مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

دی 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/10/28
1:55 عصر

خانه نشینی احمدی نژاد چاقو زدن به شکم خودش بود/امیدواریم خدا این

بدست عبدالله در دسته خانه نشینی احمدی نژاد چاقو زدن به شکم خودش بود/امیدواریم خدا این

 به گزارش جهان به نقل از نسیم آنلاین محمدرضا باهنر در نشست هفتگی جبهه حامیان ولایت گفت:

- مجلس نهم یک ویژگی خاص دارد که آن هم، اولین انتخابات بعد از جریان فتنه بودن است
- بعد از انتخابات 88 فتنه‌گران می خواستند کمی آرای خود را با جنگ خیابانی پر کنند
- یک فتنه عظیمی راه انداختند و به نام تقلب می خواستند یک دغدغه ناباوری و بی ایمانی در افکار عمومی ایجاد کنند
- با این کارشان، عدم اعتماد به نظام را کلید زدند و دنبال مردد کردن مردم بودند و هزینه‌های زیادی را به نظام تحمیل کردند
- قبل از انقلاب هم منافقین در زندان‌های طاغوت بودند اما بعد از انقلاب به دنبال سهم خواهی بودند و احساس کردند نظام جمهوری اسلامی سهم اینها را نمی دهد و شروع به دشمنی با نظام کردند
- در انتخابات، فتنه‌گران و انحرافی ها دو هدف را دنبال می کنند: دلسرد کردن مردم و وارد کردن افراد خود در انتخابات
- تحریم‌ها و تحریک‌های دشمن هم برای کاهش حضور مردم در انتخابات است
- همه اصلاح‌طلبان فتنه‌گر نیستند. مثلا اصلاح طلبان مجلس هشتم، نامه های ما علیه سران فتنه را امضا کردند و به همین دلیل از نظر ما افراد مناسبی هستند. یکی از بحث های ما با جبهه پایداری همین است
- احمدی‌نژاد خدمات زیادی به نظام داشته است. برای همین امیدواریم خدا او را نجات دهد و این لاله و لادن را از هم جدا کند
- 11 روز خانه نشینی رئیس‌جمهور هم مانند چاقو زدن به شکم خود احمدی‌نژاد بود
- جبهه انحراف پیچیدگی بیشتری نسبت به جریان فتنه دارد
- به جای اینکه بگوییم من بیشتر انقلابی هستم و شما کمتر، بیاید با هم علیه دشمنان مشترک کار کنیم
- در ایام انتخابات، شادابی و طراوت و امید به آینده باید وجود داشته باشد؛ چرا که انتخابات ضریب امنیت ملی را افزایش می‌دهد


90/10/28
1:55 عصر

پاسخ شریعتمداری به علایی؛خطا نیست خط است!/ چه کسی آن را دیکته کر

بدست عبدالله در دسته پاسخ شریعتمداری به علایی؛خطا نیست خط است!/ چه کسی آن را دیکته کر

به گزارش جهان، حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
یادداشت امروز را برادر و همکار عزیزم آقای سعدالله زارعی نوشته بود ولی طی چند روز گذشته بسیاری از خوانندگان گرامی در تماس با روزنامه، نظر کیهان را درباره مقاله روز دوشنبه- 19 دی ماه- آقای حسین علایی در روزنامه اطلاعات جویا شده بودند. پاسخ اولیه ما این بود که واکنش نسبت به اینگونه نوشته ها یکی از اصلی ترین اهداف کسانی است که آن را تدارک دیده اند تا از این طریق یک ماجرای دم دستی و کم اهمیت را به موضوع روز تبدیل کرده و به فتنه گران تنفس مصنوعی بدهند. از این روی پرداختن به آن را غیرضروری می دانستیم، اما بعد از انتشار نامه تعدادی از سرداران محترم سپاه در اعتراض به آقای حسین علایی و نصیحت همراه با ملامت وی که از غیرت دینی و انقلابی آن عزیزان حکایت می کرد، اشاره به نکاتی چند درباره یادداشت آقای علایی را ضروری تلقی کردیم و در این وجیزه نگاهی - هرچند گذرا- از زاویه ای دیگر به ماجرا خواهیم داشت. امید آن که آقای حسین علایی در این نوشته اندیشه کند و چنانچه گفتنی های آن را شنیدنی ارزیابی کرد، پای از بازی بیشتر در میدان دشمن بیرون بکشد.

1- «بازی با مهره حریف» یا «شکار مهره» یکی از ترفندهای عملیات روانی است. دشمن در این ترفند شکار خود را از میان کسانی انتخاب می کند که اولا؛ سابقه شناخته شده ای از همراهی با نظام را در کارنامه خویش داشته باشند و ثانیا؛ به هر علت، از جمله ضعف بینش سیاسی، آرزوهای برآورده نشده و امثال آن، با نظام فاصله گرفته باشند. دشمن در این حالت، از یکسو نقطه ضعف شکار خود را موجه جلوه داده و به تقویت آن می پردازد. مثلا چنانچه «شکار» مورد نظر به مسئولیت دلخواه خود در نظام دست نیافته باشد، این توهم را در وی می دمد که مسئولان بالادستی نظام حق او را نادیده گرفته و یا پایمال کرده اند! و از این طریق می کوشد تا حس انتقامجویی را در شکار خود تحریک کند. و از سوی دیگر، فرد شکار شده را گام به گام به موضع گیری علیه نظام می کشاند و هریک از این گام های زاویه دار او را به گونه ای -مثلاً از طریق رسانه ها- برملا می کند تا به تدریج پل های پشت سر شکار خود را خراب کرده و راهی برای بازگشت وی باقی نماند. دشمن در این مرحله، زبان خود را در کام فرد شکار شده می گذارد و آنچه را که از زبان و قلم دشمن تابلودار قابل عرضه نیست بر زبان و قلم شکار خود می نشاند.

2- اکنون باید دید که آقای حسین علایی یک مهره شکار شده است و یا آنچه در یادداشت موهن خود آورده است، برخاسته از خواست و برداشت خود ایشان است؟ یافتن پاسخ این سؤال دشوار نیست و برای کشف آن فرمول علمی و تعریف شده ای وجود دارد. با این توضیح که؛

الف: اگر اظهارات شخص مورد نظر- در اینجا، آقای حسین علایی- برخاسته از دیدگاه و نظر خود او باشد، در بستر و چارچوب فرهنگ شناخته شده وی ابراز می شود، چرا که فرهنگ نوشتاری یا گفتاری افراد- صرفنظر از محتوای آن- به آسانی قابل تغییر نیست و نمی توان این تغییر فرهنگ را مثلاً به سادگی تهیه یک تابلو و نصب آن به یکی از دیوارهای اتاق تلقی کرد!

ب: و اما چنانچه فرد مورد نظر با فرهنگی متفاوت از فرهنگ شناخته شده خود سخن بگوید و مخصوصاً هنگامی که فرهنگ به کار گرفته شده با فرهنگ شناخته شده وی تفاوتی فاحش و در حد تضاد داشته باشد می توان حدس زد- و البته متأسف نیز بود - که به عنوان یک مهره از سوی دشمن شکار شده و چه بخواهد و بداند و یا نخواهد و نداند در میدان دشمن به بازی گرفته شده است.

3- حالا به یادداشت آقای حسین علایی توجه کنید؛
«... حکومت شاه به بهانه نداشتن مجوز برای راهپیمایی- 19 دی ماه 56- به طلاب و جوانان در خیابان صفائیه حمله کرد و تعداد 6 نفر از طلاب و معترضین را کشت و عده ای را نیز مجروح کرد... رژیم شاه ظرف یک سال بیش از 2 هزار نفر از مردم معترض در خیابان های شهرهای مختلف را کشت ولی هر چه بر کشته های خیابانی افزوده می شد...»

آیا یک سردار سپاه، آنهم در حالی که کماکان خود را طرفدار انقلاب و جمهوری اسلامی معرفی می کند، می تواند به جای واژه «شهید» از شهدای مظلوم 19 دی قم از واژه «کشته شده» استفاده کند؟! آنهم نه یک بار و دوبار، بلکه 3 بار در یک نوشته کوتاه 4خطی و حتی یک بار هم به جای «کشته» از واژه شهید استفاده نکند؟! ممکن است گفته شود، این جابجایی در نوشتار، از نوع «خطای زبان و قلم» است! که باید گفت؛ آقای علایی یک سردار سپاه است و فرهنگ شهید و شهادت در وی نهادینه شده است بنابراین، اگر جابجایی این واژه عمدی نبوده است، دستکم باید یک بار به جای «کشته شده» از لفظ شهید استفاده می کرد که نکرده است! چرا؟!... باید توجه داشت که «خطا» وقتی در یک موضوع واحد به تکرار رسید، دیگر «خطا» تلقی نمی شود، بلکه «خط» است!

4- آقای علایی در یادداشت کذایی، برخلاف عقیده و نظر بارها اعلام شده خود به این تحلیل می نشیند که مردم ایران خواستار تغییر رژیم شاهنشاهی نبوده اند بلکه فقط انجام تغییراتی در رژیم شاهنشاهی را دنبال می کردند!! ولی از آنجا که شاه به اصلاحات مورد نظر آنها پاسخ مثبت نداد، تظاهرات و اعتراضات شدت گرفت و «عملاً از اقتدار نظام شاهنشاهی کاسته شد»! و سپس در 7 بند و در قالب پرسش های فرضی، محمدرضا شاه را نصیحت می کند که چرا با بی توجهی نسبت به اصلاحات مورد نظر مردم باعث فروپاشی رژیم شاهنشاهی شده است؟!

باید از آقای علایی پرسید؛ آیا مردم خواستار سرنگونی رژیم شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی نبودند؟ و آیا بعد از تغییر نخست وزیر، شعار نمی دادند «ما میگیم شاه نمی خوایم، نخست وزیر عوض میشه» و...؟!

5- آقای حسین علایی در یادداشت مورد اشاره، برخلاف فرهنگ رایج و جای گرفته در قلب و جان سپاهیان، از بکارگیری واژه «امام» برای نامیدن آن مراد به حق پیوسته و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، خودداری می ورزد و آنجا که ناچار به نام بردن از آن بزرگوار است به عبارت «آیت الله خمینی» بدون هیچ پیشوند و پسوند احترام آمیز بسنده می کند.

آیا، این دیدگاه و فرهنگ و چارچوبی که در بیان آن به کار گرفته شده می تواند با دیدگاه کسی که عمری را در کسوت یک سردار سپاه سپری کرده است کمترین همخوانی و ارتباطی داشته باشد؟! قاعده آن بود و هست که زبان جناب علایی در نام بردن از امام(ره)، به کمتر از «حضرت امام(ره)» حرکت نکند و در کام نچرخد. آیا آن چرخش و این نچرخیدن زبان و قلم ایشان را باید- خدای نخواسته- به حساب چرخش مواضع آقای علایی نوشت یا -باز هم خدای نخواسته- به حساب دیکته ای که دیگران برای او نوشته اند؟! بی تردید، این نوشته با فرهنگ گفتاری و نوشتاری یک سردار سپاه آنهم با سابقه فرماندهی در جنگ تحمیلی همخوانی ندارد. دارد؟! پس چه کسی آن را دیکته کرده است؟!

6- یک بار دیگر به یادداشت آقای حسین علایی مراجعه کنید. ایشان اولا؛ به حضرت امام(ره) اهانت می کند و بنای مستحکم آن بزرگوار یعنی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن را بدون انگیزه الهی و اسلامی قلمداد می کند! ثانیا؛ خاستگاه اسلامی انقلاب را نفی می کند و خواست با خون نوشته مردم مسلمان ایران را در حد و اندازه اصلاحات در رژیم شاهنشاهی تنزل می دهد! ثالثا؛ از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 حمایت می کند و...

حالا امضای یادداشت را نادیده بگیرید. آیا نوشته ایشان با نوشته ای که از یک ضد انقلاب دوآتشه انتظار می رود کمترین تفاوتی دارد؟! اگر تفاوتی ندارد- که ندارد- احتمال سفارشی بودن آن دور از ذهن نیست!

7- در حالی که انقلاب اسلامی به الگوی تحولات در جهان اسلام تبدیل شده و ملت های مسلمان با در دست داشتن این نسخه بر دیکتاتورهای دست نشانده شوریده و پوزه آمریکا و اسرائیل و متحدان اروپایی آنها را به خاک مذلت مالیده اند و در حال و هوایی که دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب، انکار نمی کنند که از اقتدار ایران اسلامی تحت رهبری امام راحل و خلف حاضر او به تنگ آمده و فریاد استیصال سرداده اند، مخالف خوانی افرادی که روزی همراه انقلاب بوده اند جز آن که برای دهان های گرسنه دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها خوراکی در حد و اندازه یک ساندویچ فراهم کند چه تأثیر دیگری می تواند داشته باشد؟! جناب علایی! «قطره دریاست، اگر با دریاست ورنه او قطره و دریا، دریاست».

8- دیروز آقای حسین علایی طی یادداشت کوتاهی بر وفاداری خود به اسلام و انقلاب و ولایت فقیه تأکید کرد که امید است اولین گام ایشان برای بازگشت از بیراهه ای باشد که در آن گام نهاده بود و همینجا گفتنی است و عبرت آموز نیز هست که یادداشت کذایی آقای علایی، به به و چهچه و استقبال همراه با ذوق زدگی فراوان رسانه های دشمن و گروه های ضد انقلاب را در پی داشت ولی نوشته کوتاه دیروز او با بی اعتنایی همان رسانه ها روبرو شد. عبرت انگیز نیست؟! فاعتبروا یا اولی الالباب...


90/10/28
1:54 عصر

در جلسه فرماندهان سابق سپاه باعلایی چه گذشت؟

بدست عبدالله در دسته در جلسه فرماندهان سابق سپاه باعلایی چه گذشت؟

در پی انتشار مقاله 19 دیماه حسین علائی و واکنش ها و انتقادات گسترده پس از آن روز گذشته جمعی از فرماندهان و مسئولان سابق نیروی دریایی سپاه و قرارگاه نوح(ع) با وی دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش جهان سردار سیدمجید میراحمدی معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و از همکاران سابق حسین علایی در نیروی دریایی سپاه پیرامون موضوعات مطرح شده در این جلسه به خبرنگار مهر گفت: جمعی از فرماندهان و مسئولان سابق نیروی دریایی و قرارگاه نوح (ع) که انتقاداتی درخصوص مقاله آقای حسین علائی در روزنامه اطلاعات داشتند شب گذشته با ایشان دیدار و گفتگو کردند.

میراحمدی افزود: نگرانی دوستان و همکاران سابق آقای علایی بیشتر متوجه خوراکی بود که این مقاله برای ضدانقلاب داخلی و خارجی فراهم کرده بود و آنها هم طبیعتا مبتنی بر برداشت ها و تفسیرهای ضدانقلابی خود یاوه گوئی ها را نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی سرداده بودند.

وی با بیان اینکه آقای علائی نسبت به برداشتهای غلط از این مقاله اظهار تأسف کردند عنوان کرد: آقای علایی گفت اگر برداشتی از مقاله من شده است که علاقمندان به نظام را ناراحت کرده من عذرخواهی می کنم، من هیچ نیت سوئی نداشتم و هدفم صرفاً عبرت آموزی دیکتاتورهای عربی از سرنوشت رژیم شاهنشاهی ایران بود و فکر نمی کردم کسانی بخواهند نظام مردمی جمهوری اسلامی را با نظام دیکتاتوری رژیم گذشته مقایسه کنند.

معاون وزیر دفاع افزود:آقای علایی همچنین گفت من متاسفم که فرزند شاه خائن امروز دم از لزوم دموکراسی در ایران بزند. جمهوری اسلامی علیه نظام دیکتاتوری بوده است. من از جوانی که در مبارزه با رژیم شاهنشاهی بودم ، آرزویم تشکیل حکومت اسلامی با محوریت امام خمینی (ره) و مبتنی بر نظریه ولایت فقیه بود. آشنائی و وفاداری من به ولایت فقیه به قبل از انقلاب بر می شود.

میراحمدی اضافه کرد:آقای علایی اظهار داشت پدرم که روحانی بود من را از همان سن کودکی پای درس امام خمینی (ره) در مسجد سلماسی قم می برد. من معتقد به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه بوده و هستم.

وی در ادامه اظهار داشت: آقای علائی در این نشست گفت که در مورد شخص مقام معظم رهبری نیز از قبل از انقلاب با ایشان آشنا شده و در بین فرماندهان سپاه یکی از کسانی بوده است که بیشترین مراوده را با ایشان داشته و از زمانی که حضرت آقا در سال 1356 درمشهد مقدس ممنوع المنبر بودند در معیت آقای مقدم به مسجد کرامت مشهد رفت و آمد داشته و با ایشان ارتباط داشته است.

معاون سابق نیروی دریایی سپاه تصریح کرد: آقای علائی در مورد ارادت و اطاعت خود نسبت به رهبر انقلاب نیز گفت «من هم در ارادت و هم در اطاعت همان ارادت و اطاعت قبلی را که داشته ام دارم و هیچ تغییری در من حاصل نشده است.»

وی افزود: آقای علائی سپس خطاب به همرزمان سابق خود در قرارگاه نوح (ع) تصریح کرد «شما همین الان به خانه ما بیایید و ببینید که عکسهای آقا در منزل ما از همه عکسها بیشتر است. خانواده ما همگی علاقمند به ایشان هستیم.»

میراحمدی ادامه داد: آقای علائی به همرزمان سابق خود گفتند که بعد از آنکه متوجه سوء برداشتها و تفسیرهای غلط آن هم از سوی ضدانقلاب شده اند، توضیحاتی را نوشته اند که بعضی از سایتها و روزنامه ها آنرا منتشر کردند و در آن تصریح کرده اند که همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند باید پشتیبان ولایت فقیه بود تا کشور آسیب ‌نبیند.

همکار سابق علایی در نیروی دریایی سپاه گفت: دوستان ما به آقای علایی گفتند شما باید در همان ایام فتنه سال 1388 مواضع شفاف و روشنی را نسبت به جریان فتنه و سران آن اتخاذ می کردید که وی در پاسخ گفت بنده هیچگاه و در هیچ مقاله حمایتی از فتنه گران داخلی نداشته و ندارم.

میراحمدی افزود: آقای علائی در پاسخ به لزوم اعلام علنی این مواضع و گفتگوی فرماندهان و مسئولین سابق نیروی دریایی سپاه و قرارگاه نوح (ع) با ایشان به بنده گفتند که مواضع و مطالب ایشان را منتقل کنم. بنده هم به رسم امانتداری این مطالب را عیناً برایشان تکرار کردم و گفتم هر کلمه یا جمله ای مورد نظرتان نیست یا من یا دوستان اشتباه برداشت کرده ایم بگوئید تا اصلاح کنیم که نهایتاً تمامی موارد فوق را تائید مجدد کردند.

معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروی های مسلح تصریح کرد: در حالی که موج بیداری اسلامی که ثمره نهالی است که امام عظیم الشان آنرا کاشت و مقام معظم رهبری چون باغبانی دلسوز و توانمند در همه سختیها، طوفانها ، سردیها و گرمیها از این نهال مراقبت و آنرا به مرحله ثمردهی رسانده اند و اکنون این موج بیداری اسلامی همچون بهمنی تمام پایه های حکومتهای وابسته و خائن کشورهای عربی را درنوردیده و یا پایه های آنها را فروریخته است و یا در حال فروریختن است و دشمنان زخم خورده و مستکبرین و دیکتاتورهای جهانی را زخم خورده و عصبانی تر کرده است.

وی ادامه داد: دشمنان مستبد و جانیان جهانی قطعاً به دنبال این هستند که خللی در عزم واراده ملتهای بیدار شده ایجاد نمایند ما امروز در چنین شرایطی و در آستانه انتخابات نیازمند انسجام، وحدت و همدلی در داخل کشور هستیم که محور و اساس و ریسمان این انسجام و وحدت مقام معظم رهبری هستند.

میراحمدی در بخش پایانی این گفتگو اضافه کرد: باید همه ما همراه با امت اسلام صفوف خود را فشرده تر کنیم و قدردان نظامی باشیم که به تعبیر امام خمینی ثمره همه مجاهدتهای انبیاء، امامان معصوم و صالحان تاریخ است. نظام جمهوری اسلامی که امام عظیم الشان فرمودند: حتی امام زمان (عج) هم فدائی این نظام است چرا که امام زمان (عج) فدائی اسلام است.


90/10/28
1:52 عصر

آقای رئیس جمهور اینجا خط قرمز است

بدست عبدالله در دسته آقای رئیس جمهور اینجا خط قرمز است

سرویس سیاسی جهان-محسن مقدسی: رئیس جمهور روز گذشته برای دومین بار با انتقاد از دستگاه قضائی، نسبت به بازداشت قائم مقام بانک مرکزی اعتراض کرد. پنجشنبه هفته گذشته نیز در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود،  حرفهای تندی علیه دستگاه قضائی زد و نسبت به دستگیری برخی از اعضای دولت واکنش نشان داد.

وی  بدون اینکه مخاطب خود را مشخص کند اظهار داشت که چرا انتقام از ملت می‌گیرید آنها که رشوه داده و تخلف کرده‌اند و پشتیبانی نفوذی داشتند را دستگیر و محاکمه کنید، چرا قائم مقام بانک مرکزی را دستگیر کردید.و نهایتا رئیس جمهور تیر خلاص را می زند و در جای دیگری می گوید که نفرات اصلی این اختلاس آزاد هستند.

سخنان رئیس جمهور از زوایای مختلف قابل ارزیابی است و آنچه مربوط به دستگاه قضائی است بماند تا آنها توضیح دهند.

اما مساله اصلی در مجرم بودن یا نبودن یک فرد نیست. ماجرا مهمتر از عملکرد دستگاه قضائی است.نگرانی اخیر بیش از خود اختلاس است. آنچه اهمیت دارد موضوعی است به نام سرمایه اجتماعی که در قیل وقال های سیاسی در حال ذبح شدن است. سالها طول می کشد و هزینه ها صرف می شود و عمرها می گذرد و تجربه ها کسب می شود و خونها ریخته می شود تا ذره ذره اعتماد عمومی جلب و سرمایه اجتماعی فراهم شود و پشتوانه ای مردمی برای حاکمیت شکل گیرد.

برای هر کشوری این مساله جز اصول اولیه و مهمترین موضوعات و نهایتا خط قرمز جامعه است و حاکمان عاقل و مدبر و دلسوز حاضرند برای حفظ آن خود را نیز هزینه کنند. مسوولی را اخراج و یا وزیری را برکنار کنند. نخست وزیزی استعفا دهد یا رئیس جمهوری در مقابل مردم زانو بزند و عذرخواهی کند. این اعتماد مردمی است که پشتوانه اصلی حاکمیت و سیاست های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است. طبیعی است که بهترین و انقلابی ترین سیاست ها بدون پستوانه مردم محکوم به شکست است.

در اقتصاد بحث دقیقی در این رابطه وجود دارد. در آنجا گفته می شود که سیاستی موثر و کارا است که در زمان اجرا، انتظارات تطبیقی افراد با انتظارات عقلائی سیاستگذاران را همراه کند و این مهم صورت نمی گیرد جز آنکه مردم به دولت اعتماد داشته باشند.

اختلاسی شکل گرفته و هر چند عدد و رقم آن تاریخی و بی سابقه است اما همین پرونده می تواند تبدیل به فرصتی برای نظام شود تا ضمن برخرود قاطع با عاملان آن، مردم را نسبت به مبارزه با فساد اقتصادی دلگرم کند.

آنچه که در این پرونده نگران کننده است عدد 3 هزار میلیارد تومان نیست که بدون شک نه این عدد و نه دهها برابر آن جبران، کَنده شدن و بی اعتماد شدن یک نفر از انقلاب را نمی کند. آنچه اهمیت دارد و متاسفانه از سوی رئیس جمهور بدان اهمیت داده نمی شود همین اعتماد عمومی است.

اساسا کارکرد اصلی مبارزه با فساد اقتصادی نیز همین جلب اعتماد عمومی است. امنیت و ثبات در سایه اعتماد به حاکمیت شکل می گیرد.مبارزه با فساد اقتصادی اگر منتهی به افزایش اعتماد در جامعه نشود ناقص اجرا شده است. به همین دلیل است که مردم به مبارزه با فساد اقتصادی که در ایام انتخابات و مواردی از این دست مطرح می شوند وقعی نمی نهند.

در بسیاری از کشور ها به محض بروز چنین تخلفاتی حتی با ابعاد پائین تر،  اولین کاری که می شود فورا مسوول ارشد استعفا می دهد و مقام بالاتر صراحتا از مردم عذر خواهی می کند. این موضوع فارغ از مجرم بودن یا نبودن مسوول است.

اگر تخلفی داشته باشد که حتما مجرم است و دادگاهی می شود ولی اگر نقشی هم مستقیما نداشته باشد، از حیث احترام به شعور مردمی و حرمت های اجتماعی و اینکه نشان دهد چه میزان از آنچه در زیر مجموعه خود اتفاق افتاده نارحت است، از مسئولیت کنار می کشد. این استعفا به معنای مجرم بودن نیست؛ بلکه جلب اعتماد مردمی است. آنچه برخی از استیضاح کنندگان وزیر اقتصاد بدرستی در مجلس می گفتند این بود که اینجا دادگاه نیست و قرار نیست برای کسی حکم قضائی صادر شود اما آنچه مهم است اینکه مردم متوجه شوند که حاکمیت نسبت به فساد اقتصادی حساسیت دارد و تقصیر که بجای خود، حتی قصور را هم تحمل نمی کند.

اما سخنان اخیر رئیس جمهور بنزین بر زبانه های آتش است. اینکه نفرات اصلی این اختلاس بیرون هستند و دستگاه قضائی افراد بی گناه را دستگیر کرده است و برخورد عدلیه، سیاسی و به تعبیر رئیس جمهور نامردی است تنها یک پیام دارد و آن اینکه عزمی برای برخورد با این پرونده وجود ندارد و یا خدای نکرده همه این بگیرو ببند ها دعوای زرگری و جنگ قدرت است.

گناه چنین القائی در جامعه به مراتب بیش از خود اختلاس است. این همان خط قرمزی است که رئیس جمهور باید نسبت به آن بیش از بقیه حساسیت داشته باشد.

واقعیت این است که همه نظام از دولت گرفته تا دستگاه قضائی و مجلس تلاش دارند تا این پرونده در نهایت صحت و سلامت پیش رود و مجرمین و مقصرین مطابق قانون محاکمه شوند. انجام این مهم حتما تبدیل آسیب به فرصت است و می تواند برگی درخشان در کارنامه مبارزه با فساد اقتصادی و عدالتخواهی در تاریخ انقلاب شود.

انتظار مردم این است که رئیس جمهور برای دفاع از جایگاه مدیران ارشد و معاونین و مسئولین پاک دولتی حداکثر همکاری و همراهی را داشته باشد وبیش از این اجازه ندهد که اعتماد جامعه بر سر منازعات سیاسی هزینه شود.


90/10/28
1:51 عصر

آیتاللهمصباح: یک سردار با بیادبی‎اش کاری کرد که هیچ دشمنی نمی‎تو

بدست عبدالله در دسته آیت‌الله‌مصباح: یک سردار با بی‌ادبی‎اش کاری کرد که هیچ دشمنی نمی

یک هفته پس از آنکه حسین علایی با نوشتن مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات آن‌هم در روز 19 دی، موجب ذوق‌زدگی دشمنان انقلاب اسلامی شد، آیت‌الله مصباح یزدی امروز در دیدار جمعی از فعالان سیاسی استان اصفهان گفت: امروز کار کسانی به جایی رسیده که روزی در جبهه ها پست مهمی داشتند، زاویه باز کردند و با سابقه چند ساله در جبهه سردار و امیر بودند اما در مقابل رهبری مقاله می نویسند و بی ادبی می کنند.

به گزارش جهان به نقل از رجا حسین علایی البته پس از واکنش‌های مردمی و نامه‌های سرداران سپاه در اعتراض به وی، موضع خود را تعدیل کرد و در نوشته‌ای بر پشتیبانی از ولایت فقیه تأکید کرد. با این حال، رسانه‌های بیگانه که یادداشت وی را با ذوق‌زدگی منتشر کرده بودند، از کنار عقب‌نشینی و عذرخواهی علایی عمدتاً با سکوت عبور کردند.

در عین حال، آیت‌الله مصباح یزدی که به ایستادگی در مقابل انحراف‌ها و دفاع از خط ولایت فقیه مشهور است و سوابق روشنی در این زمینه در سال‌های قبل و بعد از انقلاب اسلامی دارد، از کنار این ماجرا عبور نکرد و در اعتراض به این یادداشت تصریح کرد: این مقاله در شرایطی نوشته شده که کار هیچ دشمن امریکایی و کافر نمی‌توانست این قدر اثر داشته باشد، اما یک سردار جبهه این کار را انجام داد و دشمنان را خوشحال کرد.

رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع تعدادی از مردم اصفهان، برای این آفت، یک راه درمان نیز بیان کرد و گفت: چیزی که می تواند انسان را از این خطرها باز دارد توسل به ائمه معصومین علیهم السلام است.

این عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه آسیب‌شناسی و بیان راه‌های مسدود کردن نفوذ این آفت‌ها خاطرنشان کرد که باید تمرین کنیم و نگذاریم هواهای نفسانی در کارهای خدایی ما راه پیدا کنند.

وی همچنین افزود: خدا را شاکر هستیم، در زمانی زندگی می‌‌کنیم به برکت رهنمود های امام راحل و حمایت‌های مردم بسیار خوب و با وفای این کشور، نظامی برقرار شده که در طول تاریخ نظیر آن‌را سراغ نداریم.

آیت‌الله مصباح که بارها تأکید کرده است که "نعمت ولایت" را بر اساس آیه شریفه "و اما بنعمة ربک فحدث" بیان و شکر کرد، در ادامه بحث خود اظهار داشت: بعد از رحلت حضرت امام، خدای متعال به ما عنایت کرده و کسی را جای امام قرار داد که شبیه ترین افراد کشور به ایشان هستند و باید از هر جهت شاکر باشیم که سایه ایشان بر سر ما است و افتخار ‌کنیم که خدمت‎گزار این وجود با برکت باشیم.

بر اساس گزارش مرکز خبر حوزه، رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با یادآوری سوابق مردم اصفهان در مبارزات انقلابی خاطر نشان کرد: مردم اصفهان در اوایل حکومت قاجاریه و جریان مشروطیت و در هجرت علمای اصفهان به قم نقش خود را به خوبی انجام داده اند و در دفاع مقدس نیز از لحاظ کمیت و فداکاری و استقامت خود را به خوبی نشان دادند.

وی با بیان این‌که نقش مردم اصفهان در انقلاب و دفاع مقدس و برجستگی‌هایی که مردمان این شهر داشتند در سایر شهرها کمتر دیده می‌شود، بیان داشت: شهری که شهدایی مثل شهید میثمی ها و ردانی پور ها دارد، انتظار می‌رود که بعد از انقلاب نیز در حفظ دستاوردهای آن پیشگام باشند.

عضو مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود، به موضوع روز این روزهای کشور یعنی انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخاب کاندیدای اصلح نیز اشاره کرده و گفت: ما به عنوان روحانی و کارشناس دینی در مسائلی اظهار نظر می کنیم که ارتباط با دین داشته باشد.

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان این که باید فرد اصلح را برای نمایندگی مجلس به مردم معرفی کرد، افزود: علما به عنوان کارشناسان دینی و خبره و به عنوان حجت شرعی به مردمی که نمی توانند تحقیق کرده و اصلح را تشخیص دهند، افراد متدین و انقلابی را معرفی می کنند.

وی با بیان این که مقام معظم رهبری بر معرفی کاندیدای اصلح تاکید دارند، اضافه کرد: در معرفی افراد لایق و شایسته نباید تعصب داشت که این فرد در گروه و یا حزب دیگری است و شما هوادار گروه دیگر هستید بلکه باید به عنوان وظیفه دینی خود عمل کرده و او را معرفی کنید.

رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان این که ما بین خود و خدا و به عنوان حجت شرعی فردی که اصلح است را معرفی می کنیم اظهار داشت: عالمی که سر و کارش با کتاب است، نمی تواند از لای کتاب و یا با استخاره بگوید فلانی اصلح است، باید کسانی که با مردم سر و کار دارند و مورد اعتماد آنان هستند، فرد اصلح را از غیر اصلح تشخیص دهند و معرفی کنند.

* اطاعت از امر رهبری بر همه واجب است

وی تصریح کرد: ما نمی توانیم از هر کس که به عنوان عالم شناخته می شود و عمامه به سر دارد، اطاعت کنیم و او را شایسته بدانیم.

این استاد حوزه علمیه ادامه داد: یک امر داریم که به هر چیز و هر کس دستور داده شود، باید اطاعت کند و آن اطاعت از امر رهبری است که بر همه واجب است.

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان این که هرکس کار خدایی شروع کرد، باید بداند از وسوسه های شیطان در امان نیست، گفت: بهترین راه نجات از لغزش ها توسل است و باید در انتخابات که سرنوشت اسلام، نظام و کشور است، بیشتر توسل کنیم چرا که هر وقت در جبهه ها توسل بیشتر می شد، موفقیت زیاد بود.

وی در پایان زیارت عاشورا، اطعام برای سید الشهداء علیه السلام و زندگی توأم با عشق به اهل بیت علیهم السلام را ضامن بقای انقلاب و نظام اسلامی برشمرد.


<      1   2   3   4   5   >>   >