مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

اسفند 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/12/13
11:51 صبح

چرا وزارتخارجه امریکا تصویری را که فرهادی از ایران میدهد، \واقعا

بدست عبدالله در دسته چرا وزارت‌خارجه امریکا تصویری را که فرهادی از ایران می‌دهد، "واق

اسکار به اصغر فرهادی یا به جنگل ایرانی؟
چرا وزارت‌خارجه امریکا تصویری را که فرهادی از ایران می‌دهد، "واقعاً ارزش‌مند" می‌خواند؟

فرهاد بیضایی: "من با افتخار این جایزه را به مردم سرزمینم تقدیم مى‌کنم. مردمى که به همه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها احترام مى‌گذارند و از دشمنى و کینه بیزارند"

"وقتی داشتم به روی صحنه می آمدم، به این فکر می کردم که چه باید بگویم. اینکه از پدر و مادرم، دخترم، همسر مهربانم یا عوامل این فیلم صحبت کنم. اما اکنون ترجیح می دهم از مردم کشورم بگویم؛ مردم کشور من مردمانی صلح‎جو هستند."

این ها برخی از سخنان اصغر فرهادی در هنگام دریافت جوایز گلدن گلوب و اسکار است، جوایزی که سبب شده است تا فرهادی مردم ایران را مردمی صلح‌طلب، مهربان و حائز بسیاری از صفاتی عنوان کند که شاید ذره‌ای از آن در دنیای رسانه ای امروز به چشم نمی خورد. این سخنان در کنار میل بسیار زیاد ایرانیان به قهرمان پروری سبب شده است تا فرهادی برای لحظاتی هم که شده، به عنوان افتخار بخشی از جامعه ایرانی شناخته شود و بالاخص فضای مجازی ایرانیان پر باشد از تبریکات فراوان و حس غرور و افتخار برای به دست آوردن چنین جوایزی که شاید تا‌کنون بی نظیر بوده است.

هر چند که برخی از سخنان فرهادی برای ما شیرین و دل‌نشین است و برخی دیگر حکایت از نیش‌های سیاسی او دارد و تا حدودی گزنده است اما باید عنوان داشت که در این میان افتخار به فیلم فرهادی مهم است، به جوایز اعطا شده و یا به سخنان فرهادی؟

هر چند که اکنون اعطای جوایز گوناگون به این فیلم و سخنان فرهادی بسیار مورد توجه قرار گرفته است اما توجه به فیلم فرهادی و کنکاش پیرامون محتوای فیلم بیش از این سخنان و جوایز این چنینی دارای اهمیت است، چرا که آن‌چه از ماندگاری بیشتری در طول تاریخ برخوردار است، محتوا و مضمون فیلم است، که متأسفانه برخلاف ظاهر سخنان فرهادی به هیچ وجه مایه افتخار برای ایرانی نیست و به هیچ وجه سخنانی که فرهادی از این تریبون ها بیان می‌کند در جدایی نادر از سیمین نمودی واقعی ندارند.

فیلم فرهادی سعی می‌کند برشی کوتاه از زندگی جامعه امروز ایران باشد، اما این برش کوتاه که نمایان‌گر زندگی ایرانی و مردم ایران است تا چه حد می‌تواند سفیر فرهنگی ایرانیانی باشد که از کوچک‎ترین تریبون بین المللی برای معرفی فرهنگ خود بی‌بهره‌اند؟

فرهادی در این فیلم و در هیچ کدام از شخصیت‌های فیلم نشانی از فرهنگ غنی ایرانی که از آن سخن می‌گوید، به نمایش نمی‌گذارد. مفاهیمی مانند ایثار، مروت و حتی صلح‌جویی و نوع دوستی در هیچ کدام از شخصیت‌های فیلم وجود ندارد. در حقیقت در این فیلم جامعه ایرانی همچون جنگلی نا امن است که هر کسی تنها به فکر خود و گله خود است. دروغ، ریا و ضعیف‌کشی در سراسر این فیلم موج می‌زند و هیچ کدام از شخصیت‌های فیلم حاضر به پذیرش اشتباه‌های خود نیستند و تنها به دنبال بی‌گناهی می‌گردند که گناه خود را بر گردن او بیندازند.

نادر، شخصیت اصلی فیلم با بازی پیمان معادی، که برخی‌ها او را نماد طبقه متوسط می‌دانند و شخصیتی مستقل و مبارز دارد، در کجای فیلم به دنبال انسان دوستی و گذشت است؟ در صحنه ای که بدون آنکه تحقیق مناسبی داشته باشد، به هم نوع خود تهمت دزدی می‌زند؟ در کجا می‌توان صداقت و درستی را در این شخصیت دید؟ در ماجرایی که‌ می‌داند زن خدمت‌کار را هل داده ولی در دادگاه آن را کتمان می‌کند و یا در صحنه‌ای که می‌داند آن زن باردار است ولی به دروغ این مسأله را کتمان می‌کند تا بتواند مشکل را بر گردن فردی دیگر بیندازد و خود را از مهلکه نجات دهد. تنها برای او نگه‌داری از پدرش مهم است و آن هم تنها به دلیل داشتن احساسات گله ای در این جنگل بی قانون است.

از سوی دیگر زن خدمت‌کار که نقش آن را ساره بیات بازی می‌کند نیز از این خصوصیات منفی بی‌بهره نیست، در تمام ماجرا او کلید حل مشکل است و می‌داند به نادر تهمت بی‌روا می‌زند اما تا انتهای داستان بر این اتهام خود پافشاری می‌کند و تنها عاملی که موجب می شود تا او حقیقت را بیان کند، ترس از باورهای مذهبی اوست که می‌ترسد پول حرام به زندگی او و بچه اش آسیب بزند و بازهم در اینجا فرهادی این مقصود را بیان می‌کند که برای ایرانیان تنها فرد و خانواده اش مهم است و بیش از این انسان دوستی مفهموم پر رنگی ندارد و این همان فرهنگی گله‌ای در جنگل بی قانون است.

از سوی دیگر، حجت شاه مهره ایرانی است که فردی ستیزه جو، پرخاش‎گر، ضعیف‎کش و عاری از هرگونه خصوصیت مثبت انسانی است. او یک اتفاق را به یک جنجال و چالش مهم تبدیل می‌کند. با تهدید و ارعاب رأی معلمی که به عنوان شاهد به دادگاه احضار می‌شود را برمی گرداند و در صدد است تا با فشار بر نادر که در موضع ضعف است، او را وادار به پرداخت دیه کند. ایجاد مزاحمت، درگیری‌های پی در پی، تهدید و ارعاب از جمله صفات منفی اخلاقی است که در شخصیت حجت گنجانده شده است. او در انتهای ماجرا در حالی که می‌فهمد نادر در این ماجرا بی‌گناه است، بر مشی حقیقت ستیزی خود پافشاری می‌کند و با شکستن شیشه ماشین نادر بر روان بیمار خود صحه می‌گذارد.

تنها شخصیت اصلی فیلم که می شود خصوصیات صلح جویی را در او دید، سیمین با بازی لیلا حاتمی است. او در تمام زمان فیلم از درگیری و تنش‎گریزان است و سعی دارد ماجرا با پذیرش اشتباه به سوی مسامحه سوق دهد. اما این صلح جویی نه بر پایه انسان دوستی او قرار گرفته، بلکه از آنجا که او ذاتاً انسان ترسویی است، ترجیح می دهد به جای حل مسأله و مبارزه برای کشف حقیقت خود را تسلیم و صورت مسأله را پاک کند. این شخص هم تنها نوع دوستی‎اش به بچه‎اش خاتمه می‌یابد و انسان های دیگر برایش ارزش چندانی ندارند.

فرهادی با انباشت صفات منفی بسیار در شخصیت‌های اصلی فیلم، چهره‌ای ستیزه جو، زورگو تا حدودی ظالم از جامعه ایرانی ترسیم می کند که در حقیقت این جامعه در حکم جنگلی را دارد که افراد برای بقای خود از هیچ دروغ و تزویری روی‌گردان نیستند و امری که برای همه در اولویت قرار دارد، نه حقیقت، صلح دوستی، نوع دوستی است بلکه تنها بقای فرد و خانواده او به عنوان گله‌ای در این جنگل بی قانون،  اهمیت دارد.

فرهادی با نماهای بسیاری که در دادگاه گرفته شده است، سعی دارد این مفهوم را نشان دهد که نسل های مختلف ایرانی از بچه‌های خردسال تا پیرمرد و زن و مرد، عمر و زندگی خود را در چنین جامعه پر تنشی در داگاه های قضایی تلف می‌کنند و این جامعه آن‌چنان پر تنش و نا آرام است که هیچ گروه و سن و جنسیتی در آن از امنیت برخودار نیست.

در حقیقت جامعه ایرانی نه به عنوان یک جامعه برتر که داعیه الگو شدن در جهان را دارد، بلکه به عنوان جامعه‌ای به جهانیان معرفی می‌شود که در آن هیچ‌کس به دیگری رحم و مروت ندارد و این سوال را برای جهانیان ایجاد می‌کند که چنین جامعه در صورت کسب قدرت در جهان، با دیگر هم‌نوعان خود چه می‌کند؟ و ظرافت کار فرهادی آن‌جاست که بر خلاف برخی همکاران خود ریشه این مشکلات را در کهن اخلاقیات و بستر فرهنگی جامعه می بیند و نه در رویکرد‌های سیاسی حاکمان و در حقیقت این بار متهم ردیف اول مردم و فرهنگ ایرانی است و نه ساختار و طبقه حاکم بر جامعه ایرانی و این مفهومی بس خطرناک‌تر دارد.

بر اساس، همین مسأله است که "ویکتوریا نولاند" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می‌گوید: «این فیلمی است که واقعا به جهان تصویری ارزش‎مند از زندگی در ایران ارائه می‌کند.» و متأسفانه باید گفت تصویری که فرهادی در این فیلم از ایرانیان به جهان معرفی می‌کند، به هیچ وجه افتخار آفرین نیست!


90/12/10
8:53 عصر

مصاحبه سیانان با شان استون

بدست عبدالله در دسته مصاحبه سی‌ان‌ان با شان استون

Enlarge font

image

"شان استون" کارگردان و هنرپیشه صاحب نام هالیوود که در ایام دهه فجر به ایران سفر کرده بود و با محمود احمدی نژاد هم دیدار داشت، روز گذشته مصاحبه ای جالب و خواندنی با شبکه آمریکایی سی ان ان انجام داد که بخشی از این مصاحبه در پی می آید.

"شان استون" که در جریان سفر اخیر به ایران به دین اسلام گروید و نام "علی" را برای خود انتخاب کرد، حرف های جالبی در برنامه معروف "پیرس مورگان" سی ان ان به مجری این برنامه گفت که حکایت از تاثیر عمیق سفر وی به ایران بر افکار و عقاید این هنرمند بزرگ آمریکایی دارد.

شان استون فرزند "اولیور استون" فیلم ساز بزرگ و یهودی آمریکایی است که در بهمن ماه گذشته به همراه گروهی از هنرپیشگان و فعالان سینمای هالیوود و به نمایندگی از جانب پدرش به ایران سفر کرده بود.

یکی از سوال های پیرس مورگان مجری معروف سی ان ان که جای "لری کینگ" معروف را در این شبکه پر کرده است، این بود که "واکنش پدر شما به عنوان یک فیلم ساز و کارگردان بزرگ یهودی به مسلمان شدن شما چه بود؟"

شان استون در پاسخ گفت: دلایلم را به پدرم توضیح دادم و به نظر او هم این دلایل منطقی بود. پدرم به من گفت که همچنان محکم و استوار در کنارم خواهد ماند.

این پاسخ استون موجب تعجب مجری سی ان ان شد.

مجری سی ان ان در ادامه مصاحبه به دیدار شان استون با احمدی نژاد در ایران اشاره کرده و با توجه به اینکه این هنرپیشه و کارگردان هالیوود اصالتا یک یهودی است، سوالی در باره "هولوکاست" از او پرسید. سوال این بود: احمدی ن‍‍ژاد در سال 2009 برای اولین بار هولوکاست را یک دروغ نامید. نظر شما در این باره چیست؟

شان استون جواب داد: البته من در دیداری که با احمدی نژاد داشتم هیچ صحبتی در باره هولوکاست با او نداشتم. اما صرف نظر از اینکه آقای احمدی نژاد به هولوکاست اعتقاد دارد یا نه، باید بگویم که اصلا عادلانه و توجیه پذیر نیست که سرزمین فلسطین به بهانه هولوکاست اشغال شود و من هرگز راضی نیستم که کشورم به خاطر هولوکاست هزینه بپردازد.

این هنرپیشه هالیوود همچنین در خصوص ادعاها مبنی تهدید بودن ایران برای رژیم صهیونیستی گفت: این یک دروغ بزرگ و ایران هرگز تهدید نیست. آنچه باعث نگرانی من می شود این است که مبادا اسراییل برای حمله پیش دستانه به ایران چراغ سبز بگیرد. در صورت حمله اسراییل به ایران روسیه به عنوان همسایه ایران بیکار نخواهد نشست و در این صورت باید منتظر وقوع جنگ جهانی سوم باشیم.

شان استون در پاسخ به سوال مجری سی ان ان در باره برنامه هسته ای ایران هم گفت: ایران حق دارد که از فناوری تولید انرژی هسته ای برخوردار باشد. در دیداری که با احمدی نژاد داشتم از او در باره بمب هسته ای و ادعاهایی که در این زمینه علیه ایران مطرح می شود سوال کردم او با اطمینان گفت که ایران هیچ گونه بمب هسته ای یا برنامه ای برای ساختن آن ندارد.

وقتی مجری سی ان ان از شان استون در باره حرف های رییس جمهوری ایران و اینکه گفته می شود احمدی نژاد به دنبال از بین بردن رژیم صهیونیستی است افزود:اگر احمدی ن‍ژاد گفته است که اسراییل باید از بین برود، منظور او لزوما از بین بردن اسراییل با سلاح نیست درست همانگونه که شوروی سابق هم بدون هیچ گونه جنگ و بدون دخالت هیچ گونه سلاح فروپاشید. از بین بردن اسراییل هم لزوما نیازمند سلاح نیست و حرف های منطقی هم گاهی می تواند موجب از بین رفتن یک رژیم شود.


90/12/10
8:50 عصر

مدل فرانسوی پیشنهاد دستمزد سه برابری را رد کرد -مسلمان

بدست عبدالله در دسته مدل فرانسوی پیشنهاد دستمزد سه برابری را رد کرد

Enlarge font

image

گفته می شود او پس از مسلمان شدن و فراگیری حرفه پرستاری، زندگی مرفه سابق خود را رها کرده و به افغانستان سفر کرد تا در کنار مبارزان این کشور به درمان آنان بپردازد.

"فا بیان" طی اظهاراتی در این باره گفت: اگر لطف و رحمت خداوند شامل من نمی شد، هیچ گاه نمی توانستم مسلمان شوم و تا آخر عمرم مانند یک حیوان زندگی می کردم. من در آن زندگی فقط به دنبال سیراب کردن هوس و شهوت های خود بودم و هیچ اصول و ارزشی برای خود نداشتم. از کودکی آرزو داشتم پرستار شوم، اکنون که مسلمان شده ام به آرزوی خود رسیده ام.

وی در ادامه افزود: در حال و هوای کودکی همواره خودم را در حالت کمک به کودکان بیمار تخیل می کردم اما وقتی بزرگ تر شدم، به دلیل زیبایی ظاهری که دارم ناخودآگاه به سمت دنیای مدل کشیده شدم و از شکل من استفاده ابزاری می شد، دقیقا مانند یک وسیله مدت دار که بویی از انسانیت در آن نبود.

این دختر تازه مسلمان شده، همچنین گفت: تا اینکه برای شرکت در یکی از برنامه ها به بیروت پایتخت لبنان دعوت شدم. وقتی به آنجا سفر کردم، صحنه هایی دیدم که در همه عمرم مانند آن را ندیده بودم. در آنجا پیش از گذشته از خودم منفور شدم و کم کم به سمت متحول حرکت کردم تا اینکه در نهایت به اسلام که انسانیت واقعی در آن وجود دارد، رسیدم. پس از مسلمان شدن در بیروت به پاکستان سفر کردم و از مرز این کشور به افغانستان رفتم و با کمک به کودکان و مجروحان یکی از آرزوهای دیرینه و کودکی خود را محقق ساختم.

"فا بیان" افزود: شرکت های مدل پس از اینکه از مسلمان شدن من با خبر شدند، سعی کردند مرا به راه قبلی باز گردانند از همین رو هدایای بسیار زیادی برایم فرستادند و پیشنهاد دستمزد سه برابری نسبت به قبل را به من دادند اما من که تازه راه اصلی را یافته بودم، هدایا را پس فرستاده و همه پیشنهادات آنان را رد کردم و اکنون احساس می کنم که در خوشبختی کامل به سر می برم


90/12/10
8:49 عصر

مدل فرانسوی گشت ارشاد

بدست عبدالله در دسته مدل فرانسوی گشت ارشاد

یک پلیس زن فرانسوی در حال جریمه یک زن محجبه در شهر نانت فرانسه بخاطر استفاده از پوشش روبند.


90/12/10
8:41 عصر

این امریکایی عربی نمیفهمد

بدست عبدالله در دسته این امریکایی عربی نمیفهمد


این آمریکایی خر است
عربی نمی فهمد!

برادر شما ابوجهاد

یعنی نظامیان آمریکایی نمی دانند که قبل از گرفتن عکس ، باید معنی نوشته ی روی آن را بپرسد؟؟؟!


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >