مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

آبان 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/8/6
8:22 عصر

ماجرای \حاتمیکیا کٌشی رسانهای\ چیست/

بدست عبدالله در دسته ماجرای "حاتمی‌کیا کٌشی رسانه‌ای" چیست؟

ورود ابراهیم به منطقه‌ی ممنوعه!


گروه فرهنگی- مهدی آذرپندار: ماجرای پروژه‌ی "حاتمی‌کیا کٌشی رسانه‌ا‌ی" از یک نامه شروع شد. نامه‌ی حاتمی‌کیا به میرکریمی و انتقاد او از فیلم آخر اصغر فرهادی به بهانه‌ی تحسین "یه حبه قند". نامه‌ای که با این جملات آغاز می‌شد: «خیر ببینی آقا سیدرضای میرکریمی. کام‌ات شیرین. اگر این حَبّه قندت نبود، یادمان می‌رفت کجایی هستیم و با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرس‌نشان ایستاده بودیم تا از سرزمین همیشه آفتاب‌مان به جبرِ همکار تلخ‌مزاج، همه مهر دروغ بر پیشانی، متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری بگیریم.»

در ادامه، همان‌طور که انتظار می‌رفت، طعنه‌های گویای حاتمی‌کیا به فرهادی و انتقاد او از روند فیلم‌سازی همکار تلخ مزاجش در شکایت بردن به بیگانه، بی‌پاسخ نماند. از همان ابتدای انتشار این نامه، دیکتاتوری رسانه‌ای روشنفکری، توهین به حاتمی‌کیا را در دستور کار خود قرار داد و از هیچ کاری در جهت محکوم کردن این نامه دریغ نکرد. از نوشتن یادداشت‌های انتقادی و حسود خواندن حاتمی‌کیا در این یادداشت‌ها گرفته تا کشیدن کاریکاتور عجیبی از او و انتشار گسترده‌ی آن در شبکه‌های اجتماعی، همه و همه به کار گرفته شد تا به حاتمی‌کیا فهمانده شود که نباید وارد برخی مناطق ممنوعه‌ی سینمای ایران شد.

البته این اولین باری نبود که حاتمی‌کیا لب به انتقاد از "جدایی نادر از سیمین" می‌گشود؛ او در ایام نوروز 90 هم با حضور در برنامه‌ "راز" نادر طالب زاده، از آخرین فیلم فرهادی شدیداً انتقاد کرد؛ اما گویا سانسورچی‌های خوش سلیقه‌ی صداوسیما که تاب انتقاد از فرهادی را در خود و مدیران بالادستی نمی‌دیدند، خط قرمز جدیدی برای ممنوعیت انتقاد از فرهادی و "جدایی نادر از سیمین"‌اش در تلویزیون تعریف کردند(!) و بدین ترتیب، بخش عمده‌ای از گلایه‌های حاتمی‌کیا از "جدایی نادر از سیمین" روی آنتن نرفت! با این حال، همین انتقاد سانسور شده و نیم بند هم با واکنش تند فرهادی روبرو شد و او در مصاحبه با همشهری جوان، به انتقاد حاتمی‌کیا چنین پاسخ داد: «ایشان با شعورتر از آن هستند که این حرف را از سر اعتقاد و صداقت گفته باشند.»

اما گویا انتقاد دوباره‌ی حاتمی‌کیا از روند سیاه‌نمایی در فیلم‌های ایرانی برای تصاحب خرس‌ها و شیرها و نخل‌ها، دیگر برای جریان روشنفکری قابل اغماض نبوده و کاسه صبر این جریان موظف به سیاه‌نمایی را لبریز کرده است؛ چنانچه حاتمی‌کیایی که تا همین چند وقت پیش به دلیل شائبه‌هایی در مورد اکران فیلم آخرش –"گزارش یک جشن"- به عزیزکرده‌ی نشریات سینمایی و رسانه‌های روشنفکری تبدیل شده بود، حالا زیر فشار شدیدترین توهین‌ها از سوی همین مطبوعات و رسانه‌های مجازی قرار دارد و این فشار رسانه‌ای، مصداق همان خفقانی است که حاتمی‌کیا در برنامه‌ی راز به آن تعریضی زده بود: ‌«خفقانی که هنرمند با هنرش ایجاد می‌کند، صد برابر بدتر از خفقان سیاسی است.»

شدت این توهین‌ها به حدی بود که رضا میرکریمی را هم وادار کرد تا اعتراض خود به این هژمونی رسانه‌‌ای را چنین علنی کند: «خیلی برایم عجیب است که بین خودمان و در حوزه‌ی سینما این قدر کم طاقت شده‌ایم. این‌قدر ظرفیت‌مان کم شده است... من چیزی در متن آقای حاتمی‌کیا غیر نقد فیلم فرهادی ندیدم و هیچ جایش ندیدم به خود فرهادی توهینی شده باشد... اما از جهاتی دلم شکست وقتی این قدر با حاتمی‌کیا بد برخورد شد. به او می‌گویند حسود، کاریکاتورش را می‌کشند که خیلی زننده بود و اصلا دوست نداشتم. همچنان فکر می‌کنم فرهادی و حتی خود من حق داریم اگر روزی حاتمی‌کیا فیلم بد ساخت، خیلی راحت و صریح و راجع به فیلمش نظر بدهیم. فکر می‌کنم این فضا برای همه باید وجود داشته باشد.»

اما نقل ماجرای "حاتمی‌کیا کٌشی رسانه‌ای"،‌ نه از جهت یادآوری واضحاتی همچون کم ظرفیتی روشنفکران، که به سبب توجه به سوال مهم‌تری صورت می‌گیرد؛ اینکه حاتمی‌کیا روی کدام یک از مقدسات سینمای روشنفکری دست گذاشته که این چنین تند مورد توهین قرار گرفته است؟ که اگر صحبت از مقدسات روشنفکری در میان نبود، اعمال چنین دافعه‌ی گسترده‌ای برای کسی که مدت‌ها در جذب او توسط همین جریان کوشش شده، محلی از اعراب نداشت.

به نظر می‌رسد که نمی‌توان هجمه‌ی اخیر به حاتمی‌کیا را فقط به نامه‌ی آخر او منتسب کرد؛ چرا که این چندمین باری است که حاتمی‌کیا پس از ساخت "گزارش یک جشن" و نارضایتی هواداران سنتی‌اش از این فیلم، با مصاحبه‌هایی، روشنفکرانی را هم که تازه به طیف طرفداران او پیوسته‌اند، کاملاً ناامید می‌کند. به طور مثال، می‌توان به مصاحبه‌ی او با شهروند امروز و پاسخ‌هایش به سؤال‌های آمیخته با شیطنت خبرنگار این نشریه اشاره کرد که بازتاب‌های زیادی هم در رسانه‌ها داشت. و یا گفتگوی او در برنامه‌ی پارک ملت با شهیدی‌فر که با عذرخواهی اشک‌آلود حاتمی‌کیا از خانواده‌ی شهدا به دلیل قصور در ساخت فیلم‌های درخور نام فرزندان‎شان و یاد حماسه‌ی آنان همراه شد.

آنچه در تمام این مصاحبه‌ها به آن اشاره شده، انتقاد تند حاتمی‌کیا از جریان فیلم‌سازی برای جشنواره‌ها و گلایه از کارگردانان ایرانی برای شکایت بردن از اوضاع داخلی به نزد بیگانه است. به طور مثال، او در مصاحبه با شهروند امروز چنین می‌گوید:‌ «من اگه قهر هم بکنم. شاید بروم زیرزمین یا انباری خونه. ولی دوست ندارم سر از خونه غریبه در بیارم... برای من دستگاه ممیزی همه‌ی نظام نیست. ارغوان و گزارش هم همه‌ی حاتمی‌کیا نیست. درسته که این گربه بی‌وفاست، ولی من پامو از این نقشه اونور نمی‌گذارم. وقتی این بحث میاد وسط، دیگه برایم خاتمی و احمدی‌نژاد و هاشمی رفسنجانی مطرح نیست. یه مفهوم خیلی بزرگتره که اگه اون ترک برداره، دیگه عزت نفسی برایم نمی‌مونه که بخوام چیزی بگم.» شاه‌بیت نامه‌ی حاتمی‌کیا به فرهادی هم دقیقاً حاوی چنین مفهومی است. بدین ترتیب می‌توان گفت که حاتمی‌کیا این روزها نه فرهادی، که رویکردهای سینمای جشنواره‌ای را به باد انتقاد گرفته است.

همین اشاره‌ی حاتمی‌کیا به جریان ناسالم فیلم جشنواره‌ای در ایران که 30 سال است با سیاه‌نمایی درباره‌ی اوضاع داخلی کشور، خون سینمای ایران را می‌مکد و در عوض کف و سوت خارجی‌نشین‌ها را تحویل می‌گیرد، کافی است تا دستور "حاتمی‌کیا کشی رسانه‌ای" صادر شود! به عبارت دیگر، حاتمی‌کیا هنگامی وارد منطقه‌ی "انتقاد ممنوع" سینمای ایران می‌شود که صحبت از فیلم ساختن برای بیگانه می‌کند! و اگرنه این انتقاد از فرهادی نیست که خون روشنفکران ایرانی را به جوش می‌آورد؛ چرا که فرهادی فقط عاملی است برای رونق دوباره‌ی سینمای جشنواره‌ای در ایران پس از دوره‌ی به سرآمده‌ی موفقیت‌های کیارستمی، مخملباف و پناهی در دهه‌ی 70.

جالب آن است که بیش از دو دهه‌ی قبل، هنگامی که آوینی بزرگ در نقش سردمدار مبارزه با سینمای جشنواره‌ای ظاهر می‌شد و "کیارستمی بازی" را در سینمای ایران به باد انتقاد می‌گرفت، دقیقاً با همین واکنش‌های عصبی عجیب و غریبی روبرو می‌شد که حالا شاگرد مکتب او -آن گونه که حاتمی‌کیا خود ادعا می‌کند- روبرو می‌شود و این بدان معناست که روشنفکران هنوز هم با همان قوت قبلی، بر تقدیس سینمای جشنواره‌ای اصرار دارند. سینمایی که بها دادن مدیران سینمایی وقت به آن در سال‌های موسوم به سینمای گلخانه‌ای، سرنوشت سینمای ایران را عوض کرد و به انحراف کشاند. چنانکه "مشق شب" بچه ها مهم‌تر از فتح خرمشهر و فاو شد و سینمای ایران را از زندگی شهری به روستاها و حلبی‌آباد‌ها رساند.

و حالا در حالی که به وضوح تاریخ انقضای سینمای کیارستمی سرآمده است و حتی اکران دو فیلم آخر او در ایران -آن هم پس از سال‌ها- نیز دیگر خیلی هیجان انگیز نیست، فرهادی پس از یک دهه افول سینمای جشنواره‌ای، بر جایگاه پیشین کیارستمی تکیه زده و از مصونیت نقد برخوردار شده است. چنانچه تحسین یا نقد فرهادی معیار سواد و بی‌سوادی در سینمای ایران شده است و این یعنی کارگردانان سینمای ایران فقط تا زمانی که توسط جشنواره‌های خارجی تکریم و تعظیم می‌شوند، مورد حمایت بی‌چون و چرای روشنفکران قرار دارند و به محض عدم توجه همین جشنواره‌ها به آنها، از دور توجهات و تشویق‌ها خارج می‌شوند.

به نظر می‌رسد که این روزها حاتمی‌کیا دست روی یکی از مهم‌ترین معضلات سینمای ایران گذاشته و شجاعانه وارد منطقه‌ی ممنوعه‌ی "انتقاد از سینمای جشنواره‌ای" شده است و از همین رو شایسته است که بیش از قبل حمایتش کنیم؛ اگرچه هنوز هم از او بابت "گزارش یک جشن"‌اش دلخور باشیم.

جمعه، 6 آبان 1390

رجانیوز

-------------------

http://www.cinemaema.com/module-pagesetter-viewpub-tid-26-pid-5877.html


90/8/6
8:20 عصر

همه کاری برای معترضان ایران کردیم

بدست عبدالله در دسته همه کاری برای معترضان ایران کردیم

اذعان به نفرت عمومی ایرانیان از امریکا در شب گاف‌های پی در پی کلینتون/
همه کاری برای معترضان ایران کردیم اما خودشان به ما گفتند اگر شما عامل و حامی اصلی جنبش جلوه کنید آبروی ما می‌رود


وزیر امور خارجه که قرار بود در ابتدای سال جاری در برنامه "نوبت شما" بی‌بی‌سی فارسی حاضر شود و به سؤالات پاسخ دهد اما این برنامه لغو شد، سرانجام شب گذشته در گفت‌وگو با این شبکه حاضر شد.

به گزارش رجانیوز، هیلاری کلینتون در ابتدا گفت که هدفش از این مصاحبه، ارتباط برقرار کردن با مردم و به ویژه با جوانان است و می‌خواهد به آن‌ها بگوید که سر جنگ نداریم.

وی با تکرار آرزوی 33 ساله امریکایی‌ها در مورد براندازی جمهوری اسلامی گفت "امیدواریم شاهد تغییر رفتار رژیم ایران باشیم" تا محرز شود، برخلاف برخی از ادعاها مبنی بر اینکه دولت دمکرات اوباما به دنبال براندازی نیست، بلکه در پی تغییر رفتار جمهوری اسلامی است، کلینتون این آرزو را در قالب یک مصاحبه عمومی لو داده باشد.

در بخش دیگری از این گفت‌وگو، زمانی که وزیر خارجه امریکا بر تأثیر تحریم‌های اقتصادی تأکید می‌کرد و در عین حال، مدعی شد که "دولت امریکا از مردم ایران به طور جدی حمایت می کند"، ناگهان با این تناقض مواجه شد که چگونه مدعی حمایت از مردم هستید و ضمناً می‌گویید تحریم‌ها اثر کرده است که کلینتون اذعان کرد: این تحریم ها بر مردم عادی هم تا حدودی اثر می گذارد، اما چاره ای نیست!

اما شاید نقطه اوج گاف‌های هیلاری کلینتون در مصاحبه با بی‌بی‌سی وقتی بود که اعلام کرد در صورت حمایت کاملاً‌ علنی از فتنه‌گران 88، این ماجرا به ضرر آن‌ها تمام می‌شد و تلویحاً به نفرت عمومی از دولت امریکا و جریان‌های وابسته‌گرای داخلی اعتراف کرد.

در این بخش، یکی از مخاطبان بی بی سی فارسی در مورد عدم حمایت کافی دولت امریکا از جنبش اعتراضی که وی آن را "جنبش سبز" می‌خواند، سؤال کرد و کلینتون گفت که دو سال پیش، از درون جنبش اعتراضی این صدا شنیده می شد که امریکا باید مواظب باشد که طوری عمل نکند که عامل و حامی اصلی این جنبش جلوه کند، چون در آن صورت اعتبار جنبش و امنیت هواداران آن به خطر می افتد.

وی اضافه کرد که دولت امریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می آمد از معترضان کرد، از جمله از سایت توییتر خواست که اعمال تغییرات خود را مدتی به تعویق بیندازد، اما در عین حال مراقب بود که زیاده روی نکند.

نکته جالب دیگر این مصاحبه که در واقع به تریبونی برای لو دادن سیاست‌ها و درونیات امریکایی‌ها در قبال جمهوری اسلامی تبدیل شده بود، اذعان وزیر امور خارجه امریکا به نفوذناپذیری و نداشتن شناخت از نحوه سیاست‎گذاری و تصمیم‌سازی در جمهوری اسلامی بود، به‌طوری که وی در پاسخ به این سئوال که گفته می شود احمدی نژاد به صورت پنهانی برای برقراری رابطه با امریکا انجام می دهد، گفت که اوباما تمایل خود را برای گفتگو با رهبران ایران اعلام کرد، اما ساختار حکومت ایران گیج کننده است و معلوم نیست چه کسی تصمیم می گیرد.

اما در حالی که در طی دو هفته گذشته و پس از کلید زدن سناریوی هالیوودی علیه ایران، رسانه‌های امریکایی دور جدیدی از خبرسازی‌های خود مبنی بر دیدار و گفت‌وگوی برخی مقامات امریکایی و ایرانی را در این زمینه مطرح کردند، کلینتون در مصاحبه شب گذشته‌اش با ناامیدی از نتیجه دادن این پروژه‌ها گفت: مقامات ایران حتی از اینکه با مقامات امریکایی دیده شوند، پرهیز دارند.

این بخش از اظهارات وزیر خارجه امریکا در واقع تأیید سخنان دو روز پیش سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در مصاحبه با المنار لبنان است که گفته بود امریکایی‌ها تلاش زیادی برای ارتباط برقرار کردن با ایران کردند اما زمانی که نتیجه نگرفتند، ادعای کذب برنامه‌ریزی جمهوری اسلامی در ترور سفیر عربستان را مطرح کردند.

وزیر خارجه امریکا در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چه مدرکی در مورد ادعای طراحی ایران برای ترور سفیر عربستان در اختیار دارید و آیا این ادعا نیز مانند وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق نیست، پاسخ روشنی نداد و صرفاً‌ مدعی شد که سپاه قدس ایران پیش از این نیز چنین کارهایی کرده است و آن‌ها با این کار می‌خواستند به امریکایی‌ها دهن‌کجی کنند.

وی در عین حال، پس از این اتهام‌زنی‌های خود گفت: دولت امریکا می خواهد که روابط خوبی با ایران داشته باشد و حتی می خواهد که تا پایان امسال یک سفارتخانه مجازی اینترنتی در تهران داشته باشد که بتواند به پرسش های مردم ایران پاسخ دهد.

یکی دیگر از نقاط اوج تناقض‌گویی‌های کلینتون نیز به سؤال از وی در مورد رویکردهای دوگانه دولت ایالات متحده در قبال حوادث منطقه بازمی‌گشت.

از وی پرسیده شد که چرا امریکا در مقابل سرکوب اعتراضات در بحرین سکوت کرده است. همچنین از سوابق امریکا در دفاع از حکومت های مستبد سئوال شد و اینکه چگونه مردم می توانند به دولتی با این سوابق اعتماد کنند. در مورد تمایل دولت امریکا به حضور نظامی در همه جای جهان نیز از وی سؤال پرسیده شد.

پاسخ‌های کلینتون به این سؤال‌های اساسی عیناً به شرح زیر است:

«تاریخ ما بر ارزش های جهان شمول استوار است. ما انتظار نداریم هر کاری که می کنیم همه آن را بپذیرند. ما از بحث و گفت و گو استقبال می کنیم. دولت امریکا بارها در مورد بحرین اعلام نظر کرده است و به دولت این کشور فشار آورده است که تحقیقات مستقل انجام دهند، اما آیا ایران هم حاضر است چنین تحقیقاتی انجام دهد؟

امریکا از نقشی که در کودتا علیه دولت محمد مصدق داشته اظهار تأسف کرده است و همچنین از ساقط کردن اشتباهی هواپیمای مسافربری ایران. دولت امریکا عملکردی شفاف دارد و اشتباهات خود را می پذیرد و آماده گفت و گو در مورد انتقاداتی است که به عملکردش می شود.

در عین حال وقتی کشوری که عملکردی شفاف ندارد و هیچ معیار بین المللی را رعایت نمی کند به دولت امریکا انتقاد می کند، "آن را توهین تلقی می کنیم. تنها دولت امریکا نیست که از حکومت ایران احساس خطر می کند، بلکه تمام جهان احساس خطر می کند.»
پنجشنبه، 5 آبان 1390

رجانیوز


90/8/2
1:39 صبح

منفورترین بازیکن جهان مشخص شد

بدست عبدالله در دسته منفورترین بازیکن جهان مشخص شد

رونالدو در لیست منفورترین بازیکنان جهان در صدر جدول ایستاده است و وین رونی مهاجم تیم ملی انگلیس و باشگاه منچستر یونایتد در رده دوم این لیست قرار دارد.

بنا به این گزارش، جان تری، بارتون، دیدیه دروگبا، کارلوس توز، رایان گیگز، وان بومیل، کاروالیو و نیامانیا ودیچ در رده های بعدی قرار دارند.

گردآوری: تهران98

منبع: مشرق


90/8/2
1:23 صبح

بازیگر زن ایرانی با پوشش نامناسب در اماکن متبرکه (برای چندمین با

بدست عبدالله در دسته بازیگر زن ایرانی با پوشش نامناسب در اماکن متبرکه (برای چندمین با

حال که حضور بازیگران زن در مزار شهدا و اقدام اهانت آمیز آنها با پاسخ قاطع مردم مواجه و آنها را مجبور به عقب نشینی کرد، امیدواریم این بار هم شاهد برخورد مسئولان فرهنگی کشور با این پدیده تازه به وجود آمده باشیم.

به گزارش قاصد، هنوز بازتاب های مربوط به عکس یادگاری با وضعیت زننده برخی بازیگران زن سینمای ایران در مزار شهدا فراموش نشده که این بار هنرنمایی دیگری از این قشر در فضای مجازی منتشر شده است.

در این تصویر، یکی از بازگران جوان و تازه چهره شده سینما به نام "م.ک"، با پوششی نامناسب در مقابل یکی از اماکن متبرکه و زیارتگاهها اقدام به انداختن عکس به اصطلاح یادگاری با فیگورهای هنری کرده است.

اگرچه حضور این بازیگران در چنین مکانهایی امید را در دل برخی دوستداران هنر ارزشی حفظ می کند که این قشر هنوز هم پایبند اصول و اعتقادات اخلاقی و ارزشی جامعه است، اما به نظر می رسد نوع عکس گرفتن و انتشار آن در انواع و اقسام سابتهای طرفداران این بازیگران، نشان از بی توجه بودن آنها به ارزش حضور در چنین مکانهایی است.

تصویر این بازیگر برای جلوگیری از ترویج این اقدامات پوشیده شده است



حال که حضور بازیگران زن در مزار شهدا و اقدام اهانت آمیز آنها با پاسخ قاطع مردم مواجه و آنها را مجبور به عقب نشینی کرد، امیدواریم این بار هم شاهد برخورد مسئولان فرهنگی کشور با این پدیده تازه به وجود آمده باشیم.

یادمان نرود سایتی که طی روزهای گذشته توسط مسئولان فیلتر و خبر آن نیز در قاصد منتشر شد، تصاویری از زندگی شخصی و عکسهای بدون حجاب برخی بازیگران زن ایرانی منتشر کرده بود که هیچ واکنشی از سوی آنها در بر نداشت.


90/8/1
9:9 عصر

جنگ روانی مافیای واردات علیه برندهای ایرانی

بدست عبدالله در دسته جنگ روانی مافیای واردات علیه برندهای ایرانی

واردکنندگان شکلاتهای خارجی با انتشار شایعه دروغی در اینترنت، شکلاتهای ایرانی را سرطان زا دانسته و از دریافت کنندگان این میل خواسته اند تا آن را برای دیگران بفرستند.

ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5   >>   >