مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

دی 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/10/28
1:38 صبح

پارادوکس اخلاقی عماد افروغ به سبک علایی و همایون

بدست عبدالله در دسته پارادوکس اخلاقی عماد افروغ به سبک علایی و همایون

این حامی موسوی از طرفی اخلاق مداری را بهترین ابزار برای نمایش ژست تکراری و فسیل شده خود دانست و از طرفی در یک تناقض آشکار، لجن پراکنی های برخی رسانه های بداخلاق و تحریف گر علیه نیروهای شاخص انقلاب را در دستور کار خود قرار داد.
در همهمه توصیه های اخلاقی که هر تازه از راه رسیده ی استاد ندیده ای خود را معلم اخلاق و مربی دین و دایه مهربانتر از مادر برای مردم و انقلاب قلمداد کرده است، بسیار کم یافت می شود امثال حضرت علامه مصباح یزدی و حضرت آیت الله مهدوی کنی که بدون هرگونه چشم داشتی به پست و مقام های دنیوی، صرفا از باب دلسوزی و وظیفه دینی خود و شور و نشاط دادن به انتخابات و بصرت افزایی ملت، وارد میدان سیاست شوند.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، توصیه گران حقیقی اخلاق و دین هیچگاه گرفتار پارداوکس اخلاقی و آرمانی نمی شوند بلکه خط و مشی  آنها یکی است و آن پایداری بر اصول و ارزشهای الهی با رنگ و صبغه الهی.

عماد افروغ مرد دائم المعترض علیه آنچه او در آن نقشی ندارد ( بعبارتی همه دستاوردهای علمی و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی) که بسیار علاقمند بوده تا دیگران او را روشنفکر خطاب کنند، در آستانه انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی همراه با علایی ها خیز معناداری برای تخریب نیروهای انقلاب بر داشته است.

این حامی میر حسین موسوی که دیشب در برنامه پارک ملت نیز چند هنرنمایی از نوع روشنفکرنمایی های خاص خود را بروز داده بود، در نشستی با اعضای شورای هماهنگی ائتلاف کاندیداهای مستقل (!) سراسر کشور از طرفی اخلاق مداری را بهترین ابزار برای نمایش ژست تکراری و فسیل شده خود دانست و از طرفی در یک تناقض آشکار، لجن پراکنی های برخی رسانه های بداخلاق و تحریف گر علیه نیروهای شاخص انقلاب را در دستور کار خود قرار داد.

افروغ گفت: در حالی به زمان برگزاری انتخابات نزدیک می‏شویم که برخی دارندگان قدرت تمایلی به حضور پر رنگ مردم به عنوان متولیان و عقبه اصلی انقلاب ندارند.

این نماینده سابق تهران، بدون هیچ گونه توجهی به پایگاه مردمی مخالفان خویش مدعی شد: بی‏ توجهی و نادیده گرفتن قدرت‏های مدنی و غیر وابسته به قدرت دولتی به مرور بی‏ اعتمادی و کاهش مشارکت‏ ها را به دنبال داشته و بسترساز فاشیسم و دیکتاتوری در جامعه خواهد شد. قدرت صرفاً از لوله تفنگ و اغوا، خارج نمی‏شود؛ بلکه مؤثرترین شکل قدرت از مجرای محبت، نفوذ و اقناع بیرون می ‏آید.

حال باید این آقای روشنفکرنما توضیح دهند که اغتشاشگری و فتنه گری از کدام شیوه ها و مجاری محبت و اقناع محسوب می شود که دیگران تا کنون به چنین کشفی نرسیده اند؟!

افروغ مدعی شد: در شرایط حساسی به سر می‏بریم. خواسته و ناخواسته جریانی می ‏کوشد تا به تعبیر مرحوم شریعتی، تشیع علوی را پیش پای تشیع صفوی، به اسم تشیع علوی، ذبح کند.

این کارشناس سابق مجمع تشخیص مصلحت افزود: بهترین و مطلوب‏ترین کار این است که از طریق این تشکل انتخاباتی، حرف‏های مفهومی بزنید و برای تصدی کرسی نمایندگی هر کاری را مباح ندانید.

وی در ادامه توصیه های اخلاقی خود گفت: تنها تلاش کنید شکل سالم مبارزه انتخاباتی را به رخ بکشید و کسانی را به فهرست خود دعوت کنید که از "سلامت، شجاعت و وارستگی" آنها مطمئن هستید.

هنوز چند دقیقه ای از ژست اخلاق مدارانه افروغ نگذشته بود که وی در یک پارادوکس اخلاقی آشکار، تمام هم و غم خود را تکرار شایعات و رفتارهای غیراخلاقی برخی رسانه های جریان خاص قرار داد و با ادبیاتی به ظاهر دلسوزانه  موضوع گرین کارت را پیش کشید و دارندگان گرین کارت را فاقد صلاحیت برای نمایندگی مجلس عنوان کرد تا بار دیگر شایعات و غرض ورزی های سیاسی هدف دار  تیتر برخی رسانه ها گردد.

گفتنی است، افروغ شب گذشته در برنامه پارک ملت گوشه ای دیگر از روحیات همایونی خود را بروز داد که مورد انتقاد برخی رسانه های انقلابی قرار گرفت.

598 در این باره نوشت: شب گذشته برنامه پارک ملت بار دیگر میهمانی منورالفکر را با خود به همراه داشت. روشنفکری از جنس کارشناسان مجمع تشخیص مصلحت که در کارنامه درخشان خود حمایت از میر حسین موسوی را به همراه دارد.

عماد افروغ، دانش آموخته جامعه شناسی در انگلستان این بار با ژست جدید حمایت از روشنفکران و منتقدان، دغدغه استقلال حوزه را داشت بطوری که چندین بار وظایف حوزه های علمیه را برای خود حوزه های علمیه بازگو می کرد. وی با انتقاد! از نبود موضوع شناس، اقتصاد شناس، فیلسوف و ... در مجلس خبرگان رهبری در سخنانی دو پهلو و توام با کنایه، عدم توجه به نقش مراجع در انتخاب فقهای خبرگان رهبری را عامل شکاف و پارادوکس(!) در نظام نامید .

وی در این بخش از سخنانش می گوید: قبل از انقلاب در مجلس دوم وقتی که اصل قانون اساسی مطرح شده بود که علمای طراز اول نظارت بکنند مکانیزم آن به این صورت بود که مراجع 20 نفر را معرفی می کردند و بر قید قرعه 5 نفر انتخاب می شد. شما از یک طرف گلایه می کنید که چرا فقها وارد فقه سیاسی نمی شوند و چرا فقها و مراجع و حوزه های علمیه ما دستی در حکم حکومتی و احکام سیاسی و متناسب با جمهوری اسلامی ندارند و از طرف دیگر در انتخاب فقهای مجلس خبرگان آنها (مراجع) هیچ نقشی ندارند و این باعث شکاف می شود و این یک پارادوکس است و من به عنوان یک روشنفکر این را می گویم.

افروغ که در این برنامه خودش را روشنفکر معرفی کرد، با سیاه نمایی از اوضاع اقتصادی ، مدنی و ... جامعه، طوری وانمود می کرد که فکر مخاطب بیشتر به سمت حکومت ظالمی می رفت که مدام در حال ظلم به مردم خود می باشد. وی از ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت سخن می گفت گویی نامه پر نیش سردار علائی را در 19 دی که در یک روزنامه منتشر گردید اکنون با گویشی لطیف تر در رسانه ملی در حال تکرار است.

این کارشناس سابق مجمع تشخیص مصلحت با وقاهت تمام نظام با تهدید نظام بیان داشت که: " باید روشنفکری و بحث نهاد های مدنی، دینی و تاریخی ما تقویت بشوند و این به این معنا نیست که به ما اجازه بدهند و اگر اجازه بدهند چه بهتر ، اما اگر اجازه ندهند باید هزینه آن را بدهند و از طریق همان راهی که قبل از انقلاب اتفاق افتاد من نمی خواهم بگویم که الان شرایط شرایط قبل از انقلاب است ولی هیچ وقت من چک سفید امضاء به شما نمی دهم که یک روزی این طور نشود "

انگار نامه نویسی به مقتدر مظلوم انقلاب نه تنها پایان ندارد بلکه به رسانه ملی نیز کشیده شده است و آقای افروغی که از ابتدای دولت نهم و دهم روحیه علیه الدوله‌ای خود را همچنان حفظ نموده است  به غیر از سایت‌های زنجیره‌ای آقایان خاص، به تریبون ملت نیز دست یافته بود.

دکتر عماد افروغ  بنابر عدم آگاهی کامل از تاریخ انقلاب مدعی شد که در ابتدای انقلاب مجلس خبرگان دایره‌اش شامل همه کارشناسان بود و امروز بنابر آنچه که دوری از روشنفکر پروری نظام می‌دانست آنرا فراموش شده دانست . این در صورتی است که آن مجلس خبرگان قانون اساسی با مجلس خبرگان رهبری متفاوت می‌باشد وحتّی همان مجلس قانون اساسی نیز مورد اعتراض عده‌ای روشنفکر ماب و ملّی گراها بود که چراداین همه فقیه در آن جمع هستند که مورد عتاب امام راحل هم قرار گرفتند. ولی خبرگان رهبری طبق قانون اساسی همیشه شامل فقهای منتخب مردم بوده است .

وی با ترسیم فضای بسته‌ی حاکم بر جامعه، نظام اسلامی را حتی در شعب ‌ابی ‌طالب هم ندید چه برسد به بدر و خیبر! دو پهلو گویی عماد افروغ ما را به یاد چند پهلو گویی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انداخت و گویی دو پهلو گویی و دو پهلو نویسی در این روزهای حساس انقلاب، در میان برخی خواص انقلاب فراگیر شده است.

سخنان نیش دار برخی از خواص که اتفاقاً تمامی آنان در بزنگاه‌های خطر یک وجه اشتراک مشخص به نام دو پهلویی دارند فقط و فقط به کام استکبار خوشایند است و سند این سخن را می توان در بی بی سی و VOA و  سی ان ان یافت که این خود نشان دیگری از بی مهری خواص به مقتدر مظلوم انقلاب است که مردم در نهم دی ماه سال 88 در میدان ولیعصر و نه در پارک ملت جواب این سخنان را داده‌اند.

لازم به ذکر است که برخی از رسانه های خبری امروز با پوشش گزینشی سخنان شب گذشته دکتر عماد افروغ سعی در پوشاندن سخن اصلی ایشان نمودند.

... و العاقبة للمتقین


90/10/28
1:34 صبح

پارک کدام ملت؟ کدام روشنفکر؟

بدست عبدالله در دسته پارک کدام ملت؟ کدام روشن‌فکر؟

 

 

محمد حسن صادق‌پور

برنامه یکشنبه‌شب پارک ملت با حضور عماد افروغ، نماینده مجلس هفتم رنگ و بویی به شدت سیاسی به خود گرفت. هر چند شهیدی فر که خود با دعوت افروغ، غائله را به پا کرده بود، به‎خاطر محکم نبودن ریشه‏ی برنامه نوپای پارک ملت هم که شده، تلاش کرد مسیر سخنان افروغ را تغییر دهد، اما افروغ با صراحت لهجه خود در فرصت نصفه و نیمه ای که آنتن در اختیارش قرار داده بود، دغدغه های همیشگی اش را گفت و شد آن چه شد…

در این میان و با عنایت به برنامه شب گذشته می توان چند نکته را ذکر کرد:

1- عماد افروغ از ابتدای برنامه به شدت تلاش می کرد، واژه "روشن‌فکر" را به خود نسبت دهد و با بیان این که روشن‌فکری وظیفه انبیاست، از این که جامعه فعلی ایران در دست روشن‌فکران نیست، به شدت انتقاد کرد. "من" گفتن های افروغ به شدت آزار دهنده بود و در ضمن تأکید بسیار او بر واژه روشن‌فکری ظاهراً نشان از بروز جلوه جدیدی از مدعیان روشن‌فکری در ایران، چه آنان که تحصیلات‌شان را در غرب گذرانده اند (مثل خود افروغ) و چه آنان که تحصیلات آکادمیک داخلی‌شان را نیز به سختی طی کرده اند (مانند علی مطهری) در حال شکل گیری است که وجه مشترک آنان، انتقادهای تند و تیز به ساختارهای حاکمیت است. این طیف روشنفکران در کنار روشنفکران دیگر ایرانی که ولایت الهی را مبنای ایدئولوژیک خود در جامعه شناسی و نقد درون گفتمانی انقلاب می دانند (مانند رحیم پور ازغدی، حمید پارسانیا، حسین کچوییان، حسن عباسی و…) در مقابل طیف روشن‌فکران دوران اصلاحات که عمده انتقادات‎شان متوجه اصل حاکمیت اسلام و نظام اسلامی بود، نشانه پیش‎رفت نظام اسلامی ایران در بحث های ایدئولوژیک و ساختاری است. خاصه این‌که چیزی که میان این طیف جدید روشن‌فکر مشترک است، تجدد ستیزی به معنای غربی کردن ایران است.

2- اما آن چه افروغ در این گفت‌وگو مطرح کرد، یعنی بررسی ساختارهای غلط اجتماعی و لزوم ایجاد نهادهای پاسخ‌گو و تحول به سوی آرمانی‌تر شدن جامعه، چیزی بود که توقع شنیدن غیر از این را هم نمی توان از یک روشن‌فکر داشت. اگر رسانه ملی افروغ را به پارک ملت دعوت کرده بود تا مثل بقیه برنامه های پارک ملت از زندگی روزمره و نقل خاطراتش استفاده کند، اشتباه بزرگی مرتکب شده بود که در نکته بعد بررسی می کنم، اما شیوه ابراز انتقادها از سوی افروغ که به صورت مسلسل وار مطرح می شد -هر چند شخصا بخشی از آن ها را قبول دارم- در موقعیت یک برنامه غیرتخصصی عامه پسند درست نبود.

البته افروغ همان ابتدای گفت‌وگو نیز تشریح کرد که مصلحت گرایی در جامعه ما مانع پیشرفت شده است و با بیان این مطلب، اعتقاد خود مبنی براین که "هر زمان، هر حرفی را که به گمان‎مان آمد درست است باید بگوییم" را نشان داد. اما حرف ولو درست را باید در جای درست زد وگرنه با ایجاد جنجال ها و سوء تفاهم های بیهوده، فضای کشور دچار درگیری ها و آشفتگی های غیر ضروری خواهد شد. این مصلحت گرایی مبتنی بر حقیقت گرایی امری است که نه تنها مذموم نیست بلکه، رهبر معظم انقلاب بارها رعایت مصلحت بر مبنای منطق را سبب آرامش و وحدت در فضای سیاسی کشور دانسته اند و حتی در شهریور ماه سال گذشته و در دیدار با خبرگان رهبری، برخی "گفتن ها"ی بی‎جا و بدون رعایت مصالح و از سوی دیگر برخی "سخن نگفتن‌ها"ی بی‎جا و مصلحت اندیشانه را مانع رفع غبار فتنه دانستند.

شاید عماد افروغ جامعه شناس خوبی باشد، اما هیچ‌گاه موقعیت شناس خوبی نبوده است. (اگر مواضع بعد و قبل از انتخابات 88 افروغ را نیز بررسی کنید، همین را نشان می دهد) از آن جا که موقعیت شناسی مهم ترین مؤلفه ورود به سیاست است، مهره هایی مانند افروغ هرگز در شطرنج سیاست در جای خود بازی نخواهند کرد و تنها منجر به هزینه خواهند شد. لذا باید خدا را شکر کرد که عماد افروغ در تصمیمی به‌جا نامزد ورود به مجلس نشد تا سازوکاری مانند جبهه متحد اصول گرایان که به جای خلوص بر وحدت و شمول گسترده تأکید دارد، با حمایت خود، وی را وارد مجلس بعدی کند که در آن صورت همانند رفیق دیرینه‎اش "علی مطهری" منجر به هزینه بر اثر ابراز تحلیل های بدون رعایت مصلحت می‌شد...

3- اما مهم‌ترین موردی که باید اشاره کرد، تحلیل هدف سازمان صداوسیما از دعوت افروغ بود. شاید صدا و سیما در ظاهر در راستای شور آفرینی در آستانه انتخابات مجلس می خواهد نظرات مختلف در رسانه ملی حضور یابند، اما حتی اگر حقیقتاً همین هدف را دارد، اما برای گزینش افراد در برنامه های مختلف به شدت بی دقت است.

صدا و سیما توجه نمی کند که جامعه شناسی مانند افروغ نظرات کارشناسی دارد و نظراتی مثل لزوم ایجاد ساز و کار برای نظارت بیشتر بر رهبری نظام، لزوم حضور روشن‌فکران دانشگاهی در مجلس خبرگان رهبری، عدم استقلال حوزه های علمیه در شرایط فعلی و ضرورت پافشاری فقهای حوزه برای مستقل شدن از حاکمیت و حتی آمادگی برای هزینه دادن در این راه، انتقاد از ساز و کارهای شورای نگهبان و روند فعلی انتخابات مجلس، اصرار بر این که در ایران در شرایط فعلی آزادی بیان مطلوب وجود ندارد، تصریح بر شکست خوردن طرح هدف‌مند کردن یارانه ها و سایر مواردی که وی کرد، نه تنها به ایجاد شور سیاسی در آستانه انتخابات منجر نمی شود، بلکه به ایجاد بدبینی مردم نسبت به حاکمیت، دولت و حتی انتخابات مجلس منجر می شود.

این صحبت ها حرف هایی نیست که کف یک برنامه عمومی شبانه که با توجه به اسمش مانند یک پارک، محل حضور تمام قشرهای مردم است، آن هم در این برهه مهم مطرح شود و قطعاً نیازمند یک برنامه تخصصی در شبکه چهار است تا این نظرات مطرح و بررسی و نقد صورت گیرد.

آن چه مسلم است این که صدا و سیما در شرایطی که به درخواست رهبر معظم انقلاب مبنی بر استمرار مناظره های تلویزیونی پشت کرد و برنامه هایی مانند "دیروز، امروز، فردا" را به تعطیلی کشید، هر از گاهی این تیپ های متفاوت را در تلویزیون دعوت می کند تا با ارائه نظرات متفاوت در یک برنامه پر سر و صدا، فضای کشور چند روزی ملتهب شود (مثل سخنان جنجالی آزاده نامداری یا حضور دانشجویان انجمن اسلامی غیر قانونی دانشگاه تهران و…) و آن گاه است که صدا و سیما در انتهای یک بازی خودساخته ادعا می کند که "دیدید گفتیم هنوز ظرفیت مناظره ها و اعلام نظرات متفاوت در فضای صدا و سیما وجود ندارد" و سپس با خیال آسوده مسیر کج خود را در پیش می گیرد تا ما سوال همیشگی‎مان را از رسانه داشته باشیم که "فاین تذهبون"؟...


90/10/28
1:33 صبح

ادبیاتفاخر افروغ در قبال یک منتقد

بدست عبدالله در دسته ادبیات‌فاخر افروغ در قبال یک منتقد

ادبیات‌فاخر افروغ در قبال یک منتقد: هتاک، کاسب، ریشه فتنه، وکیل‌الدوله، کاسب، کرکس فتنه!
 

 

عماد افروغ که اظهارات وی در برنامه یکشنبه شب مجلس شورای اسلامی با انتقادهایی مواجه شد و حجت‌الاسلام والمسلمین حمید رسایی نیز در جلسه علنی امروز مجلس تذکر آیین‌نامه‌ای خود را مطرح کرد که رئیس جلسه نیز از صداوسیما خواست نظارت بیشتری داشته باشد.

انتقاد رسایی از اظهارات افروغ در «پارک ملت»

به گزارش رجانیوز، افروغ که خود را روشن‌فکر می‌خواند در واکنش به اظهارات رسایی، جوابیه‌ی کوتاهی منتشر کرد و کلکسیون توهین و اتهام را علیه نماینده منتقد خود عنوان کرد.

متن جوابیه افروغ برای آشنا شدن کاربران محترم با ادبیات زننده فردی که خود را روشن‌فکر می‌خواند، در ادامه می‌آید:

امام خمینی:

همه باید نظر خودشان را بدهند و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. این موافق هر که باشد، باشد، مخالف هرکه هم باشد، باشد. ( صحیفه امام،ج13،ص102)

بعد از حضور بنده در برنامه زنده پارک ملت و صحبتها و نقدهایی درون گفتمانی و در چهارچوب ارزشها و مبانی انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام راحل ( ره) و مقام معظم رهبری و قطع نظر از حمایت‌های دردمندان و دلسوزان، با موجی از تخریب‌ها و هتاکی‌ها و سطحی نگری‌ها و بعضاً قضاوت های عجولانه، از جمله قضاوت نایب رئیس مجلس جناب آقای دکتر صدر در پاسخ به تذکر یکی از هتاکان و کاسبان و ریشه‌های فتنه و وکیل‌الدوله‌ها روبرو شدم، فرصت را مغتنم می‌شمرم و با غسل شهادت، عین گفت‌و‌گوی حضوری خود در برنامه پارک ملت به منظور استفاده از تحلیل‌ها و نقدهای عالمانه و به منظور جلوگیری از سوء استفاده برخی از فتنه جویان، متحجران و سنگ اندیشان، متوهمان و دوستداران هیجانات کاذب و کاسبان و کرکسان فتنه، به ویژه در آستانه انتخابات را در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهم و البته پی‌گیر قرائت جوابیه خود از تریبون مجلس هم هستم.

در پایان هم باید بگویم که من هویتم را از امام خمینی (ره) و ولایت فقیه به دست آورده‌ام و به راحتی این هویت را از دست نمی‌دهم.


90/10/25
7:56 عصر

نامه علی مطهری به وزارت کشور/التزامم به اصل ولایت فقیه به آن شدت

بدست عبدالله در دسته نامه علی مطهری به وزارت کشور/التزامم به اصل ولایت فقیه به آن شدت

 

نامه علی مطهری به وزارت کشور/التزامم به اصل ولایت فقیه به آن شدت نیست که یازده روز خانه نشینی کنم

مجلس - علی مطهری در نامه?ای به وزارت کشور نسبت به رد صلاحیتش اعتراض کرد و عدم التزامش به اسلام، قانون اساسی و ولایت فقیه را رد کرد.

به گزارش خبرآنلاین، متن کامل نامه علی مطهری به وزارت کشور به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هیئت اجرایی مرکز حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلام شهر
با اهداء سلام، عطف به نامه شماره 395/1/909 مورخ 19/10/90 آن هیئت، مستندات رد صلاحیت اینجانب یعنی بند 1 و 3 ماده 28 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی به چهار جزء تحلیل می شود که ذیلا همراه پاسخ هر یک ذکر می گردد:
  1. عدم اعتقاد به اسلام. این دلیل وارد نیست زیرا: اشهد ان لا اله الّا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله.
  2. عدم التزام عملی به اسلام. این هم وارد نیست زیرا اینجانب در حد توان خود از ترک واجبات و ارتکاب محرمات اجتناب دارم.
  3. عدم وفاداری به قانون اساسی. این دلیل نیز وارد نیست مگر این که مقصود برخی اصول قانون اساسی باشد که کلا در کشور فراموش شده و وفاداری به آن وجود ندارد، مانند برخی اصول فصل سوم قانون اساسی که مشتمل بر حقوق ملت است.
  4. عدم وفاداری به اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه. این هم وارد نیست. البته اینجانب برداشت امثال جبهه پایداری از ولایت فقیه را قبول ندارم. ولایت فقیه را همان طور که شهید آیت الله مطهری گفته اند ولایت مکتب و ایدئولوژی می دانم نه ولایت شخص، و به تعبیر آیت الله جوادی آملی ولایت فقه است و به تعبیر رهبر انقلاب «مرز التزام به ولایت فقیه احکام حکومتی است» یعنی در احکام حکومتی باید اطاعت محض باشد اما در سایر امور هر کس آزاد است که نظر خود را ابراز کند هر چند مخالف نظر رهبری باشد. در احکام حکومتی هم تا قبل از صدور حکم، هر کس مجاز است که نظر رهبری را تغییر دهد، آنچنان که شهید آیت الله مطهری در چند مورد امام خمینی (ره) را نسبت به نظر خود متقاعد کردند و امام(ره) نیز نه تنها ناراحت نمی شدند بلکه ایشان را حاصل عمر و پاره تن خویش نامیدند.
علاوه بر این، ولی فقیه، انتقادپذیر و در مقابل مردم پاسخگوست همچنان که مقام رهبری بارها به انتقادات با روی باز پاسخ داده اند و از هرگونه بت سازی و تملق و چاپلوسی بیزارند، و در تاریخ 17 مهر 86 نیز فرمودند:« البته نباید با مسئولان مبارزه و دشمنی کرد، اما این حرف به معنای انتقاد نکردن و مطالبه نکردن از مسئولان متخلف از جمله رهبری نیست، چرا که می توان در عین صفا و دوستی انتقاد هم کرد.»
بالاتر این که امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود « از من در خفا و علن انتقاد کنید» و خود به انتقاد و حتی توهین منتقدین و معترضین با روی گشاده پاسخ می دادند.
بنابراین اینجانب به ولایت مطلقه فقیه با برداشت درست از آن وفادارم و بخشی از مشکلات کشور را ناشی از برداشت غلط برخی دوستان نادان انقلاب از این اصل مترقی می دانم. البته وفاداری و التزام عملی اینجانب به اصل ولایت فقیه به آن شدت نیست که یازده روز در مقابل حکم ابقای وزیر اطلاعات مقاومت و خانه نشینی کنم و یا بر تعبیر «بیداری انسانی» در مقابل «بیداری اسلامی» درباره نهضتهای اجتماعی منطقه اصرار بورزم.
به هر حال این روش هیئت اجرایی که ظاهرا برخی اعضای آن به جای آنکه معتمدان مردم باشند معتمدان دولت هستند یادآور نوع برخورد کلیسای کاتولیک در قرون وسطی با مردم است که منجر به رویگردانی مردم اروپا از دین و ایمان شد و این رویگردانی همچنان ادامه دارد.
با تقدیم احترام
علی مطهری
22/10/90


90/10/25
7:56 عصر

ترور دانشمندان هستهای ایران پس از فرمان جان ساورز/ ایستگاههایی آ

بدست عبدالله در دسته ترور دانشمندان هسته‌ای ایران پس از فرمان جان ساورز/ ایستگاه‌هایی

تور اطلاعاتی ایران

اگر تا چند سال قبل، در قبال عملیات تروریستی در ایران، مردم و مقام‌های ایران، انگشت اشاره را به سمت سرویس‌های غربی می‌گرفتند، در دو سه سال گذشته با اظهارنظرهای صریح مقام‌های غربی و صهیونیستی، ماجرا متفاوت شده و حتی در گزارش‌های خبرنگاران غربی در مورد این وقایع که نمونه‌ی اخیر آن، ترور شهید احمدی روشن است، گمانه‌زنی‌های خود در مورد دست داشتن این سرویس‌ها در عملیات خراب‌کارانه را پنهان نمی‌کنند.

به گزارش رجانیوز، سال گذشته، یک ماه پیش از عملیات ترور شهید دکتر شهریاری و دکتر عباسی، جان ساورز رئیس سرویس جاسوسی انگلیس (MI6) از انجام عملیات‌های پنهان برای متوقف کردن برنامه‌ی هسته‌ای ایران خبر داد. همچنین در طی ماه‌های گذشته نیز بارها نمایندگان کنگره و مقام‌های امریکایی به صراحت پیشنهاد ترور مقام‌های ایرانی را مطرح کرده‌اند.

مقام‌های امریکایی و انگلیسی نیز در طی دو روز گذشته موضع‌گیری‌های متفاوتی اظهار داشته‌اند، به‌طوری که وزارت‌خارجه انگلیس این ترور را محکوم کرد،‌ در عین حال، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا از اظهار نظر صریح خودداری کرد و این اقدام را یک حرکت تروریستی نخواند. وی همچنین صراحتاً دست داشتن امریکا در این حادثه تروریستی را را تأیید یا رد نکرد.

در این زمینه، همزمان با تشییع پیکر پاک شهید مهندس مصطفی احمدی روشن وزارت خارجه کشورمان با ارسال دو یادداشت اعتراضی شدید اللحن خطاب به دولت های امریکا و انگلیس بر نقش آشکار آنها در وقوع این جنایت تاکید کرد و این کشورها را در قبال جنایات انجام شده علیه دانشمندان هسته یی ایران مسوول دانست.

در یادداشت اعتراضی ایران خطاب به دولت انگلیس که برای وزارت خارجه این کشور ارسال شده است، با اشاره به سخنان جان ساورز رییس سرویس اطلاعات خارجی این کشور در پاییز سال گذشته تاکید شده است که ترور دانشمندان هسته ای ایران بلافاصله پس از سخنرانی ساورز درباره آغاز عملیات اطلاعاتی علیه ایران انجام شده است.

در این یادداشت آمده است: «وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با مد نظر قرار دادن این واقعیت که روند عملیات ترور دانشمندان ایرانی دقیقا پس از اعلام این رویکرد دولت انگلیس از سوی آقای جان ساورز رئیس سرویس اطلاعاتی انگلیس آغاز شده است، لهذا مراتب اعتراض مجدد خود نسبت به پیامدهای رویکرد یاد شده دولت انگلیس را ابراز داشته و بر مسوولیت آن کشور در قبال این قبیل اقدامات تروریستی تاکید می ورزد».

همچنین ایران یادداشت اعتراض دیگری خطاب به دولت امریکا را به سفیر سوییس در تهران که مسوولیت دفتر حافظ منافع امریکا را بر عهده دارد ارائه کرد.

ایران در این یادداشت بر این نکته تاکید کرده است که یادداشت های دیپلماتیک مکرر ایران در مورد وجود اسنادی مبنی بر حمایت امریکا از گروه های تروریستی علیه ایران بدون پاسخ مانده و حتی با سکوت تایید آمیز این کشور مواجه شده است.

این یادداشت اضافه می کند: «براساس اسناد معتبر و اطلاعات موثق این عملیات ترور با هدایت، پشتیبانی و برنامه ریزی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) و با دخالت مستقیم عوامل وابسته به آن سازمان به انجام رسیده است که مسوولیت مستقیم آن برعهده آن دولت می باشد که باید براساس موازین و حقوق بین الملل و تعهدات دو جانبه پاسخ گو باشد».

این یادداشت تاکید می کند: «جمهوری اسلامی ایران ضمن محکوم کردن این ترور ناجوانمردانه و درخواست توضیح فوری دولت امریکا، نسبت به عواقب آن به طور جدی هشدار می دهد و از آن دولت قویاً می خواهد به حمایتهای خود از هرنوع عملیات تروریستی ضدبشری نسبت به جان شهروندان ایران که ناقض حقوق بین الملل و تعهدات ذیربط آن دولت بوده و صلح و امنیت بین المللی را در معرض تهدید جدی قرار می دهد، فوراً پایان دهد. ضمن آن که حق پیگیری مقتضی موضوع نیز برای دولت جمهوری اسلامی ایران محفوظ است».

در عین حال، تحلیلگران اطلاعاتی می گویند متهم ردیف اول پرونده ترور شهید مهندس مصطفی احمدی روشن، تامیر پرادو رییس موساد است، به‌طوری که جمع بندی های صورت گرفته نشان می دهد طراحی اجرای این عملیات با مشارکت چند سرویس اطلاعاتی، ولی اجرای آن بر عهده موساد بوده است.

تحلیلگران در تهران می گویند احتمالا گروهک منافقین و همچنین بقایای گروهک پژاک در این ترور نقش مستقیم‌تری داشته اند، به‌ویژه اینکه هر دو گروه اخیرا ضربات مهلکی از ایران دریافت کرده و در کردستان عراق نشست های مشترکی با موساد داشته اند.

بنا بر گزارش ایران هسته‌ای، همچنین این گمانه وجود دارد که ایستگاه های اطلاعاتی موساد در مالزی، باکو و استانبول مدیریت این عملیات را به عهده داشته اند.

موساد اخیرا و پس از دریافت ضربات متعدد از ایران، از جمله کشف یک شبکه گسترده، ایستگاه های اطلاعاتی خود را در سراسر آسیا به‌ویژه در کشورهای همسایه ایران پخش کرده است.

تحلیلگران اطلاعاتی می گویند در این باره تردیدی نیست که تامیر پاردو رییس موساد شخصا مسئولیت عملیات ویژه اطلاعاتی علیه ایران را بر عهده دارد.

پاردو که از جایگزین مئیر داگان شده، معاون عملیات ویژه داگان بوده است. همان ایام که داگان رییس موساد بود، بسیاری می گفتند او در واقع رییس یک سازمان اطلاعاتی نیست، بلکه پیمانکار عملیات ویژه است.

تامیر پاردو، رییس جدید سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) کار خود را از روز 13 دی 1389 به طور رسمی آغاز کرد.

پایگاه خبری الرساله نت، در آن تاریخ گزارش داد تعیین پاردو به جای داگان دلیلی بر اعتماد کابینه نتانیاهو به اوست.

دفتر نتانیاهو با صدور بیانیه ای انتصاب پاردو به ریاست موساد را برای پیگیری مقابله با ایران بسیار حایز اهمیت دانست و اعلام کرد، سوابق پاردو در موساد سبب می شود تا دراین زمینه تجربه خوبی داشته باشد.

مهم ترین و تنها اظهارنظر پاردو درباره برنامه هسته ای ایران روز 28 دسامبر 2011 و در جمع حدود یکصد نفر از سفرای رژیم غاصب اسراییل از سراسر جهان که به مناسبت پایان سال میلادی در قدس اشغالی گرد آمده بودند بیان شده است.

پاردو در آن سخنرانی می گوید اسراییل برای مقابله با برنامه هسته ای ایران از ابزارهای مختلفی استفاده می کند و به این کار ادامه خواهد داد. (اصل جمله وی بنا بر گزارش باراک راوید برای هاآرتص چنین است: srael was using various means to foil Iran"s nuclear program and would continue to do so)

وی در عین حال تاکید می کند این موضوع را قبول ندارد که یک ایران هسته ای تهدیدی موجودیتی برای اسراییل است.

همچنین این گمانه در تهران وجود دارد که یکی از اهداف اصلی تلاش سرویس های اطلاعاتی اروپایی از ایجاد پیوند میان گروه های ضد انقلاب، ایجاد قابلیت های بیشتر برای انجام عملیات اطلاعاتی در داخل ایران بوده است. بنابراین بعید نیست که برخی جریان های داخلی ناخواسته در تدارک این ترور دخیل بوده باشند. این سرویس ها تا کنون یک نشست میان گروه های ضد انقلاب و با هدف تقسیم کار میان آنها در پاریس برگزار کرده اند و نشست دیگری هم در بهمن ماه برگزار خواهد شد. یک نشست هم برای 27 آذر در لندن تدارک شده بود که از بیم گرفتار شدن در تور اطلاعاتی ایران لغو شد. این نشست ها هم به ابتکار پاردو در حال برگزاری است.

منابع مطلع می گویند شیوه مورد علاقه داگان که پاردو هم آن را به ارث برده، استفاده از روش های سلولی برای انجام عملیات ویژه است به گونه ای که شبکه های مختلف دخیل در عملیات، از ماموریت و حتی وجود یکدیگر اطلاع ندارند.

یک مقام امنیتی در این باره گفت: «ماجرای ترور شهید علی محمدی کاملا این نکته را روشن کرد که موساد از روش شبکه سازی موازی و سلولی برای انجام عملیات های خود استفاده می کند».

وی ادامه داد: «اما نقطه ضعف روش مورد علاقه پاردو این است که بیش از اندازه بر ایستگاه های منطقه ای خود به عنوان کانون انجام عملیات تکیه می کند و به این ترتیب با اشراف بر ایستگاه های منطقه ای موساد، می توان پروژه را از ابتدا تحت اشراف داشت».

این منبع نتیجه گرفت: «بنابراین بهترین روش خنثی کردن عمالیت های موساد همانطور که کیس جمالی فش نشان داد اشراف روی کانون فرماندهی عملیات به جای متمرکز شدن روی هسته های عملیاتی است».

کارشناسان عقیده دارند ایران قادر خواهد بود ظرف مدت کوتاهی پروژه به تعطیلی کشاندن ایستگاه های موساد در منطقه را به موازات پروژه مقابله به مثل فعال کرده و به نتیجه برساند.


<      1   2   3   4   5   >>   >