگیر و در بازرسی بدنی وی نیز دو قبضه چاقو کشف کردند. پس از دستگیری متهم، تعدادی از شهروندان با مراجعه به واحد گشت کلانتری اعلام کردند که این جوان از افراد شرور و سابقه‌داری است که از مردم محله زورگیری می‌کند. با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 18 تهران، متهم در اختیار پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
 

بررسی سوابق متهم
 
در حالی که متهم با اظهارات ضد و نقیض، هرگونه ارتکاب سرقت یا زورگیری را انکار می‌کرد، کارآگاهان پایگاه پنجم در اولین مرحله به بررسی سوابق وی پرداخته و اطلاع یافتند متهم با وجود سن کم از افراد شرور، سابقه‌دار و از اراذل و اوباش شناخته شده در غرب تهران است که دارای سوابق متعدد در زمینه رابطه نامشروع، شرب خمر، زورگیری، خرید و فروش موادمخدر و ده‌ها سابقه درگیری و مزاحمت در محل سکونت سابق خود در منطقه خلیج فارس تهران است. با توجه به تحقیقات انجام شده در منطقه خلیج فارس تهران، معلوم شد متهم عمده سرقت‌ها و زورگیری‌های خود را در این منطقه مرتکب شده و برخی مالباختگان نیز به واسطه شناختی که از وی دارند، از طرح شکایت خودداری کرده‌اند. با این حال پس از آن که تعدادی از شهروندان این منطقه از دستگیری متهم اطلاع یافتند، با مراجعه به پایگاه پنجم و طرح شکایات مشابه عنوان کردند که توسط متهم مورد تهدید با چاقو، ضرب و جرح، زورگیری و سرقت اموال قرار گرفته‌اند.
 
مالباخته‌ای پس از حضور در پایگاه پنجم به کارآگاهان گفت: متهم به عنوان مسافر سوار خودرویم شد و با تهدید چاقو، سیستم پخش خودرو را سرقت و پس از ضرب و جرح، لباس‌هایم را نیز پاره کرد. مالباخته دیگری نیز گفت: متهم در ساعت پایانی شب به زور وارد منزل ما شد و پس از تخریب شیشه‌های خانه و سرقت یک دستگاه گوشی تلفن همراه، از طریق پشت‌بام متواری شد.
 
 
 
اعتراف به ده‌ها فقره زورگیری از شهروندان
 
با توجه به شناسایی متهم توسط تعدادی از مالباختگان، وی به ده‌ها فقره سرقت، زورگیری وجه نقد، گوشی تلفن همراه و زنجیر طلا در مناطق جنوب غرب و غرب تهران بویژه منطقه خلیج فارس اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه علی‌اکبر اسدی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: با توجه به سوابق متهم در ارتکاب جرایم مختلف و شناسایی تعدادی از مالباختگان و نیز احتمال افزایش دیگر جرایم ارتکابی و مالباختگان، دستور انتشار تصویر متهم بدون پوشش چهره از سوی بازپرس پرونده صادر شده است. از تمامی شاکیان و مالباختگان دعوت می‌شود برای طرح و پیگیری شکایات خود به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.


91/4/27
4:37 عصر

دروغهای شاخدار یک فراری برای صدای آمریکا

بدست عبدالله در دسته دروغهای شاخدار یک فراری برای صدای آمریکا

یوسف اسدی در وبلاگ خبرنگار روستایی- حوزه مجلس نوشت:
 
دروغهای گفته شده در این برنامه از سوی به اصطلاح کارشناساس برنامه «بخوانید فراریان از ایران» بخصوص آقای علیپور آنقدر مضحک و تاسف آور بود که حتی دوستان سابق علیپور در خبرگزاری فارس از بیان این جملات تعجب و به آن اعتراض کردند.
 
قبل از اشاره به چند دروغ آقای علیپور، ذکر نکاتی ضروری است:
 
اول اینکه ورود این فراری وطن فروش به خبرگزاری فارس در سال 1385 بود و اخراجش هم در سال 1386 به خاطر کم کاری و نداشتن کارایی اتفاق افتاد.
 
دوم اینکه آقای علیپور در خبرگزاری فارس دارای حوزه خاص و مهمی از گروه سیاسی نبود و وی صرفا با حزب اعتماد ملی و سخنگوی این حزب که خود جزو یکی از  فراریان از کشور است، در ارتباط بود و فقط اخبار همین حزب را منعکس می کرد که بعضا هم خبرهای سوخته تحویل می داد.
 
سوم اینکه آقای علیپور یک بار از خبرگزاری فارس اخراج شد و بعد از یک ماه مجددا با وساطت یکی از مسئولین گروه سیاسی به خبرگزاری بازگشت اما مجددا به دلیل نداشتن کارایی از فارس اخراج شد که در دست نوشته های خود به این موضوع اشاره دارد.
 
چهارم اینکه این فراری قبل از اخراج دومش نامه ایی به یکی از مسئولین وقت گروه سیاسی می نویسد و به بی عرضه گی و نداشتن کارایی خود اعتراف می کند که دست خط وی موجود است. همچنین در این دست نوشته تاکید می کند که کار سرویس سیاسی فارس روزهای روشنی در عمرش است.
 
اما دروغهای این فراری برای صدای آمریکا؛
این فرد در بخشی از مصاحبه خود عنوان می کند که « مهدی فضایلی مدیرعامل وقت خبرگزاری برنامه ایی داشت که سه خبرنگار اصلاح طلب را جذب کند که عطا افشاری، مسعود لواسانی و من سه خبرنگار اصلاح طلبی بودیم که جذب فارس شدیم».
 
این جملات دروغین آنقدر مضحک است که دوستان خود وی هم بعد از دیدن این مصاحبه به وی معترض شدند. فتاح غلامی از دوستان نزدیک علیپور که سالها در فارس کار می کرد و گرایش اصلاح طلبی داشت بعد از این مصاحبه گفت که این اظهارات که «ما سه نفر بعنوان خبرنگار اصلاح طلب جذب فارس شدیم» اشتباه محض است چرا که در فارس خبرنگاران اصلاح طلب زیادی بودند.
 
اما مسئولین صدای آمریکا باید بدانند که مرحوم عطا افشاری در هیچ رسانه اصلاح طلب کار نکرده بود و هیچ سابقه کار در بین اصلاح طلبان نداشت. افشاری خبرنگار بسیار زرنگ و کار کشته ایی بود که با اصلاح طلبان بر حسب کار ارتباط داشت و با بسیاری از آنها رفیق بود. افشاری معلم وزارت آموزش و پرورش و خبرنگار شبکه خبر بود که جذب فارس شد و در حوزه دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام کار می کرد که در آن زمان دولت اصلاح طلبان بر سر کار بود.
 
جذب افشاری در فارس نه به خاطر اصلاح طلبی بودنش بلکه به خاطر تسلط بر کار خبر و حرفه ایی بودنش بود.
 
نکته دیگر در خصوص جذب خود علیپور است.
 
تا آنجا که من به یاد دارم و مسئولین وقت فارس هم آنرا تائید می کنند، در مقطعی خبرگزاری فارس طی فراخوانی از همه خبرنگاران دعوت به همکاری کرده بود که مراجعه کنندگان با پر کردن فرمهایی و پس از ارزیابی دعوت به همکاری می شدند که این فراری نیز از همین طریق جذب فارس شد. بنابراین اصلا نه فضایلی علیپور را می شناخت تا دستور جذب وی را بدهد و نه کسی به دنبال جذب وی بود.
 
از طرف دیگر شروع بکار علیپور در فارس بعد از چهار سال از آغاز بکار این خبرگزاری بود و قبل از وی چند خبرنگار اصلاح طلب جذب فارس شده بودند بطوریکه اولین خبرنگار جذب شده گروه سیاسی فارس یک خانمی بوده که سالها کار در روزهای های اصلاح طلب را در کارنامه خود دارد.
 
 
http://www.jahannews.com/images/docs/files/000234/nf00234313-1.jpg

اما در پایان خطاب به وطن فروشان باید گفت که خود اینجانب سالها در خبرگزاری فارس کار کردم و انتقادات زیادی به عملکرد این خبرگزاری بعد از مدیریت آقای فضایلی، داشته و دارم و در همین داخل کشور حرفهای خود را زدم اما معتقدم که دم تکانی علیپور برای صدای آمریکا نه برای انتقاد وی از نحوه عملکرد خبرگزاری است چرا که وی قبل از اخراج با دست خط خود به صراحت تاکید می کند که «سرویس سیاسی روزهای روشنی در عمرم خواهد بود، گرچه این روزها گاهی صاف، آرام و آفتابی بود و گاهی بارانی، اما زیبایی و لذت آن نیز در همین ویژگی نهفته بود»
 
در هر حال علیپور و علیپورها در آن طرف آب برای چند روز ماندن باید مطابق میل ضد انقلاب و سلطنت طلبان وطن فروشی کنند اما باید بدانند که تاریخ مصرف آنها روزی سپری خواهد شد و این دروغها و خود شیرینی ها فایده ایی برای آنها نخواهد داشت.

91/4/21
10:3 عصر

رهبر شیعیان عربستان مورد اصابت گلوله قرار گرفت

بدست عبدالله در دسته رهبر شیعیان عربستان مورد اصابت گلوله قرار گرفت

 

همان گونه که انتظار می‌رود، سرانجام موج جنبش‌های آزادی‌خواهانه خاورمیانه، در حال نزدیک شدن به عربستان سعودی است. در این میان، به طور خاص تحولات 24 ساعت گذشته در مسیری است که در صورت گسترش، به هیچ وجه مطلوب آل سعود نخواهد بود.
به گزارش صفحه عربی «تابناک»، رسانه‌های عرب زبان از عربستان سعودی خبر داده‌اند که بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی، حجت‌الإسلام و المسلمین شیخ «نمر باقر النمر»، رهبر شیعیان عربستان سعودی زخمی شده است.

گفته می‌شود، پس از این تیراندازی و زخمی شدن شیخ النمر، نیروهای امنیتی سعودی او را بازداشت کردند. نزدیکان شیخ نمر می‌گویند، وی پس از بازداشت، در یکی از بیمارستان‌ها زیر نظر نیروهای امنیتی بستری شده تا درمان شود.

در همین حال، پیش‌بینی می‌شود که این کار نیروهای امنیتی سعودی، واکنش شدید شیعیان عربستان و به ویژه هواداران شیخ «نمر باقر النمر» را در پی داشته باشد.

از سوی دیگر، کار‌شناسان مسائل سیاسی عربستان، پیش‌بینی کردند که در چند روز آینده، درگیری‌های گسترده‌ای در شرق عربستان میان شیعیان و نیروهای حکومتی آل سعود رخ دهد.


در همین راستا، «هنری کیسینجر»، وزیر امور خارجه پیشین ایالات متحده آمریکا نیز چندی پیش در اظهاراتی پیش‌بینی کرده بود که انقلاب بحرین در آینده بسیار نزدیک به شرق عربستان سعودی کشیده شود.

وی در این رابطه، ضمن بیان اینکه تحولات آزادی‌خواهانه در بحرین در راستای منافع ملی آمریکا نیست، گفته بود، این تحولات می‌تواند به عربستان سعودی سرایت کرده و موجب فروپاشی حکومت سعودی شود.

افزون بر این، کاخ پادشاهی عربستان، ساعاتی پیش با صدور بیانیه‌ای رسمی، خبر مرگ شاهزاده «محمد بن سعود بن عبدالعزیز» برادرزاده ملک عبدالله، پادشاه سعودی را اعلام کرد؛ وی پیش از این، وزیر دفاع و نیز حاکم مناطق جنوب شرق عربستان سعودی بوده است.

به جز پیامدهای سیاسی، کار‌شناسان مسائل اقتصادی جهان عرب پیش‌بینی کرده‌اند که سیر تحولات عربستان به گونه‌ای پیش می‌رود که احتمالاً بر اثر زخمی شدن و بازداشت رهبر شیعیان سعودی و بی‌ثبات شدن اوضاع شرق عربستان که مناطق نفت‌خیز کشور سعودی به شمار می‌رود، بهای جهانی نفت در روزهای آینده، شاهد افزایش بی‌سابقه باشد.

91/4/21
10:1 عصر

رئیسجمهور شدن سعدی در فرانسه و خواب عمیق ایرانیان!

بدست عبدالله در دسته رئیس‌جمهور شدن سعدی در فرانسه و خواب عمیق ایرانیان!

یکی از رؤسای جمهور فرانسه به دلیل شیفتگی پدربزرگش «لازار کارنو» به سعدی، نام خود را به سعدی کارنو تغییر می‌دهد و البته فرزندش را هم سعدی نام‌گذاری می‌کند.

به گزارش «تابناک»، این جمله، بخشی از ادعاهای پر ابهام یکی از مقامات فرهنگی کشور درباره افتخارات تاریخی ایرانیان است.

بنا بر این گزارش، در قرن نوزدهم میلادی، یک سیاستمدار فرانسوی به دلیل علاقه به سعدی شیرین سخن، نام سعدی را به نام خود می‌‌افزاید. نوه این فرد هم که با توجه به نام پدربزرگش، کلمه سعدی در نام وی هست، در اواخر قرن نوزدهم و هنگامی که ریاست‌جمهوری فرانسه، یک پست تشریفاتی بوده، به ریاست جمهوری رسیده است.

خلاصه این که همه داستان رئیس‌جمهور شدن سعدی همین است که با آب و تاب و در نسخه‌های متعدد برای تخدیر ما ایرانیان به کار برده می‌شود.

اما هدف این نوشتار، یادآوری برخی از همین مخدرهای تاریخی است که به آسانی ما را در انواع و اقسام توهمات فرو برده است، برای نمونه به فرضیه هوش فراوان ایرانی توجه کنید.

بسیاری از ما با نگاهی توهم‌آلود به اوضاع جهانی که گاهی به عقاید و رفتارهای نژادپرستانه هم می‌کشد، مدعی هستیم که مغز ایرانی، چیزی دیگر است و انگار همه بار علم و فن‌آوری جهان را عده‌ای نخبه ایرانی که از کشور هم مهاجرت کرده‌اند، بر دوش می‌کشند.

هدف این نیست که ارزش کارهای علمی افرادی چون علی جوان، فیروز نادری، پروفسور سمیعی و دیگران زیر سؤال برده شود؛ اما حقیقت این است که این بزرگان ما، درختانی معدود در جنگل انبوه علم و دانش هستند.

اگر ما با دانشمندانی که حداکثر می‌توانیم نام ده تن از آنها را به یاد بیاوریم، بتوانیم ادعای باهوشی کنیم، آن‌ گاه غرب با این همه پیشرفت علمی که کرده، باید چه ادعاهایی بکند؟!

به عنوان یک مثال جالب توجه کنید؛ یهودیان که اکنون تقریبا 2 دهم درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، در نیمه نخست قرن بیستم، 14 درصد، در نیمه دوم قرن بیستم 29 درصد و از آغاز قرن جاری تاکنون، بیش از 30 درصد جوایز نوبل را از آن خود کرده‌اند؛ به عبارت دیگر، قوم یهود 150 برابر نسبت جمعیتش جایزه نوبل می‌گیرد. همین اقلیت کوچک، نیمی از قهرمانان شطرنج جهان را نیز از آن خود کرده است. 

هدف این نیست که اثبات شود، یک قوم بر اقوام و ملل دیگر برتری دارد، زیرا شواهدی ناقض این ادعا هم وجود دارد؛ برای نمونه ایرانی‌ها، آفریقایی‌ها و یا اهالی خاورمیانه و یا آمریکای جنوبی و یا چینی‌ها در دوره‌هایی از تاریخ شکوهمند‌ترین دستاوردهای تمدن بشری را رقم زده‌اند؛ اما اکنون همین ملت‌ها و کشور‌ها، در برخی موارد، قرن‌ها و گاه دهه‌ها از قافله علم عقب افتاده‌اند و البته باید گفت، کسانی به این عقب ماندگی دامن می‌زنند که همین گذشته‌های تاریخی را چون جنازه‌ای سر دست گرفته‌اند و نمی‌توانند نه آینده که حتی جلوی پای خود را ببینند و همیشه در چاله و چاه اشتباه می‌افتند.

کورش بزرگ، سعدی بزرگ، خواجه نصیر بزرگ، خوارزمی بزرگ؛ اما مگر زندگی در اینجا مرده است که دیگران ایران را از دور مانند یک موزه ببینند؟

تلخ آنجایی است که حتی سعدی هم به ما ربطی نداشته باشد! مگر ما به عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه یا مناجات سعدی در بوستان ارتباط چندانی داریم که از رئیس‌جمهور شدن سعدی نامی در فرانسه، آن هم در 120 سال پیش به خود ببالیم؟ بیایید خودمان را گول نزنیم.


91/4/21
9:39 عصر

مسلمان شدن پلیس آمریکا

بدست عبدالله در دسته مسلمان شدن پلیس آمریکا

 

چگونه مسلمان شدن پلیس زن آمریکایی +! عکس www.taknaz.ir
 
«اسم من راکایل است. پیش از این افسر پلیس بودم و از سال 1996 تا 2004 در اداره ی پلیس دترویت آمریکا کار می کردم تا اینکه یک روز در سال 2002 حین انجام وظیفه مورد ضرب گلوله قرار گرفتم و مرگ را از نزدیک لمس کردم و به خوبی می دانم که یک زندگی دوباره به من داده شد.» 
 
، راکایل می گوید: پیش از این نمی دانستم چطور باید از خداوند پیروی کنم و بنده او باشم. حتی نمی دانستم باید از چه دینی پیروی کنم تا اینکه با تعدادی از دوستان مسلمانم آشنا شدم و خیلی مسایل را برایم توضیح دادند.
 
ابن اتفاق به راستی مسیر زندگی ام را تغییر داد طوریکه الان هیچ ترسی از مرگ ندارم و تنها از خداوند می ترسم. هیچ کس نمی داند چه موقع مرگ از راه می رسد. پس بهتر است ما هم راه شهدا را الگو قرار دهیم و ایمان داشته باشیم که تنها یک خدای یگانه وجود دارد.
 
آن روز من در دو قدمی مرگ بودم و اگر آن وقت می مردم نمی دانم سرنوشتم چه بود و آیا به آتش دوزخ افکنده می شدم یا نه. اما اکنون احساس آرامش و اطمینان و خوشبختی می کنم و  می دانم اگر امروز هر اتفاقی برایم پیش آید به کجا خواهم رفت و چه سرنوشتی در انتظارم خواهدبود.
 
قبل از آنکه به اسلام ایمان بیاورم اعتقادات دینی خاص و محکمی نداشتم و طرفدار یا مخالف اسلام نبودم. به همه انسان ها با هر اعتقاد و آیینی که داشتند احترام می گذاشتم و این مساله نکته تمایز من از دیگر اعضای خانواده ام بود.
 
بسیاری مواقع از اینکه یک افسر پلیس بودم احساس ناراحتی و انزجار می کردم. به خصوص پس از حادثه ی 11 سپتامبر، وقتی می دیدم بسیاری از مردم آمریکا بدون هیچ دلیلی به مسلمانان حمله می کنند، به شدت آزرده و عصبانی می شدم. اینکه یک عده فقط به خاطر مسلمان بودن متهم به افراط گرایی و تروریسم می شدند، به نظرم اصلا درست و منطقی نبود. در هر گروه و قشری خوب و بد وجود دارند. دیدن این رفتارها و صحنه ها قلبم را به درد می آورد و به این ترتیب عملا بعد از حادثه ی 11 سپتامبر توجهم به اسلام جلب شد.
 
امروز به مسجدی در لاس وگاس آمده ام و تعدادی لباس برای کمک به نیازمندان خریده ام. اینجا فقط کافی است هدیه ها را روی میزی که برای این کار در مسجد قرار داده شده بگذارید افراد نیازمند خودشان می آیند و هرچیزی که بخواهند از میان آنها برمی دارند.
 
یکی از مسایلی که با آن روبرو هستم یادگرفتن زبان عربی است. برای خیلی ها ممکن است یادگیری یک زبان جدید ملال آور و سخت باشد اما برای من اینطور نیست و فقط دوست دارم زودتر آن را یادبگیرم. به نظر من هر زبان یک فرهنگ جدید و خاص را به همراه خود دارد. من تنها زندگی می کنم و اغلب در خانه تنها هستم. به همین خاطر تقریبا همه کارهایم را به کمک اینترنت انجام می دهم. زبان عربی و حتی نحوه ی بستن روسری را هم از اینترنت یاد می گیرم. این برایم یک تجربه فوق العاده است. تجربه ای توام با لذت و آرامش.
 
من هر روز قرآن می خوانم و عبادت میکنم. وقتی نماز می خوانم هرچند هنوز آن را به زبان عربی حفظ نیستم اما ترجمه انگلیسی آن را می دانم و با خواندن معنی این عبارات و نیایش ها قوت قلب و احساس امنیت می کنم.
 
طی دو سال اخیر خیلی چیزها درباره مسایل دینی و معرفت و شناخت، آموختم اما هیچ وقت عملا آن ها را با همه ی وجود درک نکرده بودم. دوستان مسلمانم همیشه از مسجد برایم چیزهایی تعریف می کردند اما این اولین باری است که خودم شخصا به مسجد آمده و از نزدیک تجربه می کنم.
 
چیزی که در اسلام برایم بسیار ارزشمند و جالب است و شدیدا مرا جذب کرد، مساله ی حجاب بود. از داشتن حجاب واقعا خوشحالم به خصوص در اینجا که مردها نگاه کالامحور و خریدارانه ای نسبت به زن دارند. احساس می کنم حجاب از من محاقظت میکند. برایم یک جور امنیت است.
 
مسلمانان دیگر با من رفتار بسیار خوب و دوستانه ای دارند و با اینکه می دانند من زبان عربی را بلد نیستم سعی می کنند راهنمایی ام کنند و چیزهایی به من یاد بدهند. دوستان و برادران زیادی در اینجا پیدا کرده ام و امام جماعت مسجد هم نکات زیادی را برایم توضیح داده و به من آموخته است.
http://jahan2014.persianblog.ir

<   <<   36   37   38   39   40   >>   >