مرجع کد و ابزار وب

ابزار ساخت کد پاپ آپ نیو تب

آذر 90 - ان شـــــــــــــــــــــــــــــاء الله
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/9/18
10:11 عصر

از پیوند چپها و دولت هاشمی و تأثیر بشیریه بر آنها تا ناگفتههای 1

بدست عبدالله در دسته از پیوند چپ‌ها و دولت هاشمی و تأثیر بشیریه بر آن‌ها تا ناگفته‌ها

از پیوند چپ‌ها و دولت هاشمی و تأثیر بشیریه بر آن‌ها تا ناگفته‌های 18 تیر/ میرحسین موسوی گفت هر جا نهضت آزادی بود امریکا هست

جنبش دانشجویی/1/ گفت‌وگو با سید نظام الدین موسوی؛

تحولات مهم سیاسی دهه 70 و جنبش دانشجویی کشور و به‌طور خاص دانشگاه تهران، محور اصلی گفت‌وگو با سید نظام الدین موسوی بود که به‌عنوان اولین مصاحبه از سلسله گفت‌وگوها به‌مناسبت 16 آذر و روز دانشجو تقدیم می‌شود.

موسوی، فارغ التحصیل علوم سیاسی از دانشگاه تهران و مسئول سیاسی بسیج دانشجویی این دانشگاه در اوج حوادثی مانند 18 تیر 78 بوده و اکنون نیز مدیر عامل خبرگزاری فارس است. وی، به‌واسطه حضور در بسیاری از وقایع حساس و مهم آن سال‌ها، خاطرات جذاب و ناگفته‌ای از دوران دانشجویی‌اش دارد که تنها بررسی بخش‌هایی از آن، بیش از چهار ساعت زمان می‌برد:

روایتی از فضای کلی جامعه و دانشگاه تهران در ابتدای دهه 70 بگویید.



در آن زمان، فضای دانشگاه و جامعه آبستن یک سری تحولات بود. مرزبندی‌های جدیدی داشت ایجاد می‌شد و آرایش سیاسی کشور در حال تحول بود.

در سال 72، دولت جدید آقای هاشمی مستقر شده بود. آرایش سیاسی تا قبل از آن چپ و راست بود، یعنی در انتخابات سال 68 ریاست جمهوری و انتخابات مجلس در سال 70 صف‌بندی سیاسی، چپ و راست بود که جامعه روحانیت و سایرین و دولت آقای هاشمی جناح راست و مجمع روحانیون و مجاهدین انقلاب و تحکیم وحدت جناح چپ را تشکیل می‌دادند. در مجلس چهارم نیز که طیف راست، اکثریت را به‌دست آورد شعار تبلیغاتی‌اش این بود: "پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی" لذا در این فضا جریان چپ به حاشیه رفت و حتی امثال موسوی خوئینی‌ها هم نتوانستند وارد مجلس شوند و رأی نیاوردند.

در دولت آقای هاشمی نیز طیف قابل توجهی از نیروهای راست جایگرین نیروهای چپ شدند. مثلاً آقای محتشمی‌پور را از وزارت کشور برداشتند و بشارتی را جایگزین کردند یا حتی آقای هاشمی برای آقای میرحسین موسوی جلسه تودیع هم نگذاشت و ایشان به حالت قهر رفت.

اما اتفاقاتی که پس از چند سال افتاد، این بود که بین جبهه راست یعنی جامعه روحانیت و دولت آقای هاشمی و جریان حزب‌الله شکاف‌هایی ایجاد شد. یعنی مشخص شد فضای فکری دولت، فقط کنار گذاشتن جریان چپ اقتصادی یا مجمع روحانیون نیست، بلکه در درون دولت تحولاتی شکل می‌گیرد که به سمت لیبرالیسم گرایش دارد. البته آن زمان بیشتر لیبرالیسم اقتصادی مشهود بود. برخی افرادی که می‌فهمیدند احساس کردند روند دولت -فارغ از مرزبندی با جریان چپ- دارای ایرادها و اشکال‌هایی است. یعنی فارغ از انتقادات روزنامه سلام و بیان و سازمان مجاهدین و... از منظر نیروهای حزب‌اللهی هم انتقادهایی نسبت به دولت وجود داشت که موجب تغییر در آرایش سیاسی کشور شد.

کلیت جریان این بود که آقای هاشمی از فضای سازندگی بعد از جنگ به گفتمان جدیدی به نام "توسعه" به مفهوم غربی‌اش رسیده بود. تئوریسین‌های این جریان هم معتقد به توسعه به معنای غربی آن بودند. افرادی مثل نوربخش، عادلی و روغنی زنجانی در مباحث نظری و در بخش اجرایی افرادی مثل کرباسچی و... از این دست افراد بودند. یعنی به این نتیجه رسیده بودند که ما علاوه بر کنار گذاشتن چپ‌گرایی، باید مؤلفه‌هایی مثل ارزش‌گرایی را هم حذف کنیم مانند عدالت، ساده‌زیستی و توجه به محرومین و مستضعفین و به تدریج در ادبیات جدید آن زمان، مستضعفین که به لحاظ لغوی بار ارزشی داشت، در اصطلاح تبدیل به "قشر آسیب‌پذیر" شد. در حیطه ی سیاست خارجی نیز بحث های مثل تنش‌زدایی و... مطرح شد. همچنین آقای هاشمی در نماز جمعه نیروهای حزب‌اللهی و افراد ساده‌زیست را به عنوان "جُلُمبُر" معرفی کرد. یا گفت کشور باید صحنه مانور تجمل باشد. یا به این نتیجه رسید که برای رسیدن به توسعه، یک نسل باید زیر چرخ‌های آن له شوند.

طبیعی است این حرف‌ها دیگر با مبانی انقلاب ما همخوانی ندارد و جمیع این عوامل موجب شد تا بخشی از نیروهای انقلابی و حزب‌اللهی که تا قبل از این در عرصه سیاسی از دولت آقای هاشمی حمایت می‌کردند، ترکیب جدیدی را شکل بدهند که سازمان مجاهدین از آنها تحت عنوان "چپ جدید" یا "چپ حزب‌اللهی" یاد کرد، هر چند این تعبیر نیز نادرست بود زیرا این طیف، واقعاً چپ نبودند.

در همین حال، جریان چپ هم به لحاظ معرفتی و سیاسی در حال دگردیسی بود. یعنی در ظاهر با سیاست‌های آقای هاشمی مقابله می‌کرد که از مظاهر آن، راه‌اندازی روزنامه سلام، مجله بیان و نشریه عصر ما بود. یعنی در امتداد چپ دهه 60 حرکت می‌کردند. اما در لایه زیرین آنها یک دگردیسی تدریجی آغاز شد که نمونه آن در حلقه کیان با محوریت دکتر سروش بود. سروش با نگاه لیبرالی و پلورالیستی و منبعث از تفکرات کارل پوپر، محور حلقه‌ای شد که در آن، افراد متناقضی دور هم جمع بودند. از حجاریان و آرمین گرفته تا طیف نهضت آزادی.

نمونه دیگر نیز در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری بود که موسوی خوئینی‌ها آنجا بود. علت این امر هم این بود که آقای هاشمی وقتی روی کار آمد، می‌خواست هم جریان چپ را حفظ کند و هم به نوعی از شرش راحت شود، لذا آنها را در اینجا مشغول کرد که عملاً در حاشیه و سر کار باشند. چپ ها نیز از این فرصت نهایت بهره را برده و بُعد سیاسی کارشان را در مرکز تحقیقات و بُعد معرفتی کارشان را در حلقه کیان پیش می بردند.

نکته جالب نیز آنکه نقش محوری فعالیت ها را در مرکز تحقیقات استراتژیک، حسین بشیریه داشت. کسی که سال 63 وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شده بود.

مشهور است که آقای بشیریه نقش قابل توجهی در تربیت فکری تعدادی از نیروهای اثرگذار این جریان داشته است.

ادامه مطلب...

90/9/18
10:8 عصر

دستپاچگی امریکاییها از پیروزی ایران در جنگ الکترونیک/ چرا ایران

بدست عبدالله در دسته دستپاچگی امریکایی‌ها از پیروزی ایران در جنگ الکترونیک/ چرا ایران

دستپاچگی امریکایی‌ها از پیروزی ایران در جنگ الکترونیک/ چرا ایران هواپیمای جاسوسی را تحویل نخواهد داد..

 

اعلام خبر به زمین نشاندن هواپیمای پیشرفته بدون سرنشین RQ 170 در خاک ایران از روز یکشنبه واکنش‌های متناقض و دستپاچه‌ای را از سوی طرف امریکایی که این هواپیما متعلق به سازمان جاسوسی این کشور است، در پی داشت.

به گزارش رجانیوز، امریکایی‌ها ابتدا در قبال این ماجرا سکوت کردند و حتی سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به سؤال خبرنگاران، پاسخ‌گویی به این مورد را در حیطه وظایف پنتاگون (وزارت دفاع امریکا) و ایساف (فرماندهی نیروهای نظامی ناتو مستقر در افعانستان) عنوان کرد.

این در حالی بود که هم‌زمان با این اظهارنظر سخنگوی کاخ سفید، دولت امریکا که به عمق فاجعه پی برده بود، از روز سه‌شنبه تلاش‌های محرمانه‌ای را آغاز کرد تا با طرح این مسئله که هواپیما در اختیار ایساف بوده و در حال انجام مأموریت‌های ناتو بوده است،‌ این هواپیما را پس بگیرند.

در عین حال، در اولین واکنش‌های رسمی و رسانه‌ای مقام‌ها و رسانه‌های امریکایی به این ماجرا نیز تلاش شد که اولاً در مورد مشخصات و ویژگی‌های بسیار پیشرفته این هواپیما و مأموریت‌های پیچیده تعریف شده برای آن، اطلاع‌رسانی نشود و همچنین عنوان شود که این هواپیما در افغانستان از دسترس خارج شده است.

اما اگرچه توانایی ایران در به زمین نشاندن این هواپیما که یک هواپیمای فوق پیشرفته و کاملاً سری رادار گریز است و بر اساس گفته منابع غربی، هنگام عبور آن، رادارها تصور می‌کنند گروهی از پرندگان در حال حرکت هستند، یک پیروزی قابل توجه برای ایران در جنگ الکترونیک و شکست واضح برای امریکا بود اما در عین حال، دو مورد دیگر موجب نگرانی بیشتر نهادهای امنیتی و نظامی امریکایی شد.

این نهادها می‌دانستند در صورتی که ایران توانسته باشد این هواپیما را سالم به زمین بنشاند، هم قادر است از اطلاعات جمع‌آوری شده توسط آن را بازیابی کند که نشان‌دهنده جمع‌آوری اطلاعات جاسوسی توسط سیا، تعرض آشکار به حقوق کشورها و استفاده از این اطلاعات در عملیات‌های تروریستی و ایذایی است که این می‌تواند به‌عنوان یک سند روشن و غیرقابل انکار در مجامع بین‌المللی استفاده شود و نکته مهم‌تر اینکه مهندسان ایرانی که اکنون در زمینه ساخت هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفت‌های قابل توجهی داشته‌اند، قادر خواهند بود با مهندسی معکوس این هواپیمای فوق پیشرفته، زنجیره دستاوردهای خود را تکمیل کنند.

در این زمینه، رسانه‌های غربی که ابتدا هرگونه سقوط هواپیمای بدون سرنشین را رد می‌کردند، پس از اعلام کدهای غیرقابل انکار از سوی ایران، برای کاستن از تبعات تبلیغاتی ماجرا مدعی شدند ایران تنها هواپیما را ساقط کرده و نتوانسته آن را به زمین بنشاند، بنابراین، نه می‌تواند از اطلاعاتش استفاده کند و نه می‌تواند بر روی آن مهندسی معکوس انجام دهد.

نکته جالب در مورد این هواپیما و دستاورد بزرگ نیروهای مسلح ایران این است که RQ 170 به‌نحوی طراحی شده که به محض خارج شدن از دسترس برای اینکه اطلاعاتی که جمع‌آوری کرده و تکنولوژی ساخت خودش لو نرود، منفجر می‌شود اما در این مورد اخیر، با مهارت نیروهای ایرانی، هواپیما کاملاً سالم به زمین نشست و تصاویری که شب گذشته از این هواپیما پخش شد،‌ شوک بزرگ‌تری به غربی‌ها وارد کرد که حتی ادعاهای اولیه‌ای مانند ساختگی بودن این هواپیما بلافاصله از سوی خود مقام‌های امریکایی رد شد.

اما در حالی که دولت امریکا تلاش می کند از کانال های مختلف اینگونه القا نماید که هواپیمای RQ 170 که از اواخر هفته گذشته در اختیار ایران قرار داد، در اختیار ایساف (نیروی عمل کننده در افغانستان تحت فرماندهی ناتو) بوده، روزنامه نیویورک تایمز ضمن رد این موضوع، تاکید کرد که این هواپیما متعلق به سازمان سیا بوده است.

نیویورک تایمز روز دوشنبه 14 آذر 1390 در مقاله ای به قلم ویلیام براد و دیود سانجر نوشت: «هواپیمای ساقط شده در ایران، برای جمع آوری اطلاعات در ایران استفاده می شده بنابراین قاعدتا متعلق به ‏ارتش نیست- چون اقدامات خصمانه علنی با ایران وجود ندارد- بلکه متعلق به سیا است که طبق یک حکم ریاست جمهوری درباره برنامه ‏هسته ای ایران عمل می کند». ‏

در حالی که سازمان سیا مطابق رویه خود هرگز درباره مسائل عملیاتی موضع گیری نمی کند، مقاله براد و سانجر در نیویورک تایمز را باید به نوعی بیانیه غیر رسمی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا به حساب آورد.

این اعتراف نیویورک تایمز از آن جهت اهمیت دارد که امریکایی ها از روز سه شنبه تلاش هایی را برای باز پس گیری این هواپیما به این بهانه که این هواپیما متعلق به ناتو و در حال انجام ماموریت تحت قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل بوده، آغاز کرده اند.

مقاله نیویورک تایمز که توسط دو تن از کارشناسان مطرح امور ایران نوشته شدهT تایید می کند که این هواپیما حتی متعلق به ارتش امریکا هم نبوده بلکه صرفا در اختیار سیا قرار داشته و در حال جمع آوری اطلاعات از درون خاک ایران بوده است بنابراین رفتار این هواپیما به هیچ وجه نمی تواند تحت وظایف ایساف در افغانستان طبقه بندی شود.

همچنین، مقام های مطلع در تهران تاکید می کنند درخواست امریکا برای باز پس گیری هواپیمای بدون سرنشین کاملا مضحک و بی معناست و ایران هرگز هواپیمای RQ170 را نه به امریکا و نه به هیچ طرف دیگری تحویل نخواهد داد.

برخی منابع غربی روز سه شنبه خبر دادند دولت امریکا از طریق سفارت سوییس در تهران از ایران خواسته است هواپیمای امریکایی را که موفق به کنترل و تصاحب آن شده به امریکا تحویل بدهد آن هم با این بهانه که این هواپیما به عنوان بخشی از ماموریت های ایساف (نیروهای بین المللی تحت فرماندهی ناتو) در افغانستان در حال فعالیت بوده و بنابراین ایران طبق قطعنامه های سازمان ملل حق اقدام علیه آن را نداشته است.

اما کارشناسانی که ایران هسته ای در تهران با آنها گفت وگو کرده، می گویند به دو دلیل چنین درخواستی کاملا بی معنا و خنده دار است.

1- نخستین دلیل آن است که همان‌طور که روزنامه نیویورک تایمز در روز 14 آذر 190 گزارش داده، هواپیمای RQ170 حتی از کنترل ارتش امریکا هم خارج بوده و صرفا در اختیار سازمان سیا قرار دارد بنابراین مسخره است که ادعا شود هواپیمایی که حتی پنتاگون به آن دسترسی ندارد، در حال انجام ماموریت برای ایساف بوده است. اطلاعات موجود در اختیار «ایران هسته ای» هم نشان می دهد که از این نوع هواپیما تنها چهار فروند در پایگاهی در قندهار مستقر است که صرفا تحت فرمان سازمان سیا عمل می کند و نه دولت افغانستان، نه ایساف و نه حتی پنتاگون اجازه هیچگونه دسترسی به آن را ندارند.

2- دلیل دوم آن است که هواپیمای RQ170 در حالی در چنگال ابزارهای جنگ الکترونیک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته که در عمق حدود 300 کیلومتری خاک ایران قرار داشته و بنا به اعتراف منابع غربی مشغول عملیات جاسوسی و عکس برداری از درون خاک جمهوری اسلامی ایران بوده است. از آنجا که کاملا مسخره است که کسی بتواند ادعا کند نفوذ به عمق خاک ایران و انجام عملیات سطح بالای جاسوسی بخشی از وظایف و ماموریت های نیروهای ایساف در افغانستان است، بنابراین روشن است که این هواپیما در حال انجام ماموریت برای مرجعی غیر از ایساف بوده است.

منابع آگاه در تهران می گویند نحوه رفتار هواپیمای RQ170 کاملا خصمانه و خلاف تمام مقرارات بین المللی بوده که خواستار احترام کشورها به مرزهای بین المللی کشورهای عضو سازمان ملل است و بنابراین ایران به لحاظ موازین حقوق بین الملل کاملا حق دارد ماموریت این هواپیما را به عنوان یک «رفتار خصمانه» در نظر گرفته و آن در اختیار خود نگهدارد و حتی اقدام به مقابله به مثل کند.


90/9/17
12:49 صبح

آیا \جانور قندهار\ واقعا به دام ایران افتاد؟هواپیمای بدون سرنشین

بدست عبدالله در دسته آیا "جانور قندهار" واقعا به دام ایران افتاد؟، هواپیمای بدون سرنشینRQ-170

مشرق: هواپیمای بدون سرنشینRQ-170 که اصطلاحا Sentinel یا دیده بان نامیده می شود و برخی آنرا جانور قندهار (محلی که اولین بار تصویر آن منتشر شد) می گویند، یکی از مدرن ترین پهپادهای ارتش امریکایی است که استفاده از آن دستاوردهای مهمی برای نیروهای مسلح این کشور به همراه داشته و حتی در اقدامی مهم همچون کشتن اسامه بن لادن نیز ایفای نقش کرده است.

در یک نگاه کلی، RQ-170 از نظر طراحی شبیه به بمب افکن پنهان کار B-2 نیروی هوایی آمریکا است که به منظور انجام عملیات های شناسایی در ارتفاع بالا ساخته شده است و با توجه به اینکه در سال 2007 میلادی و پس از دو سال از عملیاتی شدن این پهپاد، اولین تصاویر آن منتشر شد، مشخص می شود که از جمله جدیدترین و مدرن ترین هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی بوده که از درجه حفاظت بالایی نیز برخوردار است.

 

 

پس از انتشار خبر مربوط به ساقط شدن این هواپیما در خاک ایران، مهمترین سناریوی رسانه های غربی، کم اهمیت نشان دادن این اتفاق مهم است؛ این روند از انتشار تصاویر مربوط به هواپیمای بدون سرنشین پردیتور در اخبار رسانه های مهم دنیا شروع شده و با ذکر جملات و کدهای خبری همچون "از دست رفتن کنترل هواپیما" و اشاره به "گم شدن آن در هفته گذشته"، تلاش کردند موضوع را یک اتفاق ساده نظامی جلوه دهند و از این طریق، تلاش رسانه های کشورمان برای انعکاس این دستاورد مهم دفاعی، یک هیجان غیرحرفه ای معرفی شود.

اما چرا باید به این شگرد روانی رسانه های غربی و ارتش آمریکا شک کرد؟ پاسخ در بررسی زوایا و نحوه فعالیت این پهپاد مرموز امریکایی نهفته است.

می توان موضوع را با یک توضیح ساده پیش برد. امریکا به عنوان سازنده این هواپیمای مدرن، اعلام می کند که این هواپیما چند روز پیش «ناپدید» و احتمالا پس از سقوط، به دست ایران افتاده است و این موضوع هیچ نشانه ای از توانمندی خاص دفاعی در کشورمان ندارد.

این نکته شاید برای فرونشاندن جو رسانه ای موثر باشد اما از نظر بررسی کارشناسی، کاملا مردود است.

در جواب باید گفت:

وقتی سامانه های بدون سرنشین قدیمی تر و کمتر پیشرفته نسبت به RQ-170 ، مثل پردیتور دارای سیستمی هستند که به محض قطع ارتباط مرکز فرماندهی و کنترل با پهپاد، به صورت اتوماتیک به سمت پایگاه مبداء باز خواهند گشت، چگونه است که این سیستم بسیار پیشرفته که می توان جزئیاتی از عملکرد آنرا در مستند " Secrets of Navy Seal Team Six " که از شبکه دیسکاوری در سال 2011 پخش شده، مشاهده کرد فاقد این سامانه یا حتی فاقد سیستم های مرسوم برای تعیین موقعیت باشد؟!!!

نکته دیگر اینکه، این پهپادها دارای سیستم هایی هستند که پس از ناامیدی یگان هدایت کننده از بازگرداندن آن، یا به صورت دستوری و یا اتوماتیک، برای جلوگیری از دستیابی دیگران به اطلاعات آن، منفجر می شوند. پس چگونه ممکن است این پرنده مدرن بدون سرنشین، به راحتی در اختیار کشورمان قرار گرفته باشد؟

در فاز بعدی، به نظر می رسد آمریکا تلاش کرده به کمک رسانه های غربی، موضوع دستیابی کشورمان به این پهپاد را فاقد دستاورد برای ایران تفسیر کند و آسوشیتدپرس، با اشاره به اینکه «احتمالاً این هواپیما از ارتفاع بسیار بالا سقوط کرده و قطعات بزرگی به دست ایرانی ها نیفتاده» این موضوع را از دو منظر مورد توجه قرار دهد؛ 1- عدم دخالت ایران در سقوط این پهپاد 2- بی ارزش بودن قطعات به دست آمده.


 
اما پاسخ به این دو شبهه:

1- اگر این پهپاد توسط ایران، حداقل شناسایی و ساقط نشده، چگونه از قطعات کوچک آن می توان فهمید که این پرنده RQ-170 است؟
2- قطعات بر فرض کوچک هم می تواند اطلاعات مناسبی از تکنولوژی مواد به کار رفته در آن در اختیار نیروهای مسلح کشورمان قرار دهد.

واضح تر اینکه، در سالهای اخیر تعدادی از پهپادهای آمریکایی در افغانستان، عراق، پاکستان یا حتی سومالی سقوط کرده یا ساقط شده اند و در اکثر موارد نیروهای آمریکایی با بمباران لاشه به جامانده از پرنده مورد نظر، مانع از دسترسی سایر کشورها یا گروه ها به تکنولوژی به کار رفته در آنها شده اند. این مسئله نشان دهنده این واقعیت است که حتی یک پهپاد ساقط شده می تواند حاوی اطلاعات بسیار ذی قیمتی باشد، حال اگر این هواپیما به صورت تقریبا سالم بدست کشور دیگری بیفتد چه خواهد شد؟

پس می توان دریافت که طرح نکاتی مانند گم شدن این پرنده (با توجه به تکنولوژی به کار رفته در آن)، نابود شدن کامل آن (با توجه به مشخص شدن نوع این پهپاد توسط ایران) و بی ارزش بودن قطعات به دست آمده (با توجه به ترس امریکا از سقوط پهپادها در کشورهای مختلف) تنها خوراک رسانه ای برای شبکه ها و مطبوعات غربی محسوب می شود.

اما سوال پایانی و مهم در خصوص این اتفاق مهم، امکان اثبات دستیابی ایران به تکنولوژی کشف، انحراف و سپس هدایت پهپادهای مدرن آمریکا است.

اگرچه پاسخ قطعی به این سوال، تنها بر عهده کارشناسان متخصص و تایید مسئولان ارشد نیروهای مسلح کشورمان است، اما می توان چند شاهد مثال را برای تایید این موضوع مطرح کرد:

1- در کنفرانس مطبوعاتی 10 آگوست 2010 که در بیروت برگزار شد، سید حسن نصرالله اسنادی را نشان داد که توسط هواپیمای بدون سرنشین اسرائیل گرفته شده بود. انتشار این اسناد باعث به وجود آمدن فرضیات مختلفی شد که از جمله مهمترین آن، نفوذ حزب الله به سامانه پهپادهای رژیم صهیونیستی بود که هیچگاه مورد تکذیب قرار نگرفت. آیا ایران در این زمینه از حزب الله لبنان عقب تر است؟ قطعا خیر.


2- در اختیار داشتن رادارهایی مانند نبو، کاستا و برخی سامانه های بومی. به عنوان مثال بنا بر اطلاعات تایید شده رسانه های تخصصی غرب، رادار نبو پیشرفته ترین سیستم راداری VHF است که تاکنون ساخته شده و با استفاده از توانایی های AESA قابلیت هدایت الکترونیکی امواج، رهگیری و تعقیب زاویه ای تک پالسها و دارای قابلیت تصویر سازی 4 بعدی برای رد کردن اخلالگرهای دیجیتال را دارا می باشد
.
3- خبرگزاری رویترز مهرماه سال جاری خبری درباره نفوذ برخی ویروس ها در سامانه هدایت پهپادهای امریکایی، منتشر کرد. به گفته این رسانه، « مقامات آمریکایی همچنان درحال بررسی این مسئله هستند که آیا این ویروس می تواند خطرناک باشد یا خیر و اینکه این ویروس چگونه می تواند بر سیستم رایانه ای به شدت محافظت شده هواپیماهای بدون سرنشین در پایگاه نوادا تاثیر بگذارد؛ جایی که خلبانان آمریکایی این هواپیماها را برای انجام دادن ماموریت در عراق ، افغانستان و نقاط دیگر به پرواز در می آورند . » نفوذ یک ویروس در چنین سیستم های پیشرفته ای، شاید چنین نتایجی را هم به همراه داشته باشد.


4- آن روز که قایق فوق سریع Bladerunner 51 به دست سپاه پاسداران افتاد و حتی رییس جمهور امریکا نسبت به این موضوع اعلام نگرانی کرد نیز برخی کارشناسان غربی معتقد بودند امکان کپی آن برای صنایع ایران امکان پذیر نیست، اما امروز جرات اصلاح سخنان خود را ندارند.


آخر اینکه به نظر می رسد ترفند فعالی آمریکا در جهت ترغیب مسئولان ایرانی برای نشان دادن این پهپاد و به تبع آن، مشخص شدن سریع میزان موفقیت کشورمان در شناسایی، اخلال و هدایت این پهپاد مدرن باشد اما هرچه هست مطمئن شده ایم که با شناساییRQ-170 ، دیگر هواپیماهای پنهانکار و پر ادعای نیروی هوایی آمریکا که اندازه ای بزرگتر از این دیده بان امریکایی دارند، فرصتی برای عرض اندام نخواهند داشت.


90/9/17
12:43 صبح

طنز/ شرحی بر ماجرای شیث و نصرتی

بدست عبدالله در دسته طنز/ شرحی بر ماجرای شیث و نصرتی

طنز - محمد رضا شهبازی: مگر می شود از چنین اتفاقی گذشت؟ اتفاقی که پس از بازی ایران و استرالیا و صعود ایران به جام جهانی 1998 و بازی شیش تای 52، یکی از خاطره انگیزترین بازی‌های فوتبال در ایران را رقم زده است! درباره این بازی و اتفاقات رخ داده، در آن گفتنی هایی وجود دارد که تا آنجا که ادب و نزاکت اجازه دهد، به بیان مختصر برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت:

تقاضایی عاجزانه از رسانه ملی

خواهشمندیم صدا و سیما در چنین مواردی در چند نوبت و با اعلام قبلی اقدام به پخش صحنههای بدون سانسور ماجرا کند تا همه مردم بفهمند قضیه چی بوده است، چون وقتی یک نفر از آدم می پرسد این قضیه شیث و نصرتی چیه، واقعاً نمی دانیم چطور باید قضیه را توضیح دهیم! در صورتی که اگر تلویزیون یک‌بار برای همیشه ماجرا را با تمام جزییاتش نشان دهد، دیگر لازم نیست مادرها در برابر سوالات بچه های‎شان قرمز شوند و سریع بدوند تا غذای‌شان ته نگیرد و یا اینکه پدرها سوت بلبلی بزند!

ممانعت مجلس از اسراف شدن وزیر ورزش

واقعا هر چی حرف پشت سر نمایندگان مجلس می زنند، چرت است. خدا نگذرد از کسانی که می خواهند چهره این قشر خدوم و متفکر را با لجن پراکنی های خود تخریب کنند. آخر من نمی‌دانم آیا واقعاً رواست که در حق این مجلس پرکار و دغدغه‌مند اجحاف شود؟ الهی چشم‌تان را بگیرد، مگر ندیدید که مجلس در یک اقدام حماسی و سریع وزیر ورزش را به‌خاطر اتفاق اخیر مورد سوال قرار داد و به مجلس کشاند؟ ها! نکند انتظار داشتید مثلاً وزیر فرهنگ را بیاورد و از او درباره وضعیت فرهنگی جامعه سوال کند؟ یا نکند باید از وزیر آموزش و پرورش درباره اوضاع تربیت نوجوانان در مدارس بپرسد؟ شاید هم آن‌قدر ساده اید که فکر می کنید صدا و سیما با بالابردن اولویت فوتبال در برنامه هایش در این ماجرا مقصر است؟ حقا که عوام هستید! بالاخره مجلس کلی زور زده و وزارت ورزش تأسیس کرده است، اگر استفاده نکند که اسراف می‌شود! مگر ندیدید که آقای علی مطهری چقدر نگران اسراف شدن رییس جمهور بود؟!

بیا اخمات رو وا کن، تا صد سال مدیر باشی

حتما از این میان تیتر بالا فهمیده اید که قرار است درباره کی صحبت کنیم. البته اگر این میان تیتر هم نبود، بر هر موجودی واضح بود که رییس فدراسیون فوتبال یکی از کسانی است که باید درباره این ماجرا اظهار نظر کند. از این‌رو، جناب کفاشیان با ورود به ماجرا فرمودند که رسانه ها از کاه کوه ساخته اند! ظاهراً آقای کفاشیان یا به علت اینکه سر شب خوابیده اند، ماجرا را ندیده یا اینکه اصولا شناخت دقیقی از کاه ندارند! یک گونی کاه به زور وزنش دورقمی می‌شود در حالی که هر کدام از آن دو بازیکن 80، 90 کیلو هستند و همان انگشتان بسیار فعال‌شان به تنهایی چند برابر یک کاه وزن دارد! از طرفی مجلات ورزشی اروپا چندان در حوزه کشاورزی فعال نیستند و اگر ماجرا در حد کاه بود قطعا عکسهای این اتفاق به روی جلد آنها تبدیل نمی شد!

رویانیان وارد می شود

جناب رویانیان در واکنش به این اتفاق جناب شیث رضایی را 300 میلیون تومان (معادل 428571 لیتر بنزین آزاد معمولی و نه سوپر!) جریمه کرده اند. با این اوضاع، اگر این بازیکن در تیم منتخب هنرمندان هالیوود بازی می کرد و دست به این اقدام زده بود ببینید چقدر برایش آب می خورد این نوع شادی کردن! آخر یکی نیست، بگوید بچه جان شادی کردن هم حدی دارد دیگر!

فحاشی هم حدی دارد

از آنجا که شادی کردن حدی دارد، پس فحاشی هم حدی دارد. این را جناب ناظر داوری بازی پرسپولیس و داماش در برنامه 90 گفتند. قضیه از این قرار است که راستش بازی غیر بهداشتی پرسپولیس با داماش را علاوه بر آن موضوع که دیگر حالا همه از آن خبر دارند، می توان از زوایای دیگری هم دید؛ هر چند که همه رسانه ها ترجیح دادند از همان زاویه اول که اتفاقاً زاویه خیلی مناسبی هم نبود به ماجرا نگاه کنند.

مثلاً در همان بازی تماشاگران طرفدار داماش(که همراه سایر تماشاگران ما کماکان بهترین تماشاگران دنیا هستند) تا وقتی که فکشان درد نگرفته بود از خجالت یکی از بازیکنان پرسپولیس درآمده و نکاتی را درباره خانواده او گوش‎زد کردند. ناظر بازی هم در تقبیح این عمل در برنامه 90 فرمودند که واقعاً فحاشی هم حدی دارد! بدین وسیله جدول زیر درباره حدود فحاشی و جرایم مترتب بر آن جهت تنویر افکار عمومی اعلام می‌شود:


90/9/17
12:39 صبح

شب نشینی مامور ضدایرانی با ضدانقلاب فراری

بدست عبدالله در دسته شب نشینی مامور ضدایرانی با ضدانقلاب فراری

گزارشگر ویژ? سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، در سفر به اروپا مأموریت یافته تا با به اصطلاح شاهدان نقض حقوق بشر در ایران که اکثریت آنها به سبب معاندت با نظام جمهوری اسلامی ایران از کشور گریخته اند، دیدار کند.
به گزارش جهان، احمد شهید دیدارهای خود را از روز نهم آذر در پاریس آغاز کرده و تا روز هفدهم آذر در سایر کشورهای اروپا ادامه خواهد داد.

پس از آنکه مقامات کشورمان با صدور روادید برای سفر احمد شهید، گزارش‌گر ویژ? سازمان ملل در امور مربوط به حقوق بشر ایران به تهران موافقت نکردند احمد شهید در 22 مهرماه 1390، نخستین گزارش خود درباره وضع حقوق بشر در ایران را منتشر و ادعا کرد که در ایران 34 روزنامه نگار در زندان هستند. همچنین وی از وضعیت موسوی و کروبی ابراز نگرانی کرد.

مقامات کشورمان در پاسخ به گزارش احمد شهید آن را غیر عادلانه، غیر معتبر و غیر قابل قبول دانستند و تاکید کرده اند که گزارش گزارشگر ویژه در مورد بسیاری از دستاوردها و تحولات مثبت حقوق بشر در کشورمان غفلت کرده است و به علاوه گزارش از بخشی نگری و فقدان تعادل رنج می برد.

بر این اساس احمد شهید در سفر به اروپا مأموریت یافته تا با به اصطلاح شاهدان نقض حقوق بشر در ایران که اکثریت آنها به سبب معاندت با نظام جمهوری اسلامی ایران از کشور گریخته اند، دیدار کند.

وی تلاش دارد با استناد به اظهارات آنها بتواند گزارش دیگری علیه کشورمان در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران تهیه کند.

به نظر می رسد دوره گردی تازه احمد شهید در اروپا به درخواست عبدالکریم لاهیجی، از وکلای نزدیک به سازمان مجاهدین خلق و وکیل سابق شاپور بختیار آغاز شده است. وی در گفت و گو با بخش فارسی رادیو فرانسه دربار? سفر احمد شهید گفت:پس از آن که جمهوری اسلامی با سفر احمد شهید به ایران موافقت نکرد ما گزارش کاملی از وضعیت حقوق بشر به ایشان دادیم و پیشنهاد کردیم اگر امکانات مالی شورای حقوق بشر به ایشان اجازه می دهد به کشورهای اروپایی سفر کند و در دیدار با پناهندگان ایرانی و به خصوص کسانی که در دوسال گذشته از ایران خارج شده اند تا آن ها تجربه های خود را درمورد بدرفتاری، خشونت و نقض حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی را در اختیار ایشان بگذارند.

به گفت? لاهیجی احمد شهید در کشورهای آلمان و بلژیک نیز این دیدارها را ادامه خواهد داد و از اوایل ماه ژانویه نوشتن گزارش خود را آغاز خواهد کرد و اوایل ماه مارس که آغاز کار شورای حقوق بشر است باید این گزارش را به آن ها تسلیم کند.

کارشناسان مأموریت احمد ‌شهید را پازلی دیگر از سناریویی فشار سیاسی غرب بر ایران می‌دانند که در این روزها تشدید شده است و معتقدند احمد شهید نه تنها در پی جستجوی حقیقت نیست بلکه ماموریت یافته برای ایجاد فشار بر ایران گزارشهایی علیه کشورمان تهیه کند.

وی از همان ابتدا با حمایت از جریان فتنه و پیوست ادعاهای آنان به نامه های خود، ایران را نسبت به یک گزارش منصفانه ناامید کرد و منجر به مخالفت رسمی با حضور وی در ایران شده اند.

مقامات ایرانی در عین حال عنوان کرده اند که اگر موضوع حقوق بشر برای سازمان ملل آنقدر اهمیت دارد چرا با وجود ده ها زندان مخوف با اعمال غیرانسانی در آمریکا و اروپا و نقض آشکار حقوق مردم غیر بومی در این مناطق و نیز جنایات آنان و صهیونیست ها در دیگر نقاط دنیا اقدامی همچون فرستادن نماینده صورت نمی دهد.


<      1   2   3   4   5   >>   >