مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

عبدالله - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله

91/1/19
9:32 عصر

کسی که از مذاکره با آمریکا صحبت میکند اگر خائن نباشد فراموشی دار

بدست عبدالله در دسته کسی که از مذاکره با آمریکا صحبت می‌کند اگر خائن نباشد فراموشی دا

واکنش دکتر آقاتهرانی به اظهارات اخیر هاشمی:
کسی که از مذاکره با آمریکا صحبت می‌کند اگر خائن نباشد فراموشی دارد / این افراد تکیه‌گاه «ولایت» را ندارند

نماینده مردم تهران در مجلس گفت: کسی که از مذاکره با آمریکا صحبت می کند، اگر خیانت نکرده باشد، احتمالا فراموشی در سن پیری پیدا کرده است.

به گزارش رجانیوز، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شب گذشته در مراسم شهادت حضرت زهرا(س) که در هیئت فاطمیون قم برگزار شد، با اشاره به این که عده ای از مسئولین قدیمی در هفته های گذشته صحبت ها و نوشته هایی در رابطه با مذاکره با آمریکا داشته اند، اظهار داشت: این مسئولین فکر کرده بودند که جمهوری اسلامی در حالت قدرت نمی باشد و این خیال برای کسی که فکر کند مقام معظم رهبری یار ندارد، طبیعی است.
 
آقاتهرانی با بیان اینکه من نمی گویم کسانی که بر خلاف سیاست های کلی نظام صحبت می کنند، آمریکایی هستند، خاطرنشان کرد: این اشخاص چون با مقام معظم رهبری نیستند و تکیه گاهی ندارند، درکشان از شرایط بیش از نیست و در فکر برقراری رابطه با آمریکا می باشند.
 
وی با بیان پیامدهای مثبت قطع صادرات نفت به کشورهای اروپایی گفت: زمانی که صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی قطع شد، نفت ما ارزش بالایی گرفت و ما با این کار حالت تهاجمی در برابر تحریم ها و اقدامات غرب لحاظ کردیم.
 
این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر این که در آمریکا تحت هر شرایطی نرخ قیمت ها را ثابت نگه می دارند و با افزایش قیمت بنزین آمریکا در حال انفجار است، خاطرنشان کرد: کسی که از مذاکره با آمریکا صحبت می کند، اگر خیانت نکرده باشد، احتمالا فراموشی در سن پیری پیدا کرده است.
 
عضو هئیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به نامه جام زهر مجلس ششم به مقام معظم رهبری درباره ارتباط با آمریکا گفت: مقام معظم رهبری در جواب این نامه در خطبه های نماز جمعه در یک جمله فرمودند که ما در دوران اباعبدالله الحسین هستیم که این نشان دهنده قدرتمند بودن کشور است.
 
وی در ادامه خاطرنشان کرد: طبق بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با نامگذاری سال 90، اگر به فکر معیشت مردم نباشیم اشتباه کرده ایم.
 
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بهترین روش بهره برداری از تولید ملی را استفاده نکردن از اجناس خارجی دانست و تصریح کرد: ما باید عزت خود را در این اوضاع جهانی حفظ کرده و اجناس داخلی را به کیفیت مطلوب برسانیم.
 
آقاتهرانی با بیان این که تلاش دشمن با استفاده از برنامه های ماهواره مردم ما را به انحراف بکشد، بیان داشت: در هر شرایطی از تماشای برنامه های ماهواره ای خودداری نمایید تا به انحراف کشیده نشوید.
 
عضو هئیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اقدامات کشور چین در برابر برنامه هایی که از طریق ماهواره ها بر ضد افکار و عقاید مردمشان را محکم دانست و تصریح کرد: این کشور برنامه هایی که مناسب نباشد، حذف نموده و نحوه اداره کشورش را در اختیار خود می داند.
 
وی با اشاره به بیداری اسلامی در کشورهای منطقه گفت: در دعای ندبه آمده است که گرچه کفار بدشان بیاید، اسلام عالم گیر می شود.
 
این استاد اخلاق وظیفه مقام ولایت را طبق آیات و روایات تعیین شده دانست و تصریح کرد: اگر مقام ولایت یاور محکم، مقاوم و پایمرد داشته باشد، باید ایستاده و حقش را از دشمنان بگیرد و در برابر ظلم از مسلمانان دفاع کند.
 
آقاتهرانی با اشاره به این که حجاب اسلامی در جامعه امروز نماد اسلامی و حزب اللهی بودن دختران ما می باشد، گفت: برای اسلام و قرآنی که امروز به دست ما رسیده است، زحمت زیادی کشیده شده است و با این کار در حفظ آن خدمت نمایید.
 
عضو هئیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) روزی دهنده را خداوند متعال دانست و تصریح کرد: ما این انقلاب را برای نان، گوشت و پنیر نکرده و بعد از انقلاب به دنبال این چیزها نرفتیم و نخواهیم رفت.
 
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر این که همه مردم و مسئولین در اسلامی کردن کشور مسئول می باشند، گفت: باید به جایی برسیم که اگر کسی وارد کشور شد، بتوان گفت که این کشور در تمام زمینه ها اسلامی می باشد.
 
وی با اشاره به این که دوران آغاز زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها در مکه با دوران محاصره اقتصادی شعب ابیطالب مصادف شد، گفت: احکام اسلام در جایی که در قدرت باشد با جایی که در قدرت نباشد، تفاوت دارد.
 
آقاتهرانی با تاکید بر این که به آداب دین اهمیت بدهید، اذعان داشت: برنامه های زندگی خود را طوری قرار دهید که نماز اول وقت را در هر وضعیتی بخوانید.
 
عضو هئیت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به این که باید قبل از انجام گناه زمینه ترک آن را مهیا کنید، گفت: دوستان خود را از افراد خوب، با ایمان و حزب اللهی انتخاب کرده و با آن ها رفت و آمد کنید.

91/1/19
9:31 عصر

طنز/معرفی چند کتاب برای جنبش مغز پسته ای

بدست عبدالله در دسته طنز/معرفی چند کتاب برای جنبش مغز پسته ای

طنز/معرفی چند کتاب برای جنبش مغز پسته ای

طنز ـ محمدرضا شهبازی: آقای میرحسین موسوی در یکی از دیدارهای نوروزی خود با فرزندان کتابی را برای مطالعه به آنها و مردم معرفی کرده است. ظاهرا این کتاب روایت زندگی مردی است که در سده شانزدهم میلادی به مبارزه علیه انحراف کلیسا بر می‌خیزد.

در پی اعلام این خبر تعدادی از پژوهشگران به تدوین چند کتاب جدید پرداختند تا فرزندان آقای موسوی و هواداران جنبش سبز بتوانند با مطالعه آنها سیر مطالعاتی آغاز شده را تکمیل کنند. ما هم در اینجا به معرفی این چند کتاب می پردازیم:
 
عنوان: چگونه برای آدم زنده مجلس ختم بگیریم
نویسنده: کامبیز زنده صفت
ناشر: معاونت فرهنگی ستاد مرکزی صنف مرده خواران و کشته سواران
شمارگان: 1254 عدد
 
نویسنده در این کتاب با برشمردن اهمیت برگزاری مجلس ختم، همگان را به تلاش برای هرچه بهتر برگزار شدن این مجالس دعوت می‌کند. فصل اول کتاب به بیان خصوصیات آدم زنده و مرده می گذرد: «آدم زنده می‌خورد و آدم مرده هم می‌تواند توسط تعدادی مرده‌خور خورده شود. آدم زنده قضای حاجت می‌کند و آدم مرده نیز می‌تواند موجب روا شدن حاجت برخی سیاسیون شود. آدم زنده می‌میرد و آدم مرده هم زنده می‌شود.» نویسنده در پایان این فصل بعد از برشمردن مواردی چند از این خصوصیات نتیجه می‌گیرد که پس تفاوت زیادی بین آدم زنده و مرده نیست و بنابراین می توان در مجلس ختم آدم زنده هم شرکت کرد.
 
 مرحوم زنده صفت برای کاربردی شدن مباحث در فصل دوم به بیان خاطرات خود پرداخته و به بازگویی خاطرات خود از حضور در 13 مجلس ختم حکایت می‌کند. وی می‌گوید: «برای مردم عجیب بود که چطور من توانسته‌ام در مجلس ختم خودم شرکت کنم. من حتی شاهد پوزخند زدن های مخفیانه آنها هم بودم و می شنیدم که به من می‌گفتند «بابا این یارو تعطیله!» اما فکر می‌کنم این‌ها مهم نیست.» البته نویسنده به اینکه پس چه چیزی مهم است اشاره نمی‌کند.
 
نویسنده در فصل سوم کتاب که بعنوان فصل آخر نتیجه گیری نام دارد سعی کرده تا به جمع بندی از مباحث مطرح شده بپردازد ولی گویا هرچقدر سعی کرده به نتیجه خاصی نرسیده است. صفحات سفید فصل سوم موید این امر است!
 
 
 
عنوان: من و سطل زباله‌ام
نویسنده: کتون شارپ(برادر جین شارپ!)
مترجم: غلام بیژامه
ناشر:مرکز گذار از جنگ نرم به جنگ سخت
شمارگان: بیشمار
 
کتاب « من و سطل زباله ام» مجموعه یادداشت های روزانه یک چریک سابق جنگ نرم(فعال کنونی جنگ سخت) است. نویسنده در مقدمه کتاب می‌نویسد: «خیلی سخت است که هر شب بعد از برگشتن از یک عملیات نفسگیر زنت به تو بگوید: «ایششششه... بدو برو تو حموم، بوی گندت من رو کشت»؛ سخت است که در قرارگاه تو را به عنوان فرمانده بخش آشغال بشناسند؛ همه اینها سخت است اما در راه جنبش سبز آسان.»
 
نگارنده در این کتاب با شرح ریز جزئیات نحوه آتش زدن یک سطل زباله می‌گوید: «ابتدا سطل زباله را در میان دست‌هایتان گرفته و به سینه بفشارید. سرتان را در سطل فرو کنید و جوری که انگار دارید در گوش معشوقتان نجوا می‌کنید از اینکه مجبورید او را آتش بزنید معذرت بخواهید. دل او را بدست بیاورید تا در مسیر سوختن شما را یاری کند وگرنه مسیر سختی را پیش رو خواهید داشت.» البته نویسنده یک راه میانبر هم برای فرار از سختی های آتش زدن یک سطل زباله پیشنهاد می‌کند: «البته اگر بتوانید بجای بدست آوردن دل سطل زباله، دل برخی ها را بدست بیاورید تا بجای سطل زباله آهنی، سطل زباله پلاستیکی بگذارند باز هم موفق خواهید شد!»
 
در صفحه 23 این کتاب می خوانیم:
 
«هیچ کس نبود. سطل زباله گوشه چهار راه چشمم را گرفت. آرام خودم را به آن رساندم و در آغوشش گرفتم. حس کردم من را شناخته است و با من همراهی خواهد کرد چون گرمای خاصی داشت. کم کم با خودم گفتم ببین چقدر با جنبش حال می‌کند که اینطور دارد گرمایش می‌رود بالا. کبریت را روشن کردم و مثل یک گربه پریدم بالا تا آتش را بیاندازم داخلش. اما نمی‌دانم کدام بی پدر و مادری قبلا آنرا آتش زده بود که آتش تمام مژه هایم را سوزاند. صد بار به مسئولمان گفتم به بچه ها بگوید در کار ما دخالت نکنند.»
 
نویسنده در انتهای کتاب بر این نکته تاکید می‌کند که برای آتش زدن سطل زباله همراه داشتن فندک یا کبریت الزامی است!

91/1/19
9:29 عصر

ادعای کارگردان تلخاندیش درباره اکران فیلمش نادرست از آب درآمد

بدست عبدالله در دسته ادعای کارگردان تلخ‌اندیش درباره اکران فیلمش نادرست از آب درآمد

ادعای کارگردان تلخ‌اندیش درباره اکران فیلمش نادرست از آب درآمد

با وجود ادعای علیرضا امینی کارگردان فیلم «انتهای خیابان هشتم» در برنامه شب گذشته هفت، مبنی بر جایگزینی «قلاد‌ه‌های طلا» بجای فیلمش در سینماهای شیراز آنهم تحت فشار برخی نهادها، پیگیری‌های خبرنگار رجانیوز از سینماداران شیرازی، خلاف این ادعا را ثابت کرده و ناخودآگاه بیش از پیش فرضیه فرافکنی برای توجیه فروش پایین فیلم «انتهای خیابان هشتم» را تقویت کرد.

به گزارش رجانیوز، علیرضا امینی کارگردان فیلم «انتهای خیابان هشتم» شب گذشته در برنامه هفت مدعی شد که پس از حذف «گشت ارشاد» از برنامه نمایش سینماهای شیراز این سینماها زیر فشار برخی نهادها مجبور شده‌اند به جای اکران «انتهای خیابان هشتم»، تن به اکران «قلاده‌های طلا» بدهند.
 
این در حالی است که خبرنگار رجانیوز بعد از تماس با سینماهای شیراز به نتیجه‌ای مغایر با ادعای امینی رسید و بر این اساس این فرضیه بیش از پیش تقویت شد که ادعای علیرضا امینی نه‌تنها صحت ندارد بلکه یک فرافکنی برای توجیه فروش کم فیلم خود و زیرسوال بردن فروش بالای «قلاده‌های طلا» بوده است.
 
در همین زمینه یزدانی مدیر سینما سعدی شیراز که از آن به عنوان بهترین سینمای این شهر یاد می‌شود، طی گفتگویی که با خبرنگار رجانیوز داشت اعلام کرد که « در این سینما اصلا قرار نبود که فیلم «گشت ارشاد» اکران شود بلکه به دلیل حاضر نبودن کپی‌های «قلاده‌های طلا» به مدت پنج روز «گشت ارشاد» اکران شد و با استقبال خوبی هم مواجه نشد. بعد از پنج روز هم با رسیدن کپی‌های «قلادهای طلا»  این فیلم جایگزین «گشت ارشاد» شد و اتفاقا با استقبال بسیار زیاد مردم مواجه شدیم.»
 
این درحالی‌ست که برخلاف آنچه امینی مدعی شده است، در حال حاضر فیلم «انتهای خیابان هشتم» در سینما ایران شهر شیراز یکی دیگر از سینماهای مطرح شیراز در حال اکران است و بنا بر گفته مسئولین این سینما، به محض آماده شدن نسخه کپی «انتهای خیابان هشتم»، این فیلم در سینما شیراز نیز به روی پرده خواهد رفت. 
 
بر این اساس بر خلاف مظلوم‌نمایی‌ها و اعتراضات کارگردان و تهیه‌کننده فیلم «انتهای خیابان هشتم» این فیلم نیز همانند فیلم «قلاده‌های طلا» در دو سالن سینمایی مطرح شیراز اکران خواهد شد.
 

استقبال بالای مردمی از «قلاده‌های طلا» که بصورتی صریح به بازگویی ریشه‌های فتنه 88 پرداخته است، این روزها چندان برای برخی جریانات سینمایی خوشایند نبوده است چنانکه این جریانات اقلیت، با استفاده از ابزار رسانه‌ای پر تعداد خود تلاش کرده‌اند تا با انواع خبرسازی، فرافکنی و وارونه‌نمایی فروش بالا و میلیاردی این فیلم را زیرسوال ببرند، این درحالی است که بصورت طبیعی سینماداران تمایل بیشتری برای اکران فیلم‌های پر فروش خواهند داشت تا فیلم تلخی که اصلا امیدی به فروش بالا به وی‍ژه در شهرستان ها ندارد.


91/1/19
3:26 عصر

فرمانده شهیدی که همسرش هم او را منافق می دانست!

بدست عبدالله در دسته فرمانده شهیدی که همسرش هم او را منافق می دانست!

گمنامی برای شهرت پرستها دردآور است اگرنه، همه اجرها در گمنامی است.(آقامرتضی)
از یاد نبایدبرد روزی را که جمله ی «محمداز سپاه اخراج شده» دهان به دهان می گشت! همه مات و مبهوت بودند! نمی خواستند باور کنند !یعنی نمی توانستند ! همه پرس و جوها به این ختم می شد که محمد به دلیل پشت کردن به مبانی عقیدتی و گرایش به ضد انقلاب، اخراج شده است ،اما او هر کاری کردیم چیزی نمی گفت ، حتی همسرش هم تمام دیوار های خانه را پر از شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه کرده بود .آه چه مظلومانه زیستی ،وآیا میتوان دراین عصراینگونه معامله کنی ،همه چیزرنگ دیگری گرفته!رنگ وبوی ریائی

 


خدایا چه بگویم!

درعصری که همه مکایالها ومعیارها بامیزان مادی سنجیده می شودوتا مزد چیزی را نگیری کاری برای رضای خودت انجام نمیدهی چه رسد به رضای خدا جائی برای سخن بیهوده ام نیست

آفتاب از خجلت تواضع تو سوزان گشت واینسان شب ظلمانی  را به نور ایمان تو روشنی بخشیدکه اگر تو نبودی معلوم نبود که چه بودم،محمد جان!

خدایا دلم در حجاب است آه

چه می توان گفت!

چه می توان گفت!

شرمنده شهدا

 

مطالبی که میخوانید روایتی است از حیات طیبه فرمانده گردان عملیاتی لشکر ویژه 25کربلا،پاسدار شهید محمد تورانی مظلوم

شهید محمد تورانی متولد سال 1336 درروستای ایلال از توابع شهرستان ساری الگو واسوه ی اخلاق ومعنویت بود، شهید تورانی را نمی شود اینگونه تعریف کرد ،گمنامی را به نامش سند زده اند و مصلحت خداوند بر این تعلق گرفته است که ناشناخته بماند .مردی بزرگ و بسیار مقید و پیرو بی چون و چرای حضرت امام ،انسانی که جلوه معرفه اللهی بود،زاهدی بی ادعا که سیروسلوک خویش را دراطاعت از خمینی (ره) می دید.

 دوران طلبگی رادر مسجد مصطفی خان ساری سپری کرد ،او در سال 1358 به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان ساری  پیوست و در تمام مراحل خدمت اعم از برخورد با دشمنان داخلی و خارجی بسیار فعال و کوشا بود . از جمله فعالیتهای شهید محمد تورانی برعلیه ضد انقلاب ،نفوذ در تشکیلات گروهک منافقین در شهرستان ساری با اجازه مسئولین وقت سردار متولیان ،سردار شهید طوسی ،سردار شهید محمدیان ،با مراعات تمام جوانب امنیتی بود و در همین راستا به طور سوری از سپاه اخراج گردید .این اخراج به طوری انجام گرفت که آبرو و اعتبارشهید در بین افراد حزب اللّهی و پاسداران رفت به طوری که هر کس به ایشان می رسید ،می گفت :منافق از سپاه برو و سپاه جای شما افراد منافق نیست ،حتی بعضی از مواقع از دست برادران سپاه کتک هم می خورد .البته آن برادران حق داشتند که فرد مشکوک را به سپاه راه ندهند گرچه یکی از منافقین باشد.

ذات اله محمدیان همرزم شهید از آن روزها این چنین می گوید: روزی به اتفاق این شهید بزرگوار در آسایشگاه سپاه مشغول استراحت بودیم که یکی از برادران پاسدار به ایشان گفت: منافق برو بیرون ! این جا جای شما نیست .ایشان گفتند: باشد من بیرون می روم اما شمائی که حزب اللهی هستید، ولایت فقیه را برایم تعریف کنید یعنی چه ؟ چرا بدت می آید که می گویم بهشتی در لانه جاسوسی پرونده دارد ،در این موقع بود که آن برادر پاسدار با عصبانیت تمام ایشان را از آسایشگاه بیرون کرد ،با هم به خارج از سپاه رفتیم .گفتم :آقای تورانی این چه حرفی است که شما می زنید که بهشتی در لانه جاسوسی پرونده داشته ،ایشان گفتند بهشتی که هیچ حضرت امام در لانه جاسوسی پرونده دارند .این دیگر زمانی بود که به قول معروف آمپر ما بالا رفته بود و با عصبانیت سرش داد زدم : چرت و پرت می گوئی ! ایشان با حالت لبخند گفتند :آن پسر نفهمید، شما هم نفهمیدی من چه می گویم ،یقیناً حضرت امام و آقای بهشتی و دیگر بزرگان در لانه جاسوسی پرونده دارند، اما نه به نفع آمریکا بلکه به ضرر آمریکا ،حال تازه فهمیدم که ایشان علیه حضرت امام حرف نزده است!

ایشان داماد ما بودند یعنی شوهر خواهرمان و پس از اینکه قضیه نفاق ایشان مطرح شد ،چندین مرحله خواهرمان آمد که من دیگر با ایشان نمی توانم زندگی کنم و می خواهم درخواست طلاق بدهم .این موضوع را وقتی با حاج آقامحمدیان در میان می گذاشتیم، می گفت: حال کمی صبر کنید شاید خداوند چاره سازی کند و مشکل حل شود .انشاءاللّه عقل بر سرش می آید و از این افراد بی وطن جدا می شود!

در آن زمان در و دیوارهای خانه توسط خواهرمان (همسرشهید تورانی)مملو از مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه نوشته می شد و ایشان هم مظلومانه در منزل سکوت می کرد . موضوع از آنجایی شروع می شد که ایشان متوجه شدند که چند نفر از دوستان و آشنایان گذشته در بیرون مشغول جمع آوری سلاح و مهمات غیر قانونی می باشند و این موضوع را با شهید محمدیان و شهید طوسی در میان می گذارند که این عزیزان با مشورت فرمانده محترم جناب آقای مصطفی متولیان تصمیم می گیرند که ایشان را به عنوان منافق از سپاه اخراج کنند!

این کار هم برای سپاه اهمیت داشت و هم برای شخص شهید تورانی و هم برای خانواده ما حائز اهمیت بود . لذا فرماندهان محترم وقت می بایست ترتیبی اتخاذ می کردند که با برنامه فراگیری بتواند همه اهمیت ها را تحت پوشش قرار بدهد و آنگاه اقدام کنند .

در مرحله اول شایعه اخراج در سپاه مطرح شد در یک جو ناباورانه ایی همه برادران سپاه و خانواده محترم و همه آنهایی که خانواده تورانی را می شناختند متوجه شدند که تورانی آخرت خود را به دنیای دیگران فروخته است .با همه ناباوری و حیرانی ،این خبر سریع و جدی مطرح شد که همه باور کردند حتی همسر و بستگانش ،لذا تورانی مظلومانه با سپاه خداحافظی کرد .

اما فرماندهان بی کار ننشستند ،قدم بعدی او ارتباط با کتابخانه رسالت بود که یکی از برادران پاسدار مسئول آنجا بود.فصل بهار و تابستان و با توجه به شرایط ،با پول سپاه یک دستگاه آبمیوه گیری و شربت سازی و ماشین بستنی و یخچال به طور غیر مستقیم برای ایشان خریداری گردید و با اشاره سپاه ایشان برق مغازه خود را از خانه رسالت تامین می کرد و پس از مدتی به دستور فرماندهان سپاه برای عادی جلوه دادن موضوع نفاق این شهید برق این دستگاه یخچال سیار را قطع کردند و ایشان مجبور شدند مثلاً دستگاه را به نصف قیمت خریداری شده بفروش برسانند.

در مرحله بعد فرماندهان محترم سپاه تصمیم می گیرند که یکدستگاه موتور سیکلت برای شهید محمدیان خریداری کنند که از طریق ایشان به شهید تورانی فروخته شود .این معامله انجام می شود و پس از مدتی که مثلاً سپاه متوجه این معامله می شود ،به شهید محمدیان تذکر داده می شود که به لحاض پاسدار بودنتان حق معامله با افراد منافق (شهید تورانی) را نداشته و باید این معامله را به هم بزنید ،شهید محمدیان نیز موتور سیکلت را از ایشان پس گرفته و به دیگری می فروشد .البته تمام این ها فشارهائی برای عادی سازی مسائل و تحلیل جهت انجام مأموریت شهید تورانی بوده است .

شهید بزرگوار تورانی فردی تیز هوش و دارای شم اطلاعاتی بسیار بالائی بود . ایشان گفته بودند که من این توانائی را دارم که با آنها (منافقان)ارتباط برقرار کنم .در هر حال ایشان در این راه زحمات بسیار زیادی را متحمل شده است .

پس از شهادت ایشان روزی دادستان انقلاب وقت آقای جمعه ای در سپاه در سخنرانی خود گفته بود که این شهید یک الگو و یک اسوه برای نسل آیند می باشد .من به خاطر دارم ایشان چندین بار همراه افراد منافق دستگیر می شدند و کتک هم می خوردند و در بازداشتگاه هم بازداشت می شدند حتی چند بار هم در دستشوئی بازداشت بودند ولی به خاطر رضای خداوند این همه بی احترامی و مشکلات را تحمل می کردند .

لازم به توضیح است که شهید تورانی در آن بحران ترور منافقین در چندین مرحله برادران را از عملیاتهائی که از آنها مطلع شده بود با خبر می کردند به طور نمونه روزی در خیابان انقلاب برادر پاسداری که قرار بود مورد ترور منافقین واقع شود ،شهید تورانی وقتی آن برادر پاسدار را می بیند به ایشان اطلاع می دهد که مواظب باشید که می خواهند شما را بزنند ،اما آن برادر پاسدار با توهین به این شهید می گوید شما مواظب خودت باش ،پس از اینکه چند قدمی از ایشان دور می شود مورد حمله قرار می گیرد ،اما گلوله به ایشان اصابت نمی کند .

این شهید بزرگوار در روستا چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب جوانان را جمع می کرد و آنان را در مسیر قرآن و انقلاب و امام (ره) قرار می داد و این امر باعث شد که در روستای "ایلال" که بالای یکصد خانواده جمعیت داشت حتی یک نفر هوادار منافق یا اعضای منافق نداشته باشد ،بلکه چندین جوان بسیجی و پاسدار شهید در این روستا هم داشته باشیم .

قبلاً توضیح دادم اینجانب هم از وضعیت این شهید که به صورت نفوذی وارد تشکیلات منافقین شده بود با خبر نبودم .اما در تاریخ 26/6/60 که اینجانب عازم جبهه بودم برادر شهیدم رحمت ا. . . که خود از بزرگواران بود به من گفت با توجه به اینکه عازم جبهه هستید باید موضوعی را به صورت محرمانه به اطلاع شما برسانم و آن اینکه تورانی منافق نیست بلکه همچنان به عنوان پاسدار انقلاب اسلامی و با توجه به مصلحت فرماندهان محترم سپاه ساری وارد تشکیلات منافقین شده است .همچنین ایشان گفتند که این موضوع را به جزء آقای طوسی ، متولیان و من هیچ کس از آن مطلع نیست و تمام موضوعات و مواردی که علیه تورانی مطرح شده اولاً به خواست قبلی خودشان بوده ،ثانیاً برای مصلحت انقلاب اسلامی و ما امت مسلمان می باشد . چون ما از طریق تورانی مطلع شدیم که عده ای جهت مقابله با امام و انقلاب در حال تهیه اسلحه هستند و قصد دارند دست به اسلحه ببرند ،لذا خود ایشان جهت این مأموریت انتخاب شد ،گفتم چرا به همسرش نگفتید و چرا زندگی اش را خراب کردید که گفتند انشاءاللّه درست می شود و خداوند به زندگی آنها سامان می دهد .

در هر حال ما در تاریخ 26/6/60 به اتفاق سردار کمیل ،شهید ورجی ،شهید بردبار ،شهید آهنگر و دیگر برادران در گروه 20 نفره ای عازم غرب کشور شده و به سوی مهاباد رفتیم .

درتاریخ 15/7/60 بود که با همکاری این شهید بزرگوار تیم منافقین و خانه تیمی آنها را به همراه چندین قبضه اسلحه و مهمات و تعداد زیادی از ضد انقلاب به دست مردان سپاه دستگیر و منهدم شد ،ما این خبر را در روزنامه یا رادیو شنیدیم تورانی این مظلوم انقلاب اسلامی مأموریت خود را به پایان رسانیده بود اما به چه قیمتی ؟همان طور که حضرت امام (ره) فرمایش کرده بود در قبول قطع نامه که من آبروی خود را با خدا معامله کردم ،این شهید عزیز نیز آبروی خود را با خدا معامله کرد .

ازپی این قضیه ،با توجه به ارتباطی که با (دمکرات وکومله برقرار کرده بود به اتفاق شهید طوسی ،شهید محمدیان ،برادر کریم کریمی و برادر سورکی آزاد به ارومیه رفت.

ایشان توانسته بود چندین قبضه اسلحه از آنان خریداری کند و با یکی از فروشندگان سلاح ،آنرا با اتوبوس تا تهران بیاورد که در یکی از ایست بازرسی ها توسط اسکورت نا محسوس توسط برادران طوسی ،محمدیان ،سورکی آزاد و کریمی، فروشنده سلاح دستگیر می شود .

در تاریخ 23/8/60 بود که خبر شهادت تورانی از طریق سردار کمیل در مهاباد به ما رسید و این بود عمر با برکت تورانی عزیز که با تمام توان از مقام جمهوری اسلامی ایران و حضرت امام (ره) دفاع جانانه ای را به انجام رساند و سرانجام در مصاف با ضد انقلاب داخلی در جنگل سرسبز و انبوه آمل به لقاء حق پیوست ،اما از این شهید بزرگوار چه گونه تشییع جنازه گردید خود داستان دیگری دارد .

جریان شهادت ایشان بدین قرار است : پس از اینکه شهید تورانی به دو مأموریت خود پایان داد در اواخر مهر ماه سال 60 رسماً وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساری شده و مجدداً لباس سبز پاسداری را به تن کرده و یکبار دیگر دوستان و همرزمان او با شادمانی و شرمندگی او را به آغوش گرم خود گرفتند . شادمانی از محبت و لطف خدا که دشمن نتوانسته بود یکی از برادران پاسدار را از جمع خانواده سپاهی جدا کند و سنگ بی دفاعی یاران امام علی (ع) در عصر و زمانه ما پایه گذاری نشده است .اما شرمندگی از آن جهت که چرا آنقدر به این شهید عزیز توهین کردند و آبرویش را بردند و کتکش زدند و آرزوی مرگش را داشتند .اما این شادی و شرمندگی خیلی به طول نینجامید .پایان مهر ماه تا 22 آبان خیلی کم بود که یک دفعه خبر شهادت این عزیز در محوطه سپاه ساری پیچید .سالن عملیات آن وقت ،و محوطه لشکر 25 کربلای فعلی پر از غم شد . خاطره غم انگیز روز تشیع جنازه شهید تورانی و با آن صدای گرم نوحه سرائی برادر جانباز حاج مصطفی شیرزاد را کسی فراموش نمی کند . واقعاً برای کسی که این قضیه برای او تازگی دارد قِصه است ،اما برای کسانی که با این شهید بزرگوار مأنوس بودند قُصه است ،لذا پس از اینکه شهید عزیز به جمع خانواده سپاه باز می گردد مأموریت می یابد که دوره اطلاعات را طی کند و برای موفقیت های بعدی از تجربیات علمی نیز بهره مند گردد .لذا عازم چالوس (منطقه 3 سپاه گیلان و مازندران) می شود که پس از چند روز ماندن ایشان در چالوس مصادف می شود با حمله گروه ضد انقلاب موسوم به "سربداران جنگل" در" آمل" .

گروه هائی برای مقابله با ضد انقلاب از اطراف به منطقه عازم می شوند که به دو دسته تقسیم می شدند .دسته اول چند گروه به عنوان چکش و دسته دوم به عنوان سندان، که گروه شهید طوسی و گروه تورانی و چند گروه دیگر به عنوان گروه چکش عملیات را آغاز می کنند و گروه شهید محمدیان و چند گروه دیگر به عنوان گروه سندان از قسمت برنامه ریزی شده عملیات را پی می گیرند . با غروب افتاب روز 22 آبان ماه 1360 آفتاب عمر شهید محمد تورانی به همراه دوست همرزمش شهید شعبان کاظمی غروب کرده و از جمع پاسداران ساری جدا می شوند و به لقاء حق پیوستند.

جنازه پاک و مطهر شهید کاظمی پس از انتقال به بیمارستان به ساری منتقل می شود و تشیع گردید اما جنازه پاک شهید تورانی همچنان مظلومانه در جنگل "آمل"باقی مانده و به دست ضد انقلابیون کور دل افتاد .از تاریخ شهادت ایشان در 22/8/60 تا مورخه 11/11/60 کسی خبری از جنازه مطهر این شهید نداشت و پس از اینکه ضد انقلابیون موسوم به" سربداران جنگل "حمله به شهر" آمل" را شروع کردند و آن به سر آنها آمد که امام (ره) فرمود :دیدید که مردم" آمل" چه بر سر شما آوردند ،مردم" آمل" و اطراف با همکاری برادران پاسدار و ارتش و بقیه نیروهای مسلح آنها را منهدم کردند ،عده ای از آنها کشته و عده ای هم به اسارت رسیدند و در بازجوئی که از آن مزدوران به عمل آمد معلوم شد آنها جنازه بی جان یا نیمه جان شهید تورانی را گرفتند و پس از جدا کردن سر از بدنش ،جنازه اطهرش را به آتش کشاندند و با راهنمائی آنها تکه هایی از جنازه آن بزرگوار که 2 کیلو هم نمی شد ، روی دست ملائک و دوستان و آشنایان و همرزمان ساروی از مسجد ساری به گلزار شهداتشیع گردید .

التماس دعا(یازهرا)

 


91/1/8
9:54 عصر

انتقاد از اظهارات احمدی نژاد در تاجیکستان

بدست عبدالله در دسته انتقاد از اظهارات احمدی نژاد در تاجیکستان

رسول جعفریان در یادداشت تازه ای با نقد سخنان احمدی نژاد، به بررسی نژاد گرایی افراطی به اسم اسلام پرداخته است.

به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، این استاد برجسته تاریخ اسلام نوشته است:" امروز که سخنان آقای احمدی نژاد را در تاجیکستان خواندم، سخنانی که بدون مشورت عالمان و فرهیختگان و فقیهان و فیلسوفان اسلامی، و صرفا از سر تفنن و بدون داشتن معلم بیان می شود، دانستم که دست کم یکی از مشکلات اصلی ما همین است که قدر خود را نمی شناسیم. آدمی که قدر خود را نشناسد، چه شخصی که خود را تحقیر می کند و چه کسی که خود را بی دلیل بزرگ نشان می دهد، فردی ناآگاه است که از صراط مستقیم و حد اعتدال خارج می شود.

تا امروز می‌دانستیم که شماری از مورخان تاریخ ادبیات گفته اند فردوسی زبان فارسی را احیا کرد، و خود فردوسی هم این را در شعری گفته است که «عجم زنده کردم بدین پارسی»، اما نمی دانستیم روزی خواهد رسید که رئیس جمهوری کشور اسلامی ایران، سی و اندی سال پس از تلاش بی وقفه و دادن هزاران شهید برای اسلام توسط یک ملت آن هم برای احیای اسلام، مدعی شود که فردوسی مکتب پیامبر (ص) را هم نجات داده است. این عین نژاد گرایی افراطی است، سخنی که نه به نفع فردوسی است، نه به نفع اسلام، نه به نفع ایران و نه به نفع جمهوری اسلامی. این ایدئولوژی به درد اوائل دوره رضاخان می خورد که عاقبت سر از ناسیونالیسم افراطی درآورد و هیچ چاره ای از مشکلات ملی و بین المللی و تمدنی ما را حل نکرد."

این نویسنده و محقق تاریخ می نویسد: "سالهاست متقابلا به دلیل کبر و تکبر و تبختر موجود در شماری از عربهای ناسیونالیست، متهم هستیم که همچنان بر آیین مجوسیت هستیم و آن را در پرده اسلام خواهی پنهان کرده ایم. امروز که این مطالب از زبان یک مقام رسمی در جمهوری اسلامی توسط مسلمانان عرب و افریقایی و ترک شنیده می شود، به عنوان بهترین شاهد و مدارک برای یک دور تازه از اتهامات علیه ایران و انقلاب اسلامی از سوی دشمنان نژاد پرست ما بکار گرفته خواهد شد.

به این جمله که شاه بیت مطالب بی پایه مطرح شده در سخنرانی احمدی نژاد در میان ایرانیان در تاجیکستان است توجه کنید: ( فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داده و بار حقیقی این مکتب را از دوش نااهلان برداشته و بر دوش ملت ایران گذاشت و این ملت نیز الحق به خوبی از عهده ایفای این مسئولیت برآمد)».

وی می افزاید: " این نخستین بار نیست که این مطالب توسط ایشان مطرح می شود و مطمئن هستیم که هیچ یک از دانشمندان و محققان منصف ایرانی، حتی از میان ناسیونالیست های افراطی ایرانی هم برای این اظهارات که معمولا هم سیاسی است، ارزش قائل نیست، اما باید این نکات را گوشزد کرد تا آیندگان بدانند اظهار این مطالب سست و بدون استدلال ربطی به نگاه منصفانه تاریخی در باره سهم ایران در تمدن اسلامی ندارد."


<   <<   51   52   53   54   55   >>   >